به گزارش حافظ نیوز، پایگاه خبری مقام معظم رهبری در یاداشتی به مناسبت یک سالگی برجام آورده است:
یک سال از شروع برجام میگذرد. در این یک سال همانطور که آمانو، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، اظهار داشت، «پایبندی ایران به تعهداتش فراتر از توافقات رسمیاش با آژانس بوده است.»۱ بالعکس، طرف مقابل یعنی آمریکاییها، همانطور که رهبر انقلاب پیشبینی میکرد، در بسیاری از موارد متعهد به این سند نبوده است. رفتار خصمانهی این کشور نسبت به تجارت بینالمللی با ایران و ایجاد التهاب نسبتبه تجارت با ایران، نمونهای از ادامهی دشمنیها با ایران است، و بعید هم هست که این رفتار خصومتآمیز و دشمنی پایان یابد. در حقیقت حالا بعد از گذشت یک سال از توافق برجام، بهتر میتوان فهمید که «هستهای بهانه است» و آمریکاییها پشت این توافق، به موضوعات مهمتر دیگری میاندیشیدهاند.
بهطور کلی میتوان مدل رفتاری آمریکاییها در قبال ایران را بهصورت یک هرم ترسیم کرد که در رأس این هرم، «تغییر رژیم» قرار دارد که طی هیچ دورهی زمانی از رفتار آمریکاییها نسبتبه ایران کنار گذاشته نشده، گرچه روشها و تاکتیکهای آن تغییراتی داشته است. در پایین این هرم نیز مدلهای دیگر رفتاری آنها قرار میگیرد که عبارتاند از: نرمالیزه کردن رفتار ایران، ایدئولوژیزدایی از رفتار ایران و حفظ وضعیت هشدار برای مبادلات تجاری و اقتصادی.
یک سال از شروع برجام میگذرد. در این یک سال همانطور که آمانو، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، اظهار داشت، «پایبندی ایران به تعهداتش فراتر از توافقات رسمیاش با آژانس بوده است.»۱ بالعکس، طرف مقابل یعنی آمریکاییها، همانطور که رهبر انقلاب پیشبینی میکرد، در بسیاری از موارد متعهد به این سند نبوده است. رفتار خصمانهی این کشور نسبت به تجارت بینالمللی با ایران و ایجاد التهاب نسبتبه تجارت با ایران، نمونهای از ادامهی دشمنیها با ایران است، و بعید هم هست که این رفتار خصومتآمیز و دشمنی پایان یابد. در حقیقت حالا بعد از گذشت یک سال از توافق برجام، بهتر میتوان فهمید که «هستهای بهانه است» و آمریکاییها پشت این توافق، به موضوعات مهمتر دیگری میاندیشیدهاند.
بهطور کلی میتوان مدل رفتاری آمریکاییها در قبال ایران را بهصورت یک هرم ترسیم کرد که در رأس این هرم، «تغییر رژیم» قرار دارد که طی هیچ دورهی زمانی از رفتار آمریکاییها نسبتبه ایران کنار گذاشته نشده، گرچه روشها و تاکتیکهای آن تغییراتی داشته است. در پایین این هرم نیز مدلهای دیگر رفتاری آنها قرار میگیرد که عبارتاند از: نرمالیزه کردن رفتار ایران، ایدئولوژیزدایی از رفتار ایران و حفظ وضعیت هشدار برای مبادلات تجاری و اقتصادی.
۱. تغییر رژیم
آمریکاییها از دیرباز آرزوی تغییر رژیم ایران را در سر داشتهاند. هرچند بهمقتضای زمان، از عباراتی چون تغییر رژیم، تغییر رفتار و تغییر محتوای نظام جمهوری اسلامی سخن گفتهاند، اما هیچگاه نسبت به انجام آن مماشات نکردهاند. در همین چند روز اخیر، آمریکاییها در بالاترین سطح مقاماتی که در دولت آمریکا حضور داشتهاند، یعنی در سطح معاون و رئیس پارلمان و رئیس حزب، در نشست منافقین شرکت کردند و بارها و بارها از «تغییر رژیم ایران» سخن گفتند. برای مثال، جان بولتون، نمایندهی سابق آمریکا در سازمان ملل، در این نشست گفت: «بگذارید صریح بگویم که این موضوع (حمایت از گروههای حامی سرنگونی جمهوری اسلامی ایران) باید سیاست اعلامی ایالاتمتحدهی آمریکا و همهی دوستانش باشد تا این کار را در نزدیکترین فرصت ممکن انجام دهند.»۲
این موضوع صرفاً به اظهارنظر مختوم نمیشود. آمریکاییها از حمایت از تغییر رژیم نیز سخن میگویند. برای مثال، جوزف پودر، نویسندهی مجلهی «فرونت پیج» بیان میکند: «مردم ایران باید این رژیم را تغییر دهند و اگر نه اقدام نظامی، نیاز به حمایت معنوی آمریکا دارند.»۳ همچنین مایکل لدین، مشاور اسبق شورای امنیت ملی آمریکا و از چهرههای برجستهی محافظهکار، در یادداشتی که در «والاستریت ژورنال» منتشر کرد، برای مقابله با «تهدید ایران» معتقد است: «حمایت از مخالفان حکومت ایران بهترین مسیری است که منجر به سرنگونی و تحقیر رژیم میشود.»۴
این ایده در تمامی سطوح در آمریکا دنبال میشود. برای مثال، مارک دابوویتز، مدیر اجرایی بنیاد دفاع از دموکراسی، در جلسهی استماع «کمیتهی فرعی سیاستهای پولی و تجاری خدمات مالی مجلس نمایندگان آمریکا»، برای بررسی طرحهای قانونی متوقف کردن معاملهی بوئینگ با ایران، اظهار داشت که «قبل از اینکه اجازهی پیشروی این توافق صادر شود، کنگره باید فشار بر ایران برای تغییر رفتارش را افزایش دهد و فروش هواپیما به این کشور را به تغییرات محسوس در رفتارهایی که وضع تحریم را در پی داشته، گره بزند.»۵
۲ . نرمالیزه کردن رفتار ایران
هنجاری و عادی شدن ایران یکی دیگر از الگوهای رفتار آمریکا در برابر ایران است. نرمالیزه کردن موضوعی است که ابتدا در فضای اندیشکدهای و بعد رسانهای آمریکا مطرح شد و سپس وارد محافل دیپلماتیک شد. منظور از هنجاری شدن، پذیرش قواعد نظام بینالملل توسط کشور هدف و کنار گذاشتن آرمانها است. بر همین اساس، اوباما در سخنرانی سال گذشتهی خود در سازمان ملل، از کنار گذاشتن شعار «مرگ بر آمریکا» توسط ایرانیان صحبت کرد و بهصراحت گفت: «مردم ایران تاریخ پرافتخاری دارند و ظرفیتهای فوقالعادهای دارند، اما سردادن مرگ بر آمریکا شغل ایجاد نمیکند و برای ایران امنیت بیشتری به همراه نمیآورد.» جان کری نیز در پاسخ به سؤال خبرنگار بی.بی.سی میگوید: «فکر میکنم همه میتوانند با تغییر لحن و کم کردن از شعارها شروع کنند. اول از همه شعار مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل.»
روزنامهی «والاستریت ژورنال» در یادداشتی به قلم برت استیونز، با عنوان «عادیسازی ایران» (Normalizing Iran) صراحتاً اعلام میدارد ایران فقط زمانی کشوری «عادی» خواهد شد که دیگر جمهوری اسلامی نباشد. نویسنده در این یادداشت، «بهترین راه مرتفع کردن بدبینیها در طی زمان» را «از بین بردن نفوذ تندروهای ایرانی، تعامل هرچه بیشتر با میانهروها و نمایش حداکثر انعطافپذیری دیپلماتیک» دانسته است.۶
این همان چیزی است که باراک اوباما در بامداد شنبه، یکم آوریل، یعنی چهاردهم فروردین، در حاشیهی نشست امنیت هستهای در واشنگتن نیز به آن اشاره کرده و گفته بود: «ایران باید آن چیزی که هر کشور دیگری در دنیا میفهمد را درک کند و آن اینکه شرکتها میخواهند جایی بروند که احساس امنیت بکنند؛ جایی که شاهد مناقشات گسترده نباشند؛ جایی که بتوانند مطمئن باشند مبادلات طبق روال معمول انجام میشوند و اینهم سازگاریای است که ایران باید آن را انجام دهد.»۷
بنابراین آمریکاییها بسیار تلاش میکنند تا وانمود کنند که رفتار ایران در دورهی پسابرجام بایستی متناسب با استانداردهای بینالمللی مورد قبول آنها باشد.
۳. ایدئولوژیزدایی از رفتار ایران
آمریکاییها پروژهی مهار قدرت نرم را از دو مسیر ایدئولوژیزدایی از رفتار ایران (از منظر محتوای انقلاب اسلامی) و کنترل رفتار امنیتی تهران (در بُعد استراتژیک آن) پیش میبرند.
یکی از برنامههایی که آمریکاییها در یک سال اخیر بهشدت بهدنبال آن بودند، روند انقلابزدایی از رفتارهای ایران در منطقه است. بهعبارتی آمریکاییها در راستای همان گزارهی نرمالیزه کردن رفتار ایران، بهدنبال این هستند تا بخشی از بدنهی نظام را بهسمت «شرمندگی بینالمللی» (shaming) بابت رفتارهای انقلابی ایران ببرند تا بهواسطهی همین شرمندگی بینالمللی، ایران دست از حمایت از محور مقاومت بردارد. این موضوع در اظهارات جان کری نیز نمود داشته است. وی در فروردین ۱۳۹۵ در دیدار با خالدبناحمد آلخلیفه، همتای بحرینی خود، در منامه هدف باراک اوباما، رئیسجمهور آمریکا، از دیدار با سران کشورهای عرب خلیجفارس را در نشست کمپ دیوید، بررسی چگونگی حرکت پس از توافق هستهای و دنبال کردن «تغییر رفتارهای ایران در رابطه با فعالیتهای دیگر تهران» بهخصوص در منطقه اعلام کرد.۸
جان کربی، سخنگوی وزارت خارجهی آمریکا، در پاسخ به فشار روانی آمریکا بر ایران، اظهار داشت: «آنچه شاید به برداشته شدن برخی از این بقایای جو روانی کمک کند، توقف فعالیتهای ثباتزدای ایران خواهد بود؛ اقداماتی که آنها همچنان ادامه میدهند.»۹
طرح: آمریکا و نقض عهد در برجام
آدام زوبین، معاون موقت وزارت خزانهداری آمریکا در امور اطلاعات مالی و امور تروریسم، در شهریور ۱۳۹۴ در بخشی از اظهاراتش در نشست رأی اعتماد گفت که هرکدام از بانکهای ایرانی که از تخفیف تحریمی وفق سند برجام برخوردار میشوند، در صورت کشف شواهدی از حمایت از حزبالله لبنان و یا نیروهای سپاه قدس، مجدداً تحریم خواهند شد. «باید ببینیم ایران چگونه رفتار میکند، اما انتخاب با آنهاست.»۱۰ در سطحی دیگر، سخنگوی کاخ سفید طی اظهارنظری در ۸ تیر ۱۳۹۵ بیان داشت: «اگر ایران میخواهد به بازارهای بینالمللی دسترسی داشته باشد، باید رفتارهای خود را کنترل کند.»۱۱ از نظر آمریکاییها، رفتار ایران در منطقه بایستی مهار و کنترل شود و این موضوع بدون فشار از طریق تحریمها علیه ایران ممکن نخواهد بود؛ چراکه آمریکاییها بهخوبی از کارآمدی تحریمها نزد برخی نخبگان ایران مطلع هستند.
۴. حفظ وضعیت هشدار برای مبادلات تجاری و اقتصادی
یکی دیگر از تکههای مدل آمریکا برای رفتار با ایران، حفظ ایران در وضعیت هشدار برای کشورهای دیگر و شرکتهای بینالمللی اقتصادی است. آمریکاییها برای نیل به این مهم، از حربهی «خطر سرمایهگذاری» بهره جستهاند. آنها برای عملی کردن تز خویش، از رفتارهای ایران بهعنوان عامل تهدیدزا در منطقه یاد میکنند و از یکسو اجازهی سرمایهگذاری به شرکتهای بینالمللی نمیدهند و از دیگر سو، دلیل عدم ورود شرکتهای بینالمللی را ریسک بالای سرمایهگذاری در ایران قلمداد میکنند. آمریکاییها فضا را تا حدی مسموم کردند که بسیاری از اروپاییها اظهار داشتند: «تحریمها برداشته شده است، اما هیچچیز هنوز روشن نیست.»۱۲
جان اسمیت، مدیر «دفتر کنترل داراییهای خارج» (OFAC)، وابسته به وزارت خزانهداری آمریکا، در روز ۱۴ جولای، مصادف با ۲۵ بهمن، در اظهارنظری در جمع نمایندگان کنگرهی ایالاتمتحدهی آمریکا بیان کرد «دفتر کنترل داراییهای خارج آمریکا» (OFAC) همچنین درخصوص محدودیتهای شرکتهای تجاری در مراوده با ایران عنوان داشته است که «آنها (شرکتهای تجاری) باید اطمینان یابند که هیچ پرداخت یا تراکنشی به دلار که مرتبط با ایران باشد، از طریق مؤسسات مالی آمریکایی صورت نمیگیرد.»۱۳ در بالاترین سطح نیز اوباما در حاشیهی نشست امنیت هستهای در واشنگتن، در پاسخ به سؤال خبرنگاران درخصوص ایران بیان داشت که «ایران تاکنون متن توافق را رعایت کرده است، اما روح توافق مستلزم این است که ایران به جامعهی جهانی و شرکتها سیگنالهایی بفرستد مبنی بر اینکه اقدام به انجام طیفی از اقدامات تحریکآمیزی که شرکتها را هراسان میکند، نخواهد کرد.»۱۴
این موضوع حتی سروصدای برخی از اروپاییها را نیز بهدنبال داشته است؛ تاجاییکه «یورونیوز» نوشت: «با وجود ایفای تعهدات مندرج در برجام از سوی ایران و لغو یا تعلیق بخش بزرگی از تحریمهای بینالمللی و یکجانبه علیه تهران، بسیاری از بانکها و مؤسسات مالی بینالمللی کماکان از ورود به بازار این کشور اجتناب میکنند. این نهادها عمدتاً نگرانی از مواجهه با تحریمهای غیرهستهای آمریکا علیه ایران را بهعنوان دلیل عدم معامله با این کشور توصیف میکنند.»۱۵
نتیجهگیری
مجموع مدلهای رفتاری آمریکا در برابر ایران نشاندهندهی این است که آمریکاییها نهتنها تعهداتشان در قبال ایران را، که طی برنامهی جامع اقدام مشترک، ملزم به اجرای آن بودند، اجرا نکردند، بلکه رفتار خصمانهی خویش در قبال ایران را همچون ۳۷ سال گذشته و بلکه با قوت و سازماندهی بیشتر و دقیقتر به پیش میبرند و به نظر نمیرسد که خصومت آنها تقلیل یابد. بنابراین لازم است برای احقاق حق مردم ایران، منطق عاقلانه و مشخصی برای رفتار کردن در قبال بدعهدیهای آمریکا اتخاذ شود.
پینوشتها:
۱. http://www.isna.ir/news/۹۵۰۱۱۴۰۲۹۰۷/
۲. http://www.farsnews.com/printable.php?nn=۱۳۹۵۰۴۲۱۰۰۰۸۵۱
۳. http://www.frontpagemag.com/fpm/۲۵۹۹۶۴/regime-change-possible-iran-joseph-puder
۴. http://www.wsj.com/articles/SB۱۰۰۰۱۴۲۴۱۲۷۸۸۷۳۲۳۵۰۱۰۰۴۵۷۸۳۸۹۱۵۰۲۰۵۵۴۲۶۴۸
۵. http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=۱۳۹۵۰۴۱۷۰۰۰۴۵۰
۶. http://www.wsj.com/articles/normalizing-iran-۱۴۵۳۱۶۲۱۴۴
۷. http://edition.cnn.com/۲۰۱۶/۰۴/۰۱/politics/obama-isis-drone-strikes-iran/
۸. http://www.tasnimnews.com/fa/news/۱۳۹۵/۰۱/۱۹/۱۰۴۲۲۳۸
۹. http://asrdiplomacy.ir
۱۰. http://www.farsnews.com/۱۳۹۴۰۶۲۶۰۰۰۸۴۴
۱۱. http://www.isna.ir/news/۹۵۰۴۰۱۰۴۰۸۵
۱۲. http://www.dailymail.co.uk/wires/afp/article-۳۴۲۹۴۰۹/European-banks-hesitate-Iran-wary-US-fines.html
۱۳. http://www.middle-east-online.com/english/?id=۷۵۲۳۹
۱۴. http://www.usatoday.com/story/news/۲۰۱۶/۰۴/۰۱/barack-obama-nuclear-security-summit/۸۲۴۸۹۸۹۸/
۱۵. http://persian.euronews.com/۲۰۱۶/۰۵/۲۰/us-and-europeans-promise-to-clarify-doing-business-with-iran/
آمریکاییها از دیرباز آرزوی تغییر رژیم ایران را در سر داشتهاند. هرچند بهمقتضای زمان، از عباراتی چون تغییر رژیم، تغییر رفتار و تغییر محتوای نظام جمهوری اسلامی سخن گفتهاند، اما هیچگاه نسبت به انجام آن مماشات نکردهاند. در همین چند روز اخیر، آمریکاییها در بالاترین سطح مقاماتی که در دولت آمریکا حضور داشتهاند، یعنی در سطح معاون و رئیس پارلمان و رئیس حزب، در نشست منافقین شرکت کردند و بارها و بارها از «تغییر رژیم ایران» سخن گفتند. برای مثال، جان بولتون، نمایندهی سابق آمریکا در سازمان ملل، در این نشست گفت: «بگذارید صریح بگویم که این موضوع (حمایت از گروههای حامی سرنگونی جمهوری اسلامی ایران) باید سیاست اعلامی ایالاتمتحدهی آمریکا و همهی دوستانش باشد تا این کار را در نزدیکترین فرصت ممکن انجام دهند.»۲
این موضوع صرفاً به اظهارنظر مختوم نمیشود. آمریکاییها از حمایت از تغییر رژیم نیز سخن میگویند. برای مثال، جوزف پودر، نویسندهی مجلهی «فرونت پیج» بیان میکند: «مردم ایران باید این رژیم را تغییر دهند و اگر نه اقدام نظامی، نیاز به حمایت معنوی آمریکا دارند.»۳ همچنین مایکل لدین، مشاور اسبق شورای امنیت ملی آمریکا و از چهرههای برجستهی محافظهکار، در یادداشتی که در «والاستریت ژورنال» منتشر کرد، برای مقابله با «تهدید ایران» معتقد است: «حمایت از مخالفان حکومت ایران بهترین مسیری است که منجر به سرنگونی و تحقیر رژیم میشود.»۴
این ایده در تمامی سطوح در آمریکا دنبال میشود. برای مثال، مارک دابوویتز، مدیر اجرایی بنیاد دفاع از دموکراسی، در جلسهی استماع «کمیتهی فرعی سیاستهای پولی و تجاری خدمات مالی مجلس نمایندگان آمریکا»، برای بررسی طرحهای قانونی متوقف کردن معاملهی بوئینگ با ایران، اظهار داشت که «قبل از اینکه اجازهی پیشروی این توافق صادر شود، کنگره باید فشار بر ایران برای تغییر رفتارش را افزایش دهد و فروش هواپیما به این کشور را به تغییرات محسوس در رفتارهایی که وضع تحریم را در پی داشته، گره بزند.»۵
۲ . نرمالیزه کردن رفتار ایران
هنجاری و عادی شدن ایران یکی دیگر از الگوهای رفتار آمریکا در برابر ایران است. نرمالیزه کردن موضوعی است که ابتدا در فضای اندیشکدهای و بعد رسانهای آمریکا مطرح شد و سپس وارد محافل دیپلماتیک شد. منظور از هنجاری شدن، پذیرش قواعد نظام بینالملل توسط کشور هدف و کنار گذاشتن آرمانها است. بر همین اساس، اوباما در سخنرانی سال گذشتهی خود در سازمان ملل، از کنار گذاشتن شعار «مرگ بر آمریکا» توسط ایرانیان صحبت کرد و بهصراحت گفت: «مردم ایران تاریخ پرافتخاری دارند و ظرفیتهای فوقالعادهای دارند، اما سردادن مرگ بر آمریکا شغل ایجاد نمیکند و برای ایران امنیت بیشتری به همراه نمیآورد.» جان کری نیز در پاسخ به سؤال خبرنگار بی.بی.سی میگوید: «فکر میکنم همه میتوانند با تغییر لحن و کم کردن از شعارها شروع کنند. اول از همه شعار مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل.»
روزنامهی «والاستریت ژورنال» در یادداشتی به قلم برت استیونز، با عنوان «عادیسازی ایران» (Normalizing Iran) صراحتاً اعلام میدارد ایران فقط زمانی کشوری «عادی» خواهد شد که دیگر جمهوری اسلامی نباشد. نویسنده در این یادداشت، «بهترین راه مرتفع کردن بدبینیها در طی زمان» را «از بین بردن نفوذ تندروهای ایرانی، تعامل هرچه بیشتر با میانهروها و نمایش حداکثر انعطافپذیری دیپلماتیک» دانسته است.۶
این همان چیزی است که باراک اوباما در بامداد شنبه، یکم آوریل، یعنی چهاردهم فروردین، در حاشیهی نشست امنیت هستهای در واشنگتن نیز به آن اشاره کرده و گفته بود: «ایران باید آن چیزی که هر کشور دیگری در دنیا میفهمد را درک کند و آن اینکه شرکتها میخواهند جایی بروند که احساس امنیت بکنند؛ جایی که شاهد مناقشات گسترده نباشند؛ جایی که بتوانند مطمئن باشند مبادلات طبق روال معمول انجام میشوند و اینهم سازگاریای است که ایران باید آن را انجام دهد.»۷
بنابراین آمریکاییها بسیار تلاش میکنند تا وانمود کنند که رفتار ایران در دورهی پسابرجام بایستی متناسب با استانداردهای بینالمللی مورد قبول آنها باشد.
۳. ایدئولوژیزدایی از رفتار ایران
آمریکاییها پروژهی مهار قدرت نرم را از دو مسیر ایدئولوژیزدایی از رفتار ایران (از منظر محتوای انقلاب اسلامی) و کنترل رفتار امنیتی تهران (در بُعد استراتژیک آن) پیش میبرند.
یکی از برنامههایی که آمریکاییها در یک سال اخیر بهشدت بهدنبال آن بودند، روند انقلابزدایی از رفتارهای ایران در منطقه است. بهعبارتی آمریکاییها در راستای همان گزارهی نرمالیزه کردن رفتار ایران، بهدنبال این هستند تا بخشی از بدنهی نظام را بهسمت «شرمندگی بینالمللی» (shaming) بابت رفتارهای انقلابی ایران ببرند تا بهواسطهی همین شرمندگی بینالمللی، ایران دست از حمایت از محور مقاومت بردارد. این موضوع در اظهارات جان کری نیز نمود داشته است. وی در فروردین ۱۳۹۵ در دیدار با خالدبناحمد آلخلیفه، همتای بحرینی خود، در منامه هدف باراک اوباما، رئیسجمهور آمریکا، از دیدار با سران کشورهای عرب خلیجفارس را در نشست کمپ دیوید، بررسی چگونگی حرکت پس از توافق هستهای و دنبال کردن «تغییر رفتارهای ایران در رابطه با فعالیتهای دیگر تهران» بهخصوص در منطقه اعلام کرد.۸
جان کربی، سخنگوی وزارت خارجهی آمریکا، در پاسخ به فشار روانی آمریکا بر ایران، اظهار داشت: «آنچه شاید به برداشته شدن برخی از این بقایای جو روانی کمک کند، توقف فعالیتهای ثباتزدای ایران خواهد بود؛ اقداماتی که آنها همچنان ادامه میدهند.»۹
طرح: آمریکا و نقض عهد در برجام
آدام زوبین، معاون موقت وزارت خزانهداری آمریکا در امور اطلاعات مالی و امور تروریسم، در شهریور ۱۳۹۴ در بخشی از اظهاراتش در نشست رأی اعتماد گفت که هرکدام از بانکهای ایرانی که از تخفیف تحریمی وفق سند برجام برخوردار میشوند، در صورت کشف شواهدی از حمایت از حزبالله لبنان و یا نیروهای سپاه قدس، مجدداً تحریم خواهند شد. «باید ببینیم ایران چگونه رفتار میکند، اما انتخاب با آنهاست.»۱۰ در سطحی دیگر، سخنگوی کاخ سفید طی اظهارنظری در ۸ تیر ۱۳۹۵ بیان داشت: «اگر ایران میخواهد به بازارهای بینالمللی دسترسی داشته باشد، باید رفتارهای خود را کنترل کند.»۱۱ از نظر آمریکاییها، رفتار ایران در منطقه بایستی مهار و کنترل شود و این موضوع بدون فشار از طریق تحریمها علیه ایران ممکن نخواهد بود؛ چراکه آمریکاییها بهخوبی از کارآمدی تحریمها نزد برخی نخبگان ایران مطلع هستند.
۴. حفظ وضعیت هشدار برای مبادلات تجاری و اقتصادی
یکی دیگر از تکههای مدل آمریکا برای رفتار با ایران، حفظ ایران در وضعیت هشدار برای کشورهای دیگر و شرکتهای بینالمللی اقتصادی است. آمریکاییها برای نیل به این مهم، از حربهی «خطر سرمایهگذاری» بهره جستهاند. آنها برای عملی کردن تز خویش، از رفتارهای ایران بهعنوان عامل تهدیدزا در منطقه یاد میکنند و از یکسو اجازهی سرمایهگذاری به شرکتهای بینالمللی نمیدهند و از دیگر سو، دلیل عدم ورود شرکتهای بینالمللی را ریسک بالای سرمایهگذاری در ایران قلمداد میکنند. آمریکاییها فضا را تا حدی مسموم کردند که بسیاری از اروپاییها اظهار داشتند: «تحریمها برداشته شده است، اما هیچچیز هنوز روشن نیست.»۱۲
جان اسمیت، مدیر «دفتر کنترل داراییهای خارج» (OFAC)، وابسته به وزارت خزانهداری آمریکا، در روز ۱۴ جولای، مصادف با ۲۵ بهمن، در اظهارنظری در جمع نمایندگان کنگرهی ایالاتمتحدهی آمریکا بیان کرد «دفتر کنترل داراییهای خارج آمریکا» (OFAC) همچنین درخصوص محدودیتهای شرکتهای تجاری در مراوده با ایران عنوان داشته است که «آنها (شرکتهای تجاری) باید اطمینان یابند که هیچ پرداخت یا تراکنشی به دلار که مرتبط با ایران باشد، از طریق مؤسسات مالی آمریکایی صورت نمیگیرد.»۱۳ در بالاترین سطح نیز اوباما در حاشیهی نشست امنیت هستهای در واشنگتن، در پاسخ به سؤال خبرنگاران درخصوص ایران بیان داشت که «ایران تاکنون متن توافق را رعایت کرده است، اما روح توافق مستلزم این است که ایران به جامعهی جهانی و شرکتها سیگنالهایی بفرستد مبنی بر اینکه اقدام به انجام طیفی از اقدامات تحریکآمیزی که شرکتها را هراسان میکند، نخواهد کرد.»۱۴
این موضوع حتی سروصدای برخی از اروپاییها را نیز بهدنبال داشته است؛ تاجاییکه «یورونیوز» نوشت: «با وجود ایفای تعهدات مندرج در برجام از سوی ایران و لغو یا تعلیق بخش بزرگی از تحریمهای بینالمللی و یکجانبه علیه تهران، بسیاری از بانکها و مؤسسات مالی بینالمللی کماکان از ورود به بازار این کشور اجتناب میکنند. این نهادها عمدتاً نگرانی از مواجهه با تحریمهای غیرهستهای آمریکا علیه ایران را بهعنوان دلیل عدم معامله با این کشور توصیف میکنند.»۱۵
نتیجهگیری
مجموع مدلهای رفتاری آمریکا در برابر ایران نشاندهندهی این است که آمریکاییها نهتنها تعهداتشان در قبال ایران را، که طی برنامهی جامع اقدام مشترک، ملزم به اجرای آن بودند، اجرا نکردند، بلکه رفتار خصمانهی خویش در قبال ایران را همچون ۳۷ سال گذشته و بلکه با قوت و سازماندهی بیشتر و دقیقتر به پیش میبرند و به نظر نمیرسد که خصومت آنها تقلیل یابد. بنابراین لازم است برای احقاق حق مردم ایران، منطق عاقلانه و مشخصی برای رفتار کردن در قبال بدعهدیهای آمریکا اتخاذ شود.
پینوشتها:
۱. http://www.isna.ir/news/۹۵۰۱۱۴۰۲۹۰۷/
۲. http://www.farsnews.com/printable.php?nn=۱۳۹۵۰۴۲۱۰۰۰۸۵۱
۳. http://www.frontpagemag.com/fpm/۲۵۹۹۶۴/regime-change-possible-iran-joseph-puder
۴. http://www.wsj.com/articles/SB۱۰۰۰۱۴۲۴۱۲۷۸۸۷۳۲۳۵۰۱۰۰۴۵۷۸۳۸۹۱۵۰۲۰۵۵۴۲۶۴۸
۵. http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=۱۳۹۵۰۴۱۷۰۰۰۴۵۰
۶. http://www.wsj.com/articles/normalizing-iran-۱۴۵۳۱۶۲۱۴۴
۷. http://edition.cnn.com/۲۰۱۶/۰۴/۰۱/politics/obama-isis-drone-strikes-iran/
۸. http://www.tasnimnews.com/fa/news/۱۳۹۵/۰۱/۱۹/۱۰۴۲۲۳۸
۹. http://asrdiplomacy.ir
۱۰. http://www.farsnews.com/۱۳۹۴۰۶۲۶۰۰۰۸۴۴
۱۱. http://www.isna.ir/news/۹۵۰۴۰۱۰۴۰۸۵
۱۲. http://www.dailymail.co.uk/wires/afp/article-۳۴۲۹۴۰۹/European-banks-hesitate-Iran-wary-US-fines.html
۱۳. http://www.middle-east-online.com/english/?id=۷۵۲۳۹
۱۴. http://www.usatoday.com/story/news/۲۰۱۶/۰۴/۰۱/barack-obama-nuclear-security-summit/۸۲۴۸۹۸۹۸/
۱۵. http://persian.euronews.com/۲۰۱۶/۰۵/۲۰/us-and-europeans-promise-to-clarify-doing-business-with-iran/