هنگامی که مشروعیت نظام اسلامی به اجرای «یک قانون فراموش شده» گره می خورد
تاریخ انتشارشنبه ۱۸ دی ۱۳۹۵ ساعت ۱۹:۱۳
مدیرانی که حقوق های نجومی دریافت می کنند قطعا نمی توانند برای گورخواب ها فکر اساسی کنند و نهایتا اقدامی که انجام می دهند، این است که برای عقیم کردن آنها برنامه می ریزند...
قانون از کجا آورده ای
حافظ نیوز/سرویس اجتماعی می گویند اوایل پیروزی انقلاب اسلامی، در نهادهایی همچون سپاه پاسداران، ابتدای هر ماه صندوق پولی می گذاشتند و به کارمندان آن نهاد می گفتند به اندازه نیازتان از آن بردارید. و جالب آنکه همیشه در آن صندوق، وجوهی باقی می ماند که نشان می داد خیلی از مدیران و کارمندان، کمتر از حقوق مصوب و قانونی خود از آن برداشت کرده اند.
سخت است که باور کنیم تنها پس از سه دهه از آن روزهای طلایی، به جایی رسیده باشیم که در یک سو، عده ای از شدت بی سرپناهی به گورها پناه می برند و در طرف مقابل، مدیرانی که ذخیره های نظام می خوانندشان، تا چند صد میلیون تومان در ماه حقوق دریافت کنند و علاوه بر این، از ده ها مزیت دیگر مثل وام های کلان و ماشین های لوکس اداری و خانه های سازمانی و ... بهره می برند. مدیرانی که قطعا با این سقف دریافتی و این بهره گیری حداکثری از امکانات، نمی توانند برای گورخواب ها فکر اساسی کنند و نهایتا اقدامی که انجام می دهند، این است که برای عقیم کردن آنها برنامه می ریزند یا در اردوگاهی جمعشان می کنند و ...
یکی از مهمترین مولفه هایی که نظام جمهوری اسلامی بر آن استوار است، اعتماد عمومی مردمی است که در بزنگاه های مهم همانند 9 دی، به صحنه می آیند و از نظام اسلامی دفاع می کنند. حال همین مردم، اگر اعتمادشان به نظام اسلامی را از دست بدهند و تصور کنند مسئولان، فرسنگ ها با آنها فاصله گرفته اند و از کاخهای مجلل، به رتق و فتق امور می پردازند و فرزندانشان در یک تجمل و رفاه غیر قابل تصور غرق شده اند، قطعا دیگر در مقاطع حساس پشت سر نظام اسلامی نخواهند ایستاد.
از نخستین روزهای پیروزی انقلاب اسلامی، طرح "از کجا آورده ای؟" در خصوص لزوم شفافیت حقوق و دریافتی مسئولان کشور مطرح بوده است. طرحی که پس از سی و چند سال و سپری شدن قریب ده دوره مجلس و روی کار آمدن یازده دولت با گرایشات مختلف، هنوز اندر خم یک کوچه است و از رسمی شدن آن خبری نیست.
تنها خبر انتشار حقوق های نجومی چند ده مدیر کافیست تا مردم نسبت به خیل عظیم و گسترده ای از مسئولان بی اعتماد شوند. حال پاسخ صحیح و مناسب به این بی اعتمادی به وجود آمده چیست؟ آیا راه حلی جز شفافیت در دریافتی مدیران می توان برای آن یافت؟
بنابراین می توان نتیجه گرفت که تنها راه بازسازی اعتماد عمومی و جلوگیری از سوء استفاده معدود افراد فاسد در سیستم های اداری، این است که افکار عمومی و رسانه ها، بتوانند آزادانه از مسئولان سوال کنند که "از کجا آورده ای؟" و در قبال این پرسش با پاسخ های صریح و صادقانه مواجه شوند.