بعد از مدتها کش و قوس، تفاهمنامهای برای حق پخش تلویزیونی بين فدراسیون فوتبال ایران و سازمان صدا و سیما امضا شد که هرچند یک تعامل سازنده نامگذاری شده است، ولی چرخش 180 درجهای نسبت به بحثهای قبلی دو طرف داشت که بررسيهاي بيشتري را ميطلبد.
به گزارش حافظ نیوز به نقل از قانون، بحث حق پخش تلویزیونی مدتهاست که از سوی فدراسیون مطرح میشود. اوج بالاگرفتن این جدال، مربوط به فصل گذشته و زمان ریاست جناب آقای ضرغامی بر سازمان صدا و سیما میشود که برای چند هفته پخش زنده بازیهای لیگ برتر از تلویزیون ملی متوقف شد. در آن زمان تفاهم موقتی بر سر قیمت حق پخش بین دو طرف صورت گرفت تا هفتههای باقیمانده از لیگ هم به خیر و خوشی سپری شود.
پس از پایان لیگ و با روی کار آمدن سرافراز که یکی از قدیمیترین مدیران سازمان صدا و سیما به شمار میآید، بارقههایی از امید به وجود آمد که با توجه به شناخت او از فلسفه سازمانی مانند صداوسیما و تجربههای او در راهاندازی شبکههای برونمرزی، مشکل حق پخش برای همیشه حل شود و آن طور که در عرف جهانی رایج است، درآمد مناسبی از پخش مسابقات نصیب فوتبال کشورمان شود. این امیدها زمانی رنگ باخت که سرافراز به صورت صریح و واضح، مسئولیت پرداخت حق پخش را از دوش فدراسیون برداشته و آن را منوط به اختصاص بودجه مخصوصی برای این امر توسط دولت كرد. در نهایت، دو طرف به طور جدی شروع به مذاکره کردند تا به راهکار جامعی برای رفع دائمی این مشکل برسند و این راهکار نام جدیدی داشت؛ IPTV !
تکنولوژی IPTV مخفف InternetProtocolTelevision یا در واقع تلویزیونی است که با استفاده از پروتکل IP ارسال میشود. در این سیستم، کاربران میتوانند زمان پخش برنامهها را به دلخواه خود تغییر دهند، فیلم مورد نظر خود را در هر ساعت از شبانه روز پخش کنند، به موسیقی دلخواه خود گوش دهند، در ضمن تماشای تلویزیون از جستوجو در اینترنت لذت ببرند یا سفارش خرید خود را برای سوپرمارکت محل ارسال کنند. به این ترتیب سیستم IPTV را میتوان تلفیقی از دو صنعت IT و تلویزیون دانست. تلفیقی که میتواند با ارائه خدمات جذاب برای مشتریان، هر دوي این صنایع را رشد داده و متحول کند. یک ویژگی مهم سیستم IPTV، امکان قرار دادن محتواهای مختلف بر روی آن و فروش آنها به کاربران است که به نظر میرسد، مهمترین بحث درآمدی درباره این سیستم در جلسه مابین فدراسیون فوتبال و صدا و سیما همین مسئله بوده است. ولی دو چالش درباره این درآمدزایی مطرح است: اول اینکه آیا زیرساختهای لازم برای پیادهسازی این پروژه عظیم در کشور مهیا هست یا خیر و دوم اینکه، در صورت مهیا بودن شرایط قرار است این سیستم چه زمانی به درآمدزایی برسد؟
مهمترین بحث درباره پیادهسازی این سیستم، مربوطه به شبکه موردنیاز آن است. تصور کنید یکی از بازیهای مهم سرخابیها در حال پخش است و قرار است هواداران این دو تیم، از طریق سیستم IPTV به تماشای این مسابقه بنشینند، یعنی چیزی در حدود 20 میلیون بیننده! این 20 میلیون نفر باید از طریق شبکه اختصاصی به سیستم متصل شوند تا بتوانند با کیفیت مناسب به تماشای مسابقه بنشینند ولی آیا این شبکه در کشور ما مهیاست؟ پاسخ واضح است. به گفته تمام متخصصین امر، از نظر زیرساخت، شبکه کشورمان با ضعفهای بسیاری روبهرواست و برای رفع این ضعف بزرگ، نیاز به هزینه و زمان زیادی است. حال اگر هزینه مربوطه نیز از منابعی تامین شود، آیا در مدت زمانی که قرار است زیرساخت مهیا شده و سیستم راهاندازی شود، فدراسیون از پخش مسابقات درآمدی کسب خواهد کرد؟ این مدت زمان چقدر خواهد بود؟ چنین سیستمی در هیچ جای جهان در ابتدای امر با این حجم کاربر راهاندازی نشدهاست و اگر قرار باشد پروژه عملی باشد، باید با تعداد کاربری بسیار کمتر از این تعداد شروع به کار کند. ولی آیا از آن تعداد کاربر درآمدی نصیب سیستم میشود؟ به عنوان مثال، کدام شرکتی حاضر است برای سیستمی با تعداد کاربر پایین هزینه تبلیغات بپردازد؟
استفاده از سیستم IPTV نیازمند استفاده از یک نوع ستتاپ باکس مخصوص و یا تلویزیونهای نسل جدیدی است که قادر به پشتیبانی از خدمات ذکر شده درباره سیستم IPTV باشند. این مسئله به این معنی است که هر کاربر علاوه بر پرداخت مبلغ شارژ ماهانه، باید در ابتدا مبلغی را صرف خرید این دستگاه و استفاده از این سیستم نماید که بر اساس قیمتهای جهانی، ستتاپ باکسی که بتواند به صورت مطلوب خدمات سیستم را پشتیبانی كند قیمتی در حدود 100 دلار دارد. ولی آیا کاربرانی که تابهحال به صورت رایگان از خدمات تصویری بهرهمند میشدند و به نوعی به این سیستم رایگان عادت کردهاند، حاضر به صرف این هزینه هستند؟ با این هزینه، چند درصد مخاطبان تلویزیونی، مخاطب سیستم IPTV هم خواهند بود؟
در خبری که در خبرگزاریهای مختلف درباره این تفاهمنامه آورده شده است، به این نکته نیز اشاره شده است که سیستم دیگری به نام OTT وجود دارد که هرچند از نظر فنی برتری های زیادی نسبت به IPTV داشته، لیکن به علت استفاده از پهنای باند اینترنت و بهره نداشتن از شبکه اختصاصی هنوز فاصله زیادی تا IPTV دارد. با یک جستوجوی ساده در اینترنت، برای هر متخصص امری محرز خواهد شد که در حال حاضر، تکنولوژی OTT در جهان به شدت در حال رشد است و سیستم IPTV، بیشتر به صورت سازمانی و در مجموعههای بزرگ پیادهسازی میشود، همانطور که در داخل کشور نیز پروژههای متعددی در این زمینه اجرا شده است. سیستم OTT در واقع چیزی شبیه همان پخش اینترنتی تلویزیون است که در حال حاضر نیز در کشورمان توسط شرکتهای مختلف و حتی توسط خود صدا و سیما به صورت محدود اجرا شده است. این پخش اینترنتی هرچند با کیفیت در حد بالایی نیست، ولی واضح است که بسیاری از کاربران اینترنتی را راضی میکند.
این امر را زمانی میتوان دریافت که در زمان پخش زنده مسابقات فوتبال، این سیستمهای پخش تلویزیونی با حجم سنگینی از درخواست کاربران اینترنت برای تماشای این مسابقات مواجه میشوند. البته مشکل کیفیت و همچنین محدودیت تعداد کاربر این نوع از پخش تلویزیون هنوز پابرجاست، ولی اگر بستر اینترنت کشورمان سر و سامانی داشته باشد، پیاده سازی تکنولوژی OTT امری ممکن و مقرون به صرفه است و تنها مورد باقیمانده، هزینه بالای اینترنت در ایران است که این مشکل نیز با راههای سادهای که هر سرمایهگذاری با آنها آشناست قابل حل است. ولی نکته جالب درباره این تحلیل، عبارت «شبکه اختصاصی» برای سیستم IPTV است. شبکه اختصاصی به این معنی است که یک شبکه مجزا برای سیستم IPTV در نظر گرفته شود که تمام کاربران در سطح کشور، به آن شبکه متصل باشند تا بتوانند خدمات با کیفیت بالای سیستم IPTV را دریافت کنند. پیاده کردن یک شبکه اختصاصی در یک مجموعه و یا سازمان امری شدنی است، ولی در سطح کشور چگونه میتوان این شبکه را پیادهسازی كرد؟ آیا بستری در کشور مهیاست و یا صدا و سیما گامهایی در راستای پیادهسازی این شبکه برداشته است که قرص و محکم به فدراسیون فوتبال وعده کسب درآمد از این سیستم را میدهد؟
سوالات بالا، ابهاماتی است که برای هر اهل فنی پس از شنیدن خبر این تفاهمنامه پیش میآید. البته ممکن است ساز و کارهایی اندیشیده شده باشد که پیش از اقدامات ذکر شده، درآمدهایی از راههای مختلف نصیب فدراسیون فوتبال شود که ما از آنها بیخبر باشیم. ولی چیزی که در تفاهم منتشرشده امری نشدنی به نظر میرسد، هرچند متن کامل تفاهمنامه همچنان دور از دسترس رسانهها قرار دارد. گویا اینبار هم مانند بحثهایی که در فصل گذشته بین دو طرف درگرفت، باز هم این فدراسیون فوتبال بوده است که در این معامله متضرر شده است. به نظر میرسد دانش فنی بالاتر، برگ برنده صدا و سیما در این تفاهم بوده است، برگ برندهای که به خوبی از آن بهره برده است. شاید اگر فدراسیون از مشاوران فنی قویتری در این جلسات برخوردار بود، شائبههای بالا در آن جلسات مطرح میشد و راهکار بهتری برای حل آنها اندیشیده میشد.
مطمئنا در تمام دنیا، پخش تلویزیونی مسابقات فوتبال درآمد بالایی را نصیب متولیان امر میکند که این درآمد، یک منبع مالی عظیم جهت توسعه زیرساختهای فوتبال و پیشرفت این ورزش پرطرفدار در آن کشور است. همچنین، مسابقات فوتبال از پر تماشاگرترین برنامههای تلویزیونی چه در ایران و چه در کشورهای دیگر جهان به شمار میآید و هر شبکه تلویزیونی مشتاق به استفاده از این بستر بزرگ برای جذب مخاطب و کسب درآمد است. اگر میخواهید نمونهای ساده از این مدل کسب درآمد را ببینید، نگاهی به تعرفه تبلیغات تلویزیونی در زمان پخش یک مسابقه فوتبال پرطرفدار بیندازید.
چیزی که مشخص است، این است که اگر صداوسیما قادر به پخش بازیهای لیگ برتر نباشد، مخاطب میلیونی را حداقل به طور موقت از دست خواهد داد که قطعا این مسئله دلخواه مدیران این سازمان بزرگ نیست و طبیعتا برای جلوگیری از این امر، صدا و سیما تمام تلاش خود را برای متقاعد کردن فدراسیون برای همکاری انجام خواهد داد. هرچند، به نظر میرسد اینبار متقاعد کردن فدراسیون چندان هزینهای هم برای آنها نداشته است.
گفتني است پس از نوشتن اين گزارش، تلاش كرديم تا از مهدي تاج، توضيحات كاملتري را در اين باره بگيريم تا يكطرفه به قاضي نرفته باشيم. با وجود آنكه تمام تلاشمان را كرديم اما مسئول دفتر ايشان و مسئول روابط عمومي فدراسيون حاضر به توضيح نشدند و اعلام شد كه خودتان مسئول چاپ اين گزارش هستيد و پس از چاپ و اگر نياز باشد، واكنش نشان ميدهيم.