باید گفت برخی رخدادها آنچنان با تندی و پیدرپی رخ میدهند که نمیشود آن را رخداد کم یا تاریخی نامید. تا به خودمان میآییم رخداد دیروز، امروز به گونهای دیگر بهروزرسانی شده است.
یه گزارش حافظ خبر، گاه تندی رخ دادن آنها به گونهای است که آن را از داستانی تاریخی به روزمرگی میکشاند؛ و با زندگی ما همراه میشوند.
در اینجا ندانستن، خوش خبری نیست؛ که وقت بیخبری باید آماده خبری تازه بود؛ با شدت بیشتر از پیشینه تاریخی موضوع...
نزدیک به دو سال پیش، در آدینهای زمستانی، کلیپی یکی از مراکز ترک اعتیاد شیراز پخش شد؛ فیلمی با درونمایه شکنجه معتادان در استخر آب یخ که رفتار نادرست مسئولان با معتادانی را نشان میداد.
اکنون! آدینهای دیگر از راه رسید... در روزی تابستانی... و باز آزار بدنی گروه دیگری از معتادان به مواد مخدر در گوشهای دیگر از شیراز، رسانهای شد.
گرچه درباره آن چه پیشتر شد، متولیان مربوطه هر کدام به نوبه خود خبر از راهاندازی نشستهای ویژه، بستن، بازداشت و دستگیری دادند؛ گویی همه این کارها به اندازهای نبود که از رخدادهای همانند آن جلوگیری کند.
شگفتی ندارد که بدانیم برای روشن شدن برخی سخنها، نیاز به گذشت زمان دارد. بارها از زبان معتادان متجاهر شنیدهام که زندگی و آوارگی زیر پل و کنار خیایانها را از رفتن به کمپهای ترک اعتیاد بهتر میدانند؛ چرایی آن را هم در رفتار غیرانسانی برخی کسان چون خود، با خود میدانند.
بدرفتاری با معتادان، کتک زدن، توهین، فحاشی و شکنجه آنها در کمپهای ترک اعتیاد، چیز تازهای نیست. چه بسا افزایش آمار اعتیاد و با افتخار اعلام کردن افزایش کمپهای ترک، خود چرایی آن است. گویی برخی میخواهند در «هر محله، یک مرکز ترک اعتیاد» راه بیاندازند.
بر مدیران است تا با ایجاد قانون یا برخوردهایی درست، جلوی دیده شدن دگرباره این رفتارها و بسترسازی قانونی امن، برای ترک اعتیاد شوند.