منطقهي رزم به هم ريخته بود. يك جايي ما جلو بوديم و عراقيها عقب. يكجاي ديگر عراقيها جلو بودند و ما عقب. ما در بخشهايي به عمق عراقيها نفوذ كرده بوديم در حاليكه هنوز بخشهايي از پشت سرمان عراقيها بودند.
تعدادی از نيروها در اين مسير يا به شهادت رسيدند و يا مجروح گرديدند که با این حجم آتش و نیرو قابل پیشبینی بود. با برادر اعتمادي هماهنگيهاي لازم صورت گرفت. از اين مسير و به دليل عدم ديد عراقيها مستقيم به سمت مقر ...
دشمن بيدار و آماده با ديدن ما و ديگر رزمندگان در كانال شروع به تيراندازي كرد. دژ مستحكم و كانال بتوني خودشان كه به دست رزمندگان اسلام فتح شده بود، مانع از تلفات ما ميشد.
پس از چند روز بالاخره گردان با ورود نیروهای جدید كامل شد و نيروها، آمادهي آموزش شدند. کار آموزش شروع شد. با خودم گفتم خوب است پیش از هر كاري فرمانده گروهانهاي جديد را برای توجيه جديد با خود به منطقهي شلمچه ببرم....
دراز شدم و در گِل خوابیدم. دست راستم به جای سفتی برخورد کرد. کمی کنجکاو شدم دیدم جنازه است. شهید بود... در آن شرایط با گِل یکی شده بود. دست چپم را دراز کردم...
آسیبهای روحی و روانی ناشی از این بیماری در مردم، نیاز به برنامههای شادابیآفرین، امیدبخش و انگیزشی را دو چندان کرد که انجمنهای ادبی و هنری در کنار حافضان سلامت و کادر درمان به برنامهریزی در این راستا وارد کرد....
همات کم داشتیم. 100 متر به عقب آمدم تا شاید با برادر ابونصری بتوانیم مشکل کمبود مهمات حل نمائیم. برادر هرمز دهقان پس از تلاشهای فراوان در درگیری با عراقی ها از ناحیه گوش مجروح و به عقب رفت.
نماینده ولی فقیه در فارس و امام جمعه شیراز گفت: کار فرهنگی با دیکته کردن پاسخ نمیدهد اما با همفکری فعالان فرهنگی، جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی مد نظر رهبری شکل خواهد گرفت.
نمیدانم یک گلوله یا دوگلوله توپ باهم به دوقایق ماخوردولی بیشتر حدس میزنم یک گلوله بود.چند تن از رزمندگان به نحو بسیار ناراحتکنندهای در حالی که مجروح شده بودند و در حال غرق شدن، فریاد یا زهرا(س)، یا محمد(ص)، یا ...
در مجموع، عملیات خارج از کنترل و هدایت فرماندهی قرار گرفته بود و قبل از هر دستوری یگان ها با توجه به نوع وضعیت و هوشیاری و عکس العمل دشمن به محض رسیدن به ساحل، درگیری را آغاز می کردند. در این حال، رمز عملیات(یا ...
من ۳۴ سال است که جسم مرده ی خویش را با خود حمل میکنم تا ادامه زندگی زندان مانند خود را ببینم که این از زمان جدا شدن از قافله دوستان و شهیدان آغاز شد.
پس از دریافت آثاری از شهرستانهای فیروزآباد، نیریز، گراش، لار و خنج در بخش پایانی با شناخت برگزیدگان خود به ایستگاه پایانی خود رسید و پس از شعرخوانی شاعران و خاطرهگویی پرستاران شاغل در بخش کرونای بیمارستان امیرالمومنین ...