وقتی از ترس، از پشت می‌افتیم

به گزارش حافظ خبر؛ انقلاب اسلامی در فضای چپ‌زده جهان به وقوع پیوست. همه گروه‌های مبارز شعار مبارزه با استکبار را سر لوحه داشتند و همین فضا باعث شد آنانی هم که نگاه‌شان و فکرشان از این شعار دور بود، خودبخود با شعار همخوانی کنند و به جایی برسند که تندتر از چپ‌های آن زمان خود را نشان دهند و خود را از قافله استکبارستیزی عقب ندانند و این چپ‌زدگی باعث شد که شعارهایی همچون انحلال ارتش (شعار مبارزین با استبداد)، تصویب بند ج (شعار مبارزه با فئودال) و ملی کردن صنایع (شعار مبارزه با بخش خصوصی) سر داده شد و بعد به بدنبال اجرایی کردن آن شدیم.
دو قسمت بند ج و ملی شدن صنایع براحتی پذیرفته شد و انجام گرفت؛ انحلال ارتش با کش و قوس‌هایی (مخالفت و موافقت) زیادی روبرو شد. در همین شرایط خبری رسید که قرار بوده عده‌ای از افسران بلندپایه ارتش، کودتایی (نوژه) انجام را انجام دهند. این خبر توسط اعضای حزب توده، وابسته به شوروی، داده می‌شود و نیروهای حکومت نیز خوشحال از کشف توطئه‌ای سخت، آن را پی می‌گیرند تا به اعدام تعدادی دیگر افسران منجر شود. در واقع ارتش به یک شیر بی و یال دم تبدیل شد و... آنگاه به جنگ تحمیلی می‌رسیم تا هر چیزی بنام باقیمانده ارتش وجود دارد، از بین برود.
جنگ... که تا آخر نیز هیچ شخصی به دنبال تفاهم بین دو کشور شیعه بر نیامد.
شاید امروز بتوان نقش روسیه در دو واقعه کودتا و جنگ را بیشتر فهم کرد؛ چرا که وقتی روسیه توسط وابستگانش، کودتا را اطلاع می‌دهد (بعنوان کمک به ایران) هیچ تلاشی مبنی بر جلوگیری از جنگ نشان نداد و تا اخر کنار صدام ماند.
ما هنوز در زیر سایه تدبیرات روسیه هستیم ولی شعارمان مبارزه با استکبار است.
نقش منفی روسیه در تصویب قطع‌نامه‌هایی علیه ایران و تامین سوخت نیروگاه هسته‌ای و تحریم‌ها و انتقال گاز و... را می‌توان براحتی دید و روسیه توانست از نقش مبارزه با امریکا توسط جمهوری اسلامی ایران، منافع خود را بیشتر پی گیرد.