به گزارش
حافظ خبر؛ شاید امروزه دانش نباشد که در آن، آمار سخن یک باشد؛ چراکه زیرساخت هر دانش و کاری، برپایه آمایش و پایش کارآیی دارد. این کارآیی دانش آمار، از روست که دانش گردآوری دادهها، دستهبندی و چیدمان آنها برای نگرشی سادهتر در راستای گرهگشایی از گرفتاریهای پیچیده است.
نمودارها را میتوان مهمترین بخش دانش آمار دانست؛ زیرا دادهها پس از دستهبندی، نیازمند آن هستند تا بروندادی روشن از آمایش را به ما نشان دهند.
بسته به کاربردهای گوناگون، نمودارها نیز گونههای بسیاری دارند که برخی از آنان را معرفی میکنیم:
1-ستونی (Column charts): نمودارهای ستونی سادهترین نمودار و از بهترین راهها برای مقایسه چند کمیت هستند. یک محور (بیشتر ستون افقی) به دستهبندیهایی که قرار است مقایسه شوند و یک محور کمیت مقایسهشده بین دستههای مختلف را به نمایش میگذارد. کاربرد نمودار ستونی در مقایسه تعداد محدودی اطلاعات است که بین شش تا هشت دسته اطلاعات دارند.
2-میلهای (Bar charts): شاید سادهترین، پیش پاافتادهترین و پرکاربردترین نمودار، نمودار میلهای باشد. برای مقایسهی مفاهیم و درصد در بین عوامل یا مجموعهی دادهها سودمند واقع میشوند. کاربران در این نوع از انواع نمودار میتوانند گزینههای متفاوتی را برای پاسخدهندگان خود تعیین کنند. نمودار ستونی نیز همچون نمودار میلهای است. نمودار میلهای شبیه نمودار ستونی است با این تفاوت که ۹۰ درجه چرخیده است. مزیت استفاده از آن به جای نمودار ستونی، خواندن راحتتر نام دسته بندیهای آن است. پس بهتر است در مواردی که نام آیتمها طولانی باشند از نمودار میلهای استفاده شود.
3-خطی: نمودار خطی ابزار دیدگانی توانمندی است که روند دگرگونیها را به خوبی نمایش میدهد. برای دادههای پیوسته مناسب است و بیشترین کاربرد آن در دگرگونی کمیتی با گذر زمان است. خطوط این نمودار، تعداد زیادی نقطه بهم پیوسته هستند که هر نقطه مقدار کمیت مربوط به محور عمودی را در زمان مشخصی نشان میدهد.
4-پارِتو: گاه یک نمودار به تنهایی نمیتواند دادههای نیاز را برای برآیندگیری نشان دهد. نمودار پارتو از دو نمودار ستونی و خطی است که علاوه بر مقدار مربوط به هر دستهبندی، میزان تجمعی آنها را هم نشان میدهد. نمودارهای پارتو در واقع برای نشان دادن مهمترین ویژگیها در یک دسته داده استفاده میشوند.
5-جعبهای (Boxplot): از شناختهشدهترین نمودارها که بسیاری از شاخصهای آمار توصیفی مربوط به دادهها را نشان میدهد، «نمودار جعبهای» است. گاهی به نمودار جعبهای، «نمودار جعبه و خط» (Box and Whisker) نیز میگویند. نمودار جعبهای یک روش استاندارد برای نمایش توزیع دادههاست که براساس شاخصهای آماری «کوچکترین مقدار» (Minimum)، «چارک اول» (First Quartile -Q1)، «میانه» (Median)، «چارک سوم» (Third Quartile- Q3) و «بزرگترین مقدار» (Maximum) ساخته شده است. همچنین این نمودار میتواند در مورد وجود دادههای دورافتاده (Outlier) یا پرت، اطلاعاتی به شما بدهد و مقدار آنها را تعیین کند. همچنین نشان دادن تقارن در دادهها از کارهایی این نمودار است. شایان ذکر است که میزان تمرکز و حتی چولگی دادهها نیز در این نمودار دیده میشود. با این شناخت میتوان گفت برای نمایش همزمان پارامترهای مرکزی و پراکندگی دو مجموعه داده مناسب است.
6-شاخه و برگ: رسم نمودار شاخه و برگ به دليل از دست ندادن اطلاعات به نمودارهای فراواني ترجيح داده میشود. براي رسم نمودار شاخه و برگ، هر مقدار كمی بدست آمده را به دو بخش تقسيم نموده، يك بخش را شاخه و بخش ديگر را برگ میناميم. آنگاه برای هر شاخه، برگها مربوطه را جداگانه در برابر آن مینويسيم. شكل حاصل را نمودار شاخه و برگ دادهها میگویند.
7-دایرهای (Pie charts): نمودارهای دایرهای برای نشان دادن و تفکیک نمونهها در یک بُعد مفیدند. این نمودار به شکل یک دایره است تا رابطهی بین دستههای اصلی و زیر مجموعهی دادههای را به نمایش بگذارد. هنگام کار با گروههای طبقهبندی شدهی دادهها، یا هنگام دگرگونیهایی بر پایه یک متغیر واحد در بین دادهها، از این نوع از انواع نمودار استفاده میشود.
8-حلقهای (Doughnut chart): نمودارهای حلقهای از دیدگاه شکلی همچون دایرهای هستند. نمودارهای حلقهای دارای چندین بخش همچون دستهها و معنای قوس یک بخش جداگانه هستند و برای روشن کردن پیوند گروههای گوناگون داده مناسبند. کاربران در این حالت میتوانند بر نسبت برشها با یکدیگر تمرکز کنند. این نوع از انواع نمودار از طریق فضای خالی میانیشان جزئیات بیشتری را نسبت به نمودارهای دایرهای پوشش میدهند.
9-مساحتی (Area chart): بسیار شبیه به نمودارهای خطیاند، اما مانند موارد قبلی طرحبندی واضحی ندارند. این مورد از انواع نمودار برای نمایش دادن روند در طی یک دوره برای یک یا چند دستهبندی یا تغییرات بین چندین گروه از دادهها ایدئال است. نمودارهای مساحتی دارای دو نوع اصلی هستند: نمودار مساحتی انباشته و نمودار مساحتی تکمیل شده. هر دو نوع میتوانند ماهیت مجموعه دادههای انتخاب شده شما را نشان دهند.
10-پراکندگی (Scatter chart): برای تحلیل چگونگی قرارگیری اهداف مختلف در اطراف موضوع اصلی و ابعاد مختلف آنها، بیشترین کاربرد را دارد. به عنوان مثال شما میتوانید به سرعت انواع محصولات را بر اساس بودجه و قیمتهای فروش مقایسه کنید. نمودارهای پراکندگی مولفههای مختلفی دارند: نشانگرها ، نقاط و خطوط مستقیم. همهی این مولفهها میتوانند واحد دادههای متفاوتی را نشان داده و به هم مرتبط کنند. شما میتوانید نمودار پراکندگی را فقط با نشانگرها یا خطوط ترسیم کنید. به طور کلی نشانگرها برای نقاط دادهی کوچک و خطوط برای نقاط دادهی بزرگ بهتر هستند.