آقای اکبر هاشمی رفسنجانی از مهمترین شخصیتهای تاثیرگذار 4 دهه اخیر تاریخ ایران در مسوولیتهای مختلف بوده است؛ریاست مجلس، ریاست جنگ، ریاست جمهوری و مجمع تشخیص مصلحت نظام.
به گزارش "حافظ نیوز"،شخصیت هاشمی و سوابق سیاسی و اجتماعی و خانوادگیاش او را به عنصر مهمی در تحلیلهای سیاسی نخبگان و عوام تبدیل کرده است؛اما مساله ای که هاشمی را از باقی سیاستمداران ایران و جهان متمایز میکند، همت او در ثبت و انتشار خاطرات روزانهاش در کنار همه مشغولیتها و دغدغههای کاری و اجرایی اوست. پیش زمینه این همت بلند، بینش و بصیرت منحصر به فردی است که کمتر در میان سیاستمداران و نخبگان ایرانی یا جهانی سراغ داریم. معمولاً سیاستمداران بعد از اتمام دوران مسوولیتشان در قالب کتابی خود نوشت یا به صورت تاریخ شفاهی، خاطرات و تجربیات سیاسیشان را منتشر میکنند اما جد و جهد آیت الله هاشمی در روزهای حیاتش برای روایت تک تک روزهای مسوولیتش در قالب بیش از 13 جلد کتاب قابل توجه است. این تلاشها حتی باعث شکل گیری موسسه "دفتر نشر معارف انقلاب" با مدیریت فرزندان ایشان برای تسهیل گردآوری و انتشار خاطرات روزانه وی شد. در این تلاشهاست که میتوان گفت آیت الله هاشمی نمیمیرد بلکه در ذهن و زندگی آیندگان زندگی میکند.
فرهنگ را آداب ، رسوم ، ارزشها ، باورها و مناسکی میدانند که از گذشتگان به ما رسیده و خود آگاه یا ناخودآگاه به زندگی ما جهت میدهند. فرهنگ به راحتی ایجاد نمیشود و یا از بین نمیرود. برای تبدیل یک کنش و یک تجربه به فرهنگ باید این تجربه و کنش در طول زمان بهوسیله افراد و نسلهای مختلف تکرار شده باشد.
هر قدر بسامد این تکرار بیشتر باشد میتوانیم بگوییم که فرهنگ قویتری شکل گرفته است. در حقیقت وقتی آداب و سنن و ارزشها در طول زمان به صورت جمعی تکرار میشود به شکلی که در اثر این تکرار برای کسانی که در این فرایند حضور نداشتهاند، صورتی طبیعی به خود میگیرد میتوانیم بگوییم فرهنگ شکل گرفته است. بنابراین برای این که یک تجربه یا رفتار به تکرار بیانجامد باید به دست دیگران و نسلهای آینده برسد.
ماندگار شدن تجربیات در ثبت و ضبط آنها، به وسیله نشانههای تصویری و زبانی میسر میشود. البته فقط ثبت و ضبط کافی نیست و این نشانهها باید در قالب یک روایت منقح شوند. با این روایت است که تاریخ متولد میشود. فرهنگ، ته نشین تکرار و انباشت تاریخ است.
آیت الله هاشمی نمونه ایده آل یک بینش تاریخی در میان سیاستمداران و نخبگان ایرانی است.بینش تاریخی بصیرتی است که در آن درک میشود که «امروز» از آسمان نیفتاده بلکه امروز را انباشت دیروزها ساختهاند و آینده نیز از مسیر دیروز و امروز میگذرد. کسی که با چنین همتی به ثبت تاریخ میکوشد، آگاهانه در حال بنانهادن آجرهای بنای آینده است.
او میداند که تاریخ است که فرهنگ را میسازد و فرهنگ است که هویت میدهد. هاشمی نه تنها تاریخ معاصر ما ایرانیان را ساخته بلکه هوشمندانه تلاش کرده است روایت این تاریخ را با قرائت خودش به نسلهای آینده برساند و هاشمی را به یک «فرهنگ» تبدیل و خود را در دل تاریخ تکثیر کند.
در این روایت نیز اگرچه مانند همه دیگر زندگینامههای خود نوشت، مؤلف قهرمان اصلی لحظات خوب قصه است و از همه بدیها و کجیها مبراست اما نباید شک کرد که قرائت و روایت هاشمی از انقلاب و چهار دهه بعد از آن، قسمت عمدهای از فرهنگ و حافظه تاریخی نسلهای آینده ما را برخواهد ساخت. از این جهت بینش و رفتار تاریخ گرایانه آیت الله هاشمی باید الگوی دیگر دولتمردان و نخبگان تاثیرگذار سیاسی و اجتماعی نسل اول انقلاب ما باشد تا در جمع این خاطرهها و تجربیات «حقیقت» تاریخ انقلاب صیقل بخورد.
میثم مهدیار
دانشجوی دکترای جامعهشناسی فرهنگ
انتهای خبر/111