"حافظ نیوز"- فاطمه خسروپور؛ اولین نماز جمعه بعد از انقلاب توسط آیتالله طالقانی در دانشگاه تهران در پنجم مردادماه 1358 اقامه شد. پس از آن ائمه جمعهها از طرف حضرت امام خمینی (ره) انتخاب و در اکثر شهرهای ایران این فریضه الهی فراموش شده، در پیکره ایران اسلامی حیاتی دوباره گرفت.
نماز جمعهها همواره سنگر مستحکم برای پشتیبانی از انقلاب و دلگرمکننده برای آحاد مردم انقلابی بوده و هست؛ چراکه اگر بحرانهایی در کشور به وجود میآمد ائمه جمعه از طریق تریبون نماز جمعه با خطبههای مذهبی و سیاسی به مردم آرامش و دلگرمی میدادند.
ائمه جمعه با اندرزهای مذهبی ستون فقرات مذهبی هر شهر و دیاری را جلا داده و در کنار و پا بهپای مردم در همه صحنهها حضور فیزیکی و معنوی داشتند؛ آنها در خطبههای دوم به مسائل سیاسی و اجتماعی میپردازند و اوضاع سیاسی کشور و منطقه و جهان را برای مردم روشن میکنند.
چهار تن از همین ائمه جمعه در زمان حیات حضرت امام خمینی (ره) توسط منافقین به شهادت رسیدند که به شهدای محراب معروف شدند.
این شهدا عبارت بودند از: اولین شهید محراب حضرت آیتالله قاضی طباطبایی که در تاریخ 10 آبان ماه 1358 به شهادت رسید، دومین شهید محراب حضرت آیتالله مدنی که در تاریخ 20 شهریورماه 1360 به شهادت رسیده است، سومین شهید محراب حضرت آیتالله دستغیب كه در تاریخ 20 آذرماه 1360 به فيض شهادت نائل شد و چهارمین شهید محراب حضرت آیتالله صدوقی در تاریخ 11 تیرماه 1361 شهيد شد.
غیر از این شهدا انفجار دیگری در نماز جمعه دانشگاه تهران ایجادشده بود که در آن مراسم مقام معظم رهبری در حال ایراد خطبههای نماز جمعه بودند و اگرچه اولین امام جمعه در شیراز حضرت آیتالله دستغیب بود
در آن روز تعدادی از افراد نمازگزار به شهادت رسیدند، اما شجاعت مقام معظم رهبری در آن بود که خطبهها را قطع نکرد و به ادامه خطبه پرداخت.
ائمه جماعات مراکز هر استان درواقع از اهمیت و اعتبار بالایی برخوردارند و دیدگاه رهبری انقلاب در انتخاب ائمه جمعهها این است که از افرادی عالم و آگاه و باتقوا و تا آنجایی که احتمال میرود به دور از تنشها و حاشیههای غیرضروری باشند؛ درواقع ائمه جمعه رابط بین مردم و رهبری هستند.
آیتالله دستغیب از یکبار معنوی بسیار بالایی برخوردار بودند. لحن صحبت، آهنگ صدا، اندیشه و رفتارش بهگونهای بود که محبوب خاص و عام گردید؛ بهطوریکه در آن زمان کتابهایش بهشدت موردتوجه همه و مخصوصاً طیف جوان قرار گرفت.
آیتالله دستغیب مبارزات سیاسی را از زمان روی کار آمدن رضاخان شروع کردند. او در مسئله کشف حجاب با سخنرانیها و بیان احکام مربوط به حجاب، مبارزه را شروع کرد و در ماجرای مخالفت رضاخان با روحانیان در استان فارس در صف اول مبارزات بود.
در زمان اجرای برنامههای ضد اسلامی نظام شاه، با تمام وجود به مبارزه با نقشههای استعماری و تهاجمات فرهنگی دشمن میپرداخت و هنگام حضور عوامل اسرائیل در ایران به افشاگری و روشنگری در مورد خطر صهیونیزم مشغول شد و آنگاهکه امام خمینی (ره) در سال ۱۳۴۱ مبارزه با شاه را علنی ساخت، آیتالله دستغیب با تمام وجود از امام رحمهالله و اهدافش پشتیبانی کرد و بارها به سبب پشتیبانی جدی از نهضت امام خمینی رحمهالله به زندان رفت.
در ماجرای جشن هنر شیراز نيز ـ که از سوی دربار با بودجهای بسیار هنگفت و بهصورت بسیار وقیح اجرا میشدـ به مخالفت برخاست و درباره تغییر تاریخ هجری به شاهنشاهی، با صراحت کامل و در حضور بیش از 10 هزار نفر مردم مبارزات سیاسی آيتالله دستغيب قبل از انقلاب
اعلام کرد: «تاریخ شاهنشاهی تاریخ غیر اسلامی و حرام است» و مردم را تشویق به از بین بردن این تاریخ کرد و سرانجام آخرین بار به دلیل اعتراض به جنایات نظام در ماجرای ۱۷ شهریورماه به زندان افتاد و با اوجگیری مبارزات اسلامی ملت مسلمان ایران، از زندان آزاد شد.
پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی، آیتالله دستغیب بهعنوان نماینده امام و امام جمعه شیراز در استان فارس مشغول خدمت شد و تا آخرین روزهای عمر مبارکشان در سنگر مقدس نماز جمعه به دفاع از انقلاب اسلامی و احکام و ارزشهای اسلامی پرداخت.
در ماجرای تدوین قانون اساسی به عنوان اولین نماینده مردم استان فارس به نمایندگی مجلس خبرگان انتخاب شدند و در توطئه لیبرالها و خط نفاق ـ که بنیصدر و گروهکهای منافقین در اوایل انقلاب پیش آوردند ـ آیتالله دستغیب از طریق دفاع از ولایت فقیه با تمام وجود به مبارزه با آنها پرداخت.
با تحمیل جنگ از طرف استکبار به ملت مسلمان ایران، وي به کمک رزمندگان و تشویق جوانان، به مقابله با استکبار مشغول شد و جنگ تحمیلی را بزرگترین و مهمترین مسئله انقلاب اسلامی معرفی کرد و لحظهای از کمک به جبهههای و مهاجران و مجاهدان جبهه دریغ نورزيد.
سخنان این شهید بزرگوار در خطبههای نماز جمعه 13 آذرماه 1360 به شرح زیر است:
باقیمانده گروهکهای داخلی هم صدها مرتبه گفتهشده به هوش بیایید. دیدید با این ملتها نمیتوانید بجنگید. اعلانجنگ دادید، ولی دیدید بهجایی نرسید. باقیماندهها توبه کنید پیش از آنکه دستگیر شوید و بدانید تا نفر آخرتان را این ملت خواهد گرفت و به جزا خواهد رسانید تا یکخانه تیمی هم از شما باقی نماند. این ملت بر خودش واجب دانسته، تکلیف الهی است که با شما مبارزه کند.
بر هر مسلمانی واجب است در هر دو جبهه بجنگد؛ جنگ با نفس و جنگ با دشمنان خارجی. اگر کسی در هر یک از این دو جبهه نجنگد، نجاتی برایش نیست، ایمانی پیدا نمیکند. اگر میل به کفر و سازش با کافر پیدا شد، کسی گفت من فقیه هستم و نظرم این است که با کفار بسازیم، این شخص از عدالت افتاده و از راه اهلبیت علیهمالسلام کنار رفته است.
جهاد با کفار، جهاد دفاعی واجب است که در هیچ دورهای قابل تخصیص نیست؛ به هراندازه که میتواند باید مقابل کفر بایستد، میل به کفر نکند، تصدیق کفر نکند و با کفر سازش نکند. تمام 12 امام ما چنین بودهاند؛ پس این حبسها و زجرها و شکنجهها برای چه بود؟
ولایتپذیری شهید دستغیب، نمونه کاملی از همراهی با ولایت بود و علاقه بسیاری به حضرت امام رحمهالله داشت. جمله معروف «بیعشق خمینی نتوان عاشقی مهدی (عج) شد» از سخنان ظریف اوست.
ایشان در کلمات عارفانه خود میفرمود: «هر کس از خمینی رحمهالله پیروی کند، از خدا پیروی کرده است» و هرگاه با امام امت دیدار میکرد، در بازگشت خوشحال و شاداب بود و خرسندی دیدار، از چهرهاش خوانده میشد.
شهید دستغیب خود را مقید میدانست که سخنرانی حضرت امام رحمهالله را از تلویزیون یا رادیو بشنود و آن را محور سخنان خود در خطبههای نماز جمعه قرار دهد.
ایشان به یکی از نمایندگان شیراز گفته بود: «بازارچگان، باید باورت بشود که حضرت امام [خمینی]، نایب امام زمان (عج) است. احترام به امام، احترام به امام زمان (عج) قلمداد میشود؛ میخواهی عزت پیدا کنی، عزت در پیروی از امام است.»
شهادت آیتاللّه دستغیب
آیتالله دستغیب پس از یکعمر خدمت به اسلام و مسلمین به آرزوی همیشگی خود، یعنی فیض شهادت، نائل آمد.
وی در ساعت 11:25 روز جمعه «بی عشق خمینی نتوان عاشقی مهدی(عج) شد»
۲۰ آذرماه ۱۳۶۰، درحالیکه برای برگزاری نماز جمعه عازم مصلی بود در بین راه به دست منافقی کوردل به شهادت رسید.
پس از تشییع باشکوه پیکر مطهرش، در آرامگاه خاندان دستغیب در جنب مرقد مطهر سیدمیراحمد به خاک سپرده شد.
بدین ترتیب این عالم پرهیزگار همانند جد بزرگوارش حضرت اباعبداللّه الحسین علیهالسلام، پسازآنکه براثر عداوت منافقان بدنش قطعهقطعه شده بود با چهره و بدنی تکهتکه شده به دیدار محبوب خود شتافت.
امام روحالله(ره) فرمودند: «ياد اين شهيد در دل عاشقان فضيلت و ملت وفادار ايران زنده است. مسجد و محراب و منبر شيراز نغمه ملکوتي اين شهيد راه اسلام را از ياد نمیبرد. درسهای انسانساز ايشان که در قلب انسانهای متعهد غوغا بر پا میکرد، جاويدان است.»
دستغيب در دست غيبنشينان ملکوت سپرده شد و در آغوش رفيق اعلي آرميد؛ او نمرده که زندگاني جاويد در جرگه پردهنشینان قدس و عاشقان لقاءالله يافت.
کسانی که همت بر قتل اين رهبران فضيلت و رهروان بهسوی محبوب گماشتهاند، بافضیلت و حقطلبی مخالفاند؛ اينان گمان میکنند با اين حرکات غيرانساني مذبوحانه، در صف عاشقان شهادت و سوختگان درراه پيوستن به لقاءالله شکافي پيدا میشود.
اينان طعم ايمان به غيب و عشق به محبوب را نچشيده و شبپرگانی هستند که از وصل آفتاب گریانند و مردگاني هستند بهصورت زندگان که با اعمال وحشيانه خود میخواهند سد راه حقيقت کنند و اسلام عزيز را به خيال فاسد خود به تباهي کشند؛ خداوند قادر، اسلام بزرگ را فرو فرستاده و حفظ و نگهباني آن را تضمين فرموده است.
از خداوند تعالي رحمت براي شهيدان خصوصاً اين شهيد معلم و مهذب نفوس خواستار و براي بازماندگانشان صبر و اجر مسئلت میکنم.