به گزارش حافظخبر؛ این روزها، تدوین نقشه مهندسی فرهنگی استان فارس به مهمترین خبر و رویداد فرهنگی رسانههای استان تبدیلشده است؛ تا جایی که بسیاری از نخبگان و فرهنگوران فارس امیدوارند شورای فرهنگ عمومی استان بتواند تحولات بنیادین و چشمگیری در سطح فرهنگ فارس ایجاد کند. اما مهمترین رکن و اصل برای ایجاد تحول و تعالی فرهنگی، همراهی تودههای مختلف مردم است و تا زمانی که برای این مهم فکری نشود، تدوین هیچ سند و نقشهای در عرصه فرهنگی بهتنهایی راهگشا نخواهد بود.
اما هنگامیکه از فرهنگ عمومی و لزوم اصلاح آن سخن میگوییم دقیقاً منظورمان چیست و چرا همراهی مردم را شرط اصلی تحقق آن میدانیم؟
خانمی به بانک میرود و نوبت میگیرد. میبیند دهها نفر جلوی او هستند و قرار نیست تا دو سه ساعت آینده نوبتش بشود. ناگهان دوستش را میبیند که دو برگ نوبت در دست دارد و با خوشحالی یکی از آن دو نوبت را از او میگیرد... آقایی راننده تاکسی است. هرروز دقایقی فریاد میزند تا مسافرانش تکمیلشده و حرکت کند. درست در روزی که باران شدیدی میآید، کسی را سوار نمیکند و فقط دربست میگیرد... آقای دیگری در اتوبان، همانند دهها و صدها خودروی دیگر در ترافیک سنگین گرفتارشده؛ ناگهان وارد شانه خاکی میشود و بعد از چندصدمتر گرد و خاک بهپا کردن، مجدداً به داخل صف ماشینها میشود... خانمی دیگر، فروشنده کیف است و کیفهایش را به قیمت 50 هزار تومان میفروشد. توریستی بیخبر از همهجا، وارد مغازه او میشود و قیمت را میپرسد؛ پاسخ میشنود 500 هزار تومان! و نهایتاً فلان کارمند اداره در ساعتی که اوج کار است و مراجعین صفکشیدهاند، درِ اتاقش را بسته، چایی میریزد و مشغول موبایل و فضای مجازی است و با همکارش تعریف میکند و میخندد.
هنگامیکه از نقص در فرهنگ عمومی جامعه سخن میگوییم، مقصود ما دقیقاً مسائلی از همین دست است؛ مسائلی که بعضا بی اهمیت دانسته میشوند اما ریشه بروز معضلات عمیقتر فرهنگی و اجتماعی هستند و حال، شورایی که میخواهد فرهنگ عمومی استانی مانند فارس را اصلاحکرده و به تعالی برساند، موضوع کارش باید دقیقاً مواردی از همین دست باشد. واقعیت آن است مسائل و کاستیهایی که در ارتباط با فرهنگ عمومی جامعه طرح میشوند را با هیچ بخشنامه و قانونی نمیتوان اصلاح کرد چراکه مستقیماً به نقص در فرهنگ عمومی جامعه بازمیگردد و اصلاح فرهنگ، نیازمند فرهنگسازی است و فرهنگسازی در یک جامعه، کاری بسیار حساس و زمانبر است که نیازمند یک نقشه راه مهندسیشده و دقیق است.
بار دیگر به اول سخن بازمیگردیم. این روزها، تدوین نقشه مهندسی فرهنگی استان فارس به مهمترین خبر و رویداد فرهنگی رسانههای استان تبدیلشده و نخبگان و مراکز علمی، دانشگاهی و حوزوی فارس را درگیر خودکرده است. نقشه مهندسی فرهنگی فارس باید بتواند فرهنگ عمومیِ از رمق افتادهی ما را جانی دوباره ببخشد و نقشه راهی را پیش روی دستگاههای مختلف عریض و طویل فرهنگی ترسیم کند که در انتهای آن، یکایک آحاد شهروندان این شهر و استان خود را قانونمندتر از گذشته و ملزمتر از همیشه نسبت به رعایت موازین انسانی و اخلاقی بدانند. بهعبارتدیگر، نتیجه همه این بحثها و قانونگزاریها باید به این نقطه برسد که مردمان این دیار، کار خوب را حقیقتاً خوب و کار بد را حقیقتاً بد ببینند و به این یقین و باور برسند که نباید با زیر پا گذاشتن منفعت عمومی و حق مردم، به منفعت شخصی برسند.
بنابراین، باید بدانیم جامعه ما برای آنکه به جامعه اخلاقیتر و اسلامیتری تبدیل شود، باید یکراه طولانی و بلند را طی کند؛ راهی که نهایتاً توسط مردم و بااراده آنها و البته با حمایت و جدیت دستگاههای فرهنگی طی میشود و ما اینک در ابتدای این مسیر بلند هستیم.