به گزارش
حافظ خبر؛ حسین خبیری، کنشگر ورزشی، فرهنگی و اجتماعی شیرازی در نامهای سرگشاده، سید تقی سهرابی، مدیرکل صدا و سیمای مرکز فارس را به بازنگری در شیوه کارکردی فراخواند. متن این نامه را با هم میخوانیم:
جناب آقای سهرابی
مدیرکل صدا و سیمای مرکز فارس
با سلام و تحیات
نیک میدانید که از نقطه شروع تا به امروز، یکی از مهمترین اما پیچیدهترین و ظریفترین اهداف رسانهها، افزایش میزان مخاطبین خود از طریق انعکاس مطالبات آنان بوسیله انتشار حقایق عینی موجود میباشد.
شب گذشته در برنامه زنده ورزش فارس، بررسی یک سویهی بخشی و نه واکاوی همه حواشی، فقط یک رویداد ورزشی و نه تنوعی از انواع رشتههای ورزشی، آن هم فقط در شهر شیراز و نه استان فارس، صرفاً از دریچه مطلوب میهمان برنامه عرضه گردید.
گویی کار صدا و سیما تطهیر غفلتها و عملکرد ناقص و نارس مدیران و نه انعکاس واقعیتهای موجود برای حرکت به سمت شرایط مطلوب میباشد.
اگرچه در مدت زمان محدود یک برنامه زنده تلویزیونی، امکان بررسی موشکافانه همه اشکال و اضلاع ورزش یک استان ممکن نیست، اما وقتی منحصراً میهمان برنامه، امکان استفاده از تریبون رسانه ملی را داشته باشد و فرصت امکان مشارکت از دیگر منتقدین منصف و سایر بینندگان علاقهمند در بحث گرفته شود، طبیعی است که برنامه متهم به سوگیری خواهد گردید و این کاستی و ضعف در سیر نزولی تعداد مخاطبین تاثیر معناداری خواهد داشت.
بدیهی است که رسانه نباید میدان مجادله و بگومگوهای سطحی رقبا در تضاد با آرامش و منافع عمومی گردد؛ اما جای نقد علمی فاخر چهرههای دانشگاهی و کارشناسان دانشآموخته برخوردار از اشراف علمی توأمان با مهارت فن بیان، در شکلگیری یک برنامه اقناعی دارای ضریب نفوذ بالا، شدیداً خالی است.
یادمان نرود که این مخاطب خاص و عام است که باید به برنامه امتیاز داده و آن را بپسندد و تاحد معلوم و مشهودی میبایست همه تلاشها معطوف به عینیتگرایی و واقعبینی برای جلب نظر بینندگان و نه نظر مدیران مدعو، بسیج گردد.
گاهی رسانه با کارهایی از این دست، تلویحاً خط بطلان بر همه معایب و کاستیهای حوزهی موضوعی که برنامه بدان پرداخته، میکشد و همزمان مخاطبان رسانه در منظر واقعی یعنی بستر جامعه با کوهی از موانع و مشکلات روبهرو هستند و این تعارض آشکار به قهر با آن رسانهای میانجامد که ناخواسته یا نادانسته یا دانسته و هدفمند، بر روی سوءمدیریتها مالهکشی مینماید؛ حال آن که در کوران و بوران هجمه شبکههای معاند که اعتماد مردم به تنها رسانه ملیشان را نشانه رفتهاند، راهبرد اجتنابناپذیر و حتیالمقدور، جلب رضایت عمومی و نشاندن لبخند رضایت بر لبان مردم و نه بر چهره مدیران و میهمانان برنامه خواهد بود.
رقص ماهی قرمز در تنگ بلورین، روایت حضور، ارایه گزارشهای واقعی، مستند، مستدل، روشن، بیابهام و پاسخگویی قانعکننده مدیران میهمان برنامههایی پرمخاطب خواهد بود و نه حاشیههای امنی برای تطهیر اشتباهات متصدیان امور عمومی؛ آن هم به قیمت فروپاشی اعتماد عمومی؛ ظرفیتی که خبرگان و تصمیمسازان رسانه با نگاه به یک افق ارتباطی بلندمدت، برای آگاهسازی عمومی دایماً فراهم میآورند.
به طور قطع انگیزه یک برنامه، تحقیر مدیران سختکوش نیز نخواهد بود. هدف غایی این است که برنامه رسانه ملی تبدیل به راه گریزی برای معرفی و اعتلای اشخاص کمبضاعت نگردد و سناریوی نهایی به گونهای تنظیم گردد که مدعوین هیچ راهی برای مخفی شدن و پنهانکاری نداشته باشند؛ چیزی دقیقاً شبیه رقص ماهی قرمز در تنگ بلورین...
با احترام
حسین خبیری