طلیعه سی و هشتم انقلاب ملت و لزوم توجه به چند نکته؛
انقلابی که بود، انقلابی که هست
تاریخ انتشارشنبه ۲۳ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۱۳:۴۷
جمهوری کالبدی است که به ملت حق انتخاب میدهد؛ انتخابی که از عالیرتبهترین مسئول کشور تا پایینترین ردههای مدیریتی را بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم در معرض انتخاب مردم قرار میدهد
به گزارش "حافظ نیوز"، سرویس سیاسی دوران انقلابهای اجتماعی گذشته است. این عبارت را جامعه شناسان غربی چند سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی گفتند و بر این عقیده بودند که قیام ملت ایران، آخرین در نوع خود است و اینکه مردمی قیام کند و سیستم حاکمیتی خود را دگرگون کند دیگر اتفاق نخواهد افتاد.
اما بهراستی چرا درباره انقلاب ملت ایران در بهمن 57 چنین دیدگاهی وجود دارد؟ مهمترین دلیلی که میتوان به آن اشاره کرد این است که جامعه شناسان و تحلیلگرانی که رفتار ملتها را رصد و ارزیابی میکنند، تنها به مؤلفههای اقتصادی، رفاه، امنیت و نهایتاً عدالت اجتماعی نگاه میکنند. از منظر اینها، اگر ملتی شکمش سیر بود و سرپناهی داشت و از حق تحصیل ورای برخوردار بود، دلیلی ندارد که برعلیه حاکمان خود قیام کند و آنها را سرنگون کند.
بنابراین، اگر از این منظر به ملتها و بهویژه ملت ایران نگاه کنیم، این پرسش اساسی مطرح است که مگر ملت ایران در حدود 4 دهه قبل چه کم داشت که تصمیم گرفت برعلیه حکومت شاه قیام کند؟
طبیعی است آنهایی که قیام ملتها را فقط بر مبنای رفاه اقتصادی تحلیل میکنند، توجیه منطقی برای قیام بهمنماه مردم ایران ندارند و سعی میکنند نقش خیالی عامل خارجی را مطرح کنند یا بگویند مردم تصور میکردند آزادی و رفاه و عدالت ندارند یا در پی تحصیل و آب و برق مجانی بودند!
اگر میخواهیم درباره قیام ملت برای نسل جدید حرف بزنیم، لاجرم باید از شعارهایی بگوییم که با سردادن آنها انقلاب اسلامی به پیروزی رسید. شعارهایی نظیر استقلال، آزادی و مهمتر از همه برپایی یک نظام حاکمیتی مبتنی بر حضور مردم و با محتوای اسلامی،بنابراین گزافه است اگر گمان کنیم ملت ایران از انقلاب خود به دنبال تحقق هدفی والاتر از جمهوری اسلامی بوده است.
جمهوری کالبدی است که به ملت حق انتخاب میدهد؛ انتخابی که از عالیرتبهترین مسئول کشور تا پایینترین ردههای مدیریتی را بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم در معرض انتخاب مردم قرار میدهد و اجازه نمیدهد فرمانهای ملوکانه یک نفر، سرنوشت دهها میلیون انسان را به بازی بگیرد.
در کالبد جمهوری، منابع طبیعی و درامدهای کشور حق همه مردم است و گروهی در رأس حاکمیت نمیتوانند از حق ویژهای برخوردار باشند. کالبد جمهوری اجازه نمیدهد شهروندان به درجهیک و دو تقسیم شوند و همه ملت را در هنگام رأی دادن یا تقسیم یارانه یا تخصیص اعتبارات ملی و یا در پیشگاه دستگاه قضا یکسان میبیند.
و اسلام همه آن چیزی است که به کالبد جمهوری، روح و حیات میبخشد و این امکان را فراهم میکند تا آروزی مردمسالاری دینی، رنگ و بوی واقعیت به خود بگیرد.
قریب 4 دهه از پیروزی انقلاب اسلامی گذشته اما هنوز پژواک شعارهای این ملت را میتوان از سراسر جهان شنید؛ از عراق و بحرین و یمن گرفته تا فلسطین و لبنان و سوریه و هرکجا که ملتی در پی آزادی و آزادگی باشد. بنابراین، نهتنها انقلاب اسلامی به ایستگاه آخر نرسیده، بلکه عصر حاضر را باید دوران انقلاب اسلامی دانست.
انقلابی که هنوز حرفهای جدی برای گفتن دارد و هنوز مانده است تا اثرات عمیق خاستگاهش را در جهان به نمایش بگذارد..