به بهانه بازگشایی آرامگاه خواجه اهل راز با چاشنی دف نوازی؛
حافظ ما را ببخش!
تاریخ انتشاردوشنبه ۵ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۲۲:۱۸
در این سالها، افرادی پیدا شده اند که اصرار دارند اثبات کنند خبری از کنایه و استعاره در اشعار حافظ نیست و مقصود، همین می و شراب است و حافظ هیچ بُعد عارفانه و قرآنی نداشته است!
دف نوازی در حافظیه
به تاریخ شیراز که در قرون گذشته نگاه کنید، در میابید که فردی چون حافظ شیرازی بیش از هر چیز دیگر، به عنوان یک مفسر قرآن کریم و شاعر عارف مسلک شناخته شده است. اما از اوایل دهه بیست شمسی، تلاش هایی برای تحریف تاریخ و سابقه شیعه در ایران شکل گرفت که بر اساس آن، تلاش شد هرآنچه بوی مذهب و دیانت دارد از مفاخر و مشاهیر این سرزمین زدوده شود و در این میان، حیثیت خواجه اهل راز نیز از این گزند در امان نماند.
در طی قرن های متمادی، مردمان این سرزمین همواره غزلیات حافظ را می خواندند و ایمان داشته اند کنایات و استعارات ادبی او و آنچه از می و معشوق و شاهد بازاری می گوید، همه عرفانی است و اشاره به مسلک موحدانه ی ناب او دارد.
اما در این سالها، افرادی پیدا شده اند که اصرار دارند اثبات کنند خبری از کنایه و استعاره نیست و مقصود، همین می و شراب و ... است و حافظ هیچ بُعد عارفانه و قرآنی نداشته است! این تفکر و دیدگاه، پس از انقلاب اسلامی نیز توسط برخی تا همین امروز پیگیری شده است تا جایی که جریانی خزنده در شهر راز، در تلاش است تا در فکر نسل جوان، حافظ نه یک عارف و مفسر قرآن کریم بلکه یک فرد لاقید که اهل می و شراب و شاهد بازی و ... بوده معرفی شود و طبیعتا، در بزرگداشت و رثای چنین فردی بیش از هرچیز باید از دف و ... استفاده کرد!
به این کلیپ کوتاه نگاه کنید و تامل کنید: http://www.hafezkhabar.ir/images/docs/files/000022/nf00022889-1.mp4
کسی مخالف دف نوازی در آرامگاه حافظ نیست اما وقتی به عقبه فکری برخی حضرات مسئولین و تصمیم سازان در ادارات فرهنگی این شهر نگاه می کنی، احساس می کنی ظلم بزرگی علیه خواجه پر رمز و راز شیراز در جریان است. آقایان خوب می دانند دارند چکار می کنند! ای کاش متصدیان فرهنگی این شهر که دلشان به حال انقلاب و اسلام سوخته و از هویت اصیل و خاستگاه فکری و اعتقادی مشاهیری چون حافظ و سعدی و ملاصدرا خبر دارند نیز بدانند که چه باید بکنند!
(نویسنده: عبداله حسینی)