به گزارش حافظ خبر، ابیاتی که در شاهنامه فردوسی در مورد جهرم سروده شده به ۱۸ بیت می رسد: که بر شهر جهرم بدو پادشا جهاندیده با رای و فرمانروا بیامد ز جهرم سوی اردشیر ابا لشکرو کوس و با دار و گیر ز جهرم بیامد سوی تیسفون پر از اب مژگان و دل پر ز خون به جهرم یکی بود کی نژاد کجا نام او مهرک نوشزاد ز جهرم بیامد بایوان شاه ز هر سو بیاورد بی مر سپاه به جهرم فرستاد چندی سوار یکی مرد جو ینده و کینه دار چو منذر بنزدیک جهرم رسید بران دشت بی اب لشکر کشید به منذز چنین گفت کای رای زن به جهرم کشیدی ز شهر یمن من این دشت جهرم چو دریا کنم ز خورشید تابان ثریا کنم ز جهرم فرخزاد را خواندند بدان تخت شاهیش بنشاندند جهاندار دارا به جهرم رسید که انجا بدی گنجها را کلید ز جهرم بیامد بشهر ستخر که ازادگان را بدان بود فخر نداشت موبد مرا انرا شعار شتر خواست از دشت جهرم هزار به جهرم زمین انچه گنج است و زر ز یاقوت و الماس در وگهر ز جهرم سپاهی گران جمع کرد سرا پا مسلح بعزم نبرد کسی او براید به جهرم زمین سپه همچو انگشتر است او نگین بزرگان جهرم بپا خواستتد دگر مجلسی باز اراستند گزینش: ایرج قزلی