به گزارش
حافظ خبر؛ یک سال پیش در چنین روزهایی، زمزمههای ورود بیماری کرونا به ایران در گوشه و کنار و گاه رسانهها بیشتر و بیشتر میشد تا آن که به گفته وزارت بهداشت، درمان و آموزش عالی، با رسیدن نخستین کیتهای تشخیص این بیماری در 25 بهمن ماه 1398، در 27 بهمن ماه، نخستین بیماران کرونایی کشور در قم شناسایی شدند.
کرونا، که پیش از این نیز در سالهای 1394 و پس از آن، با افزایش سفرهای اربعین حسینی برای مردم ما یک بیماری از خانواده سرماخوردگی به شمار میرفت که از سرماخوردگی شدیدتر و از آنفولانزا ضعیفتر بود. بیماری که از سال 1394 به این سو، کمابیش رسانهها درباره آن مینوشتند و به مسافران اربعین حسینی هشدار میدادند که چه کنند تا به این بیماری دچار نشوند.
گفته میشود این بیماری در سال 1940م برای نخستین بار در جهان شناسایی شد.
آبانماه 1398 بود که زمزمههای جهش این بیماری در چین به گوش رسید. این زمزمههای، گزارشهای درست و نادرست چین را در پی داشت تا در آذر ماه آن سال، رژیم کمونیستی چین، گزارشهای رسمی خود را منتشر شد.
این گزارشها، همه جهان را شک فرو برد. اکنون چین که توانسته بود در بیست سال گذشته خود را توانمندترین کشور اقتصادی جهان بشناساند در گرداب کرونا غرق میشد؛ چین خود را در این گرداب تنها نمیدید؛ چرا که ارتباطات جهانی با بازار چین، زمینه را برای همهگیری جهانی این بیماری فراهم آورد. کشورها به تندی تبعههای خود را از کشور فراخواندند و آنها را قرنطینه کردند.
از همان روزها، جهان برای شناسایی چیستایی بیماری تلاشهای خود را آغاز کرد. درباره چگونگی جهش یافتن این بیماری و نقطه آغاز جهش، گمانهزنیهایی هم شد. در آغاز آن را ویروس جهشیافته در آزمایشگاههای آمریکا دانستند که برای شکست چین، در شهر ووهان پخش کرده است. در ادامه آن را انتقال یافته از خفاش و سپس میمون به انسان دانستنند که شهر ووهان چین رخ داد. آمریکا نیز آن را ساخته شده در آزمایشگاههای چین دانست از ندانمکاری آنها و عدم حفاظت لازم یا از عمد، در شهر ووهان پخش شده است. امروز و پس از یک سال و اندی، چین، کرونا را ویروس انتقال یافته از گوشت گاوهای وارداتی از کشور اسپانیا به کشور خود میداند. اینها نشان میدهد که هنوز هم کسی نمیداند یا نمیخواهند کسی بداند چگونه و از چه راهی این بیماری جهش یافته و همهگیر شده است.
از همان آغاز، پزشکان و دانشمندان، به جای درگیری خود با چگونگی جهش و انتقال به انسان، شناسایی ساختار این بیماری و کارکرد آن را پی گرفتند. این کار امروز با گذشت یک سال، هنوز ادامه دارد و در این یک سال، واکسنها و داروهای بسیاری ساخته شد.
از شش ماه گذشته، نخستین واکسنهای این بیماری در جهان ساخته و هر کشور در تلاش بود تا هر چه زودتر واکسن خود را به جهان بنمایاند تا بتواند از درآمد آن برای خود کلاهی ببافد. شرکتهای دارویی آمریکایی و انگلیس، نخستین شرکتهایی بودند که واکسنهای خود را پیش از پایان دوره آزمایشگاهی و بهرهگیری از آن در کشورهای خود، به دیگر کشورها فرستادند.
نتایج استفاده از واکسنهای انگلیسی و آمریکایی بر ناکارآمدی آنها بود. از این رو در حالی که دولت ایران نیز برای خرید این واکسنها گفتگوهای خود را آغاز کرد، رهبری در سخنرانی 19 دی خود، دولت را از خرید آنها پرهیز داد و از مسئولان خواست تا هشدار را جدی بگیرند و به هر چیزی که از بیرون میآید اعتماد نکنند. از همان روز، جنگ رسانهای غربگرایان که بیشترین نفوذ در دولت را دارند در راستای تحمیل اعتماد به غرب، آغاز شد. در گام نخست با یورش به گفتمان رهبری، آن را زیر باران واژههای خود کوبیدند و در گامی دیگر، برای خرید واکسن از روسیه پیشگام شدند. خرید واکسن از روسیه، را که خود انجام داده بودند به پای رهبری نوشتنند و با یورش به واکسن روسی آن را نیز بیاعتبار کردند. این همه ماجرا نبود و همچنان که واکسن روسی را ناکارآمد دانستند، خود همان واکسن را استفاده میکردند.
رهبری تنها بر پشتیبانی از توان درونی سخن گفته بود و اعتماد به آن چه در درون ساخته میشود. بیگانهپرستان اما آن را مخالفت رهبری تنها با واکسن ساخت غرب دانستند و در رسانهها و گفتار خود بر این کجاندیشی خود پای فشردند تا آن را سیاسی کنند. از دید بیگانهپرستان هیچ راهی نیست مگر رفتن به دامن غرب یا شرق... اگر انگلیس، فرانسه، آمریکا و آلمان نشد باید در دامن روسیه، چین، هند و ... غش کرد؛ وگرنه نمیتوان زندگی کرد... یا شرقی یا غربی... و سخن رهبری بر پایه گفتمان انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی بود که نه شرقی نه غربی....
همه این داستانها در یک سوی ماجرا بود؛ در سوی دیگر، دانشمندان ایرانی، واکسن ایرانی را از پلکان آزمایشگاهی و بالینی گذر دادند و خود پیشاپیش دیگران از واکسن ایرانی استفاده کردند. واکسن ایرانی، توانست پس از تاییدیه وزارت بهداشت ایران، از سازمان بهداشت جهانی نیز تاییدیه خود را بگیرد و تنها واکسنی باشد که تا کنون در جهان، بیشترین کارآمدی را داشته است.
اکنون پرسش اینجاست که چرا سرمایه مردم باید یا به روی از کشور بیرون رود؟ آیا نمیشد این سرمایه را برای ساخت، گسترش و پژوهش بیشتر به دانشمندان ایرانی داد و بر واکسن ایرانی سرمایهگذاری کرد؟
این همه وابستگی برخی از سردمداران کشور برای ما هنوز روشن نیست.
این پرسش بسیاری از مردم است که اگر گزارش وزارت بهداشت درباره ساخت و تایید واکسن ایرانی درست است، غلط میکنید که سرمایه کشور را به بهانه خرید واکسن بیگانه از هر کشور چه غرب باشد چه شرق از کشور بیرون میبرید. باید سرمایه کشور را برای ساخت، گسترش و توانمندی بیشتر درونی هزینه کنید.
اگر این گزارش نادرست است، چرا گزارش نادرست به مردم میدهید؟ از این همه نیرنگ به دنبال چه چیزی هستید؟
اگر واکسن انگلیسی و آمریکایی کارآمد هستنند؛ چرا به رهبری گزارش نادرست دادهاید؟ هرچند گزارشهای رسانههای بیگانه که خود نانخور انگلیس و آمریکا هستند در ناکارآمدی واکسنهای انگلیسی و آمریکایی چه میگویند؟
اگر واکسن روسی ناکارآمد است، چرا خود از آن استفاده میکنید؟ اگر کارآمدند خواهش میکنیم افسار رسانههای خود را بکشید تا آن را تخریب نکنند و همه مردم با خرسندی از آن بهره گیرند.
این همه چند صدایی برای چیست؟ این همه نیرنگ برای چیست؟ آیا دزدیها و کاهش ارزش پول کشور در این دو دهه گذشته برای شما بس نیست؟
و این سخن پایانی نگارنده است: به جای هزینه کردن برای خرید واکسن از هر کشور بیگانهای باید تنها و تنها برای ساخت، گسترش و توانمندی بیشتر درونی تلاش کرد و هرگونه بیرون رفتن سرمایه به هر بهانهای چون خرید واکسن از هر کشور بیگانهای خیانت و جنایت به ایران و ایرانی است. این فتنه را پایان دهید.