به بهانه سخنان اخیر رهبر معظم انقلاب در جمع بسیجیان؛
چه کسانی به دنبال تحقیر ملت ایران هستند؟
تاریخ انتشاردوشنبه ۹ آذر ۱۳۹۴ ساعت ۱۴:۵۴
جریانی به نام توسعه به دنبال تغییر – و در حقیقت هضم کردن ایران اسلامی در نظام سلطه- است.
جریان تغییر
به گزارش "حافظ نیوز"،ر هبر معظم انقلاب، هفته بسیج سال جاری در دیدار با بسیجیان فرمودند:
«عده ای همهی تلاششان این است که خودی را، خود را تحقیر کنند، ملّت را تحقیر کنند؛ آقا ما چیزی نیستیم! این را به زبان گوناگون بیان میکنند، برمیدارند مفصلاً از فلان کشور یا مردم فلان کشور یا رفتارهای فلان کشور تعریف و تمجید و مانند اینها میکنند، که اغلب هم خلاف واقع است... بعضیها مقاله نوشتنشان، چیز نوشتنشان، حرف زدنشان، مثل همین فیلمهای سینمایی هالیوودی است؛ سعی میکنند دیگران را به آنچه ندارند، مزین نشان بدهند، آنها را بزک کنند؛ در واقع احساس خودکم بینی را در ملت ما به وجود بیاورند.»
از گذشته جریانهایی که در کشور ما بودهاند که چنان در غرب باوری و غرب ستایی راه افراط را رفتهاند؛ که منکر تواناییهای خودی شده غرب را کعبه آمال ترسیم کردند.
از جمله این جریانات، جریانی است که به نام توسعه به دنبال تغییر – ودر حقیقت هضم کردن ایران اسلامی در نظام سلطه- است.
از منظر این جریان برای پیشرفت و توسعه باید، تا حداکثر ممکن به غرب نزدیک شد و شبیه آن شد. برای مثال دکتر سریعالقلم که در رسانهها از او به عنوان مشاور رئیس جمهور یاد میشود از جمله چهرههای تئوریک این جریان است.
از منظر او یک سیاستمدار مطلوب، باید ویژگیهای زیر را داشته باشد:
1دارای تحصیلات جدید
2دانستن دو زبان خارجی
3نگاه بهاصطلاح بینالمللی (و یا بهعبارتی غربگرا)
4صاحب سرمایه و کارخانه
5علاقهمند به موسیقی
6از طبقه اشراف
7داشتن ریشههای شهری
8دارای تجربه سفر با هواپیما و صرف غذای خوب
9دارای سابقه زندگی در خارج از کشور
جالب اینجاست که او حتی سیاستمداران جنوب خلیجفارس را مدنیتر و بینالمللیتر از رجال سیاسی ایران معرفی میکند و میگوید: «اگر با رئیس شرکت زیمنس یا کارخانه بنز یا رئیس هیئتمدیره سونی یا نخستوزیر فرانسه یا نمایندگان مجلس هند و یا حتی سیاستمداران جدید عرب حوزه خلیجفارس معاشرت کنید عموماً آدمهای مدنی، متواضع و آگاه به مسائل جهانی و کسانی هستند که برای مراعات حقوق دیگران و انسانهای دیگر تربیتشدهاند.»
سریعالقلم پس از روی کار آمدن دولت یازدهم، در سخنانی قابلتأمل و کنایهآمیز میگوید: «مهمترین اولویت دولت جدید، تغییر سریع تصویر ایران در منطقه و جهان است؛ تصویری که نشان دهد افرادی مؤدب، بافرهنگ، اصیل، بادانش، مجهز به عفت کلام، خویشتندار و فهیم نسبت به منافع و مصالح ملی در دستگاه دولتی مسئولیت پذیرفتهاند. عدهای که قبلاً هواپیما سوار شدهاند، سیر هستند، غذای خوب خوردهاند، زندگی متعارفی داشتهاند و با جهان آشنایی دارند، منافع دیگران را نیز در نظر میگیرند.»
واضح است که با این شاخصهها بسیاری از نخبگان انقلاب اسلامی به دلایلی همچون داشتن تحصیلات حوزوی، خاستگاه طبقاتی محروم و مستضعف، فاقد سفرهای خارجی، غربستیزی و علاقهمند نبودن به موسیقی و... در این تراز نبوده لازم است که کنار روند.
او حتی کسی که زبان انگلیسی نمیداند را غیرمنطقی میشناسد: «کسی که زبان انگلیسی نمیداند، منطقی فکر نمیکند، چون تولید علم 90 تا 95 درصد به زبان انگلیسی است.»
و به رسانه ملی چنین تجویز میکند: «اگر رسانه ملی ما معتقد به توسعه و فهم بینالمللی باشد نیمی از برنامههای خود را به زبان انگلیسی تولید و پخش میکند و با انرژی که این نهاد ملی دارد میتواند ظرف مدت دو سال در فرهنگ جامعه تغییر ایجاد کند.»
این در حالی است که امام راحل در وصیت نامه خود میفرمایند: «ازجمله نقشهها که معالأسف تأثیر بزرگی در کشورها و کشور عزیزمان گذاشت و آثار آن باز تا حد زیادی به جا مانده، بیگانه نمودن کشورهای استعمار زده از خویش، و غربزده و شرقزده نمودن آنان است به طوریکه خود را و فرهنگ و قدرت خود را به هیچ گرفتند و غرب و شرق، دو قطب قدرتمند را نژاد برتر و فرهنگ آنان را والاتر و آن دو قدرت را قبله گاه عالم دانستند و وابستگی به یکی از دو قطب را از فرائض غیرقابل اجتناب معرفی نمودند! ... فیالمثل، اگر در کتاب یا نوشته یا گفتاری چند واژه فرنگی باشد، بدون توجه به محتوای آن با اعجاب پذیرفته، و گوینده و نویسنده آن را دانشمند و روشنفکر به حساب میآورند. و از گهواره تا قبر به هرچه بنگریم اگر با واژه غربی و شرقی اسمگذاری شود مرغوب و مورد توجه و از مظاهر تمدن و پیشرفتگی محسوب، و اگر واژههای بومی خودی به کار رود مطرود و کهنه و واپسزده خواهد بود. کودکان ما اگر نام غربی داشته باشند مفتخر؛ و اگر نام خودی دارند سر به زیر و عقب افتادهاند. ... فرنگی مآبی از سر تا پا و در تمام نشست و برخاستها و در معاشرتها و تمام شئون زندگی موجب افتخار و سربلندی و تمدن و پیشرفت، و در مقابل، آداب و رسوم خودی، کهنهپرستی و عقبافتادگی است.»