«میتینگ سیاسی» به بهانه تبیین مبانی و آرمان های انقلاب اسلامی/ «شکست»؛ ارمغان احمدی نژادی ها برای اصولگرایان!
تاریخ انتشارجمعه ۹ مرداد ۱۳۹۴ ساعت ۱۲:۴۴
همراه بودن اصولگرایان واقعی و احمدی نژادیها نیز فراتر از یک لطیفه سیاسی، بلکه یک خطای نابخشودنی راهبردی از جانب کسانی است که خود را پایبند به اصول انقلاب می دانند
احمدی نژاد و مشایی
حافظ نیوز/ نشست سراسری یاران احمدینژاد با حضور وی و حلقه یاران نزدیکش روز گذشته برگزار شد.گرچه به گفته متولیان، این نشست تنها جهت تبیین مبانی و آرمانهای انقلاب اسلامی و امام خمینی (ره) برگزار شده اما جزئیات این نشست رسانهای نشد و این مراسم بدون حضور خبرنگاران در دانشگاه ایرانیان برگزار گردید.
احمدی نژاد: پیروزی انتظار ما را می کشد!
احمدی نژاد رئیس جمهور سابق کشورمان در این نشست، طی سخنانی گفت: تقاضای من این است که از این به بعد مواضعی را که در فضای کشور و فضای بینالملل مطرح میشود، با مواضع امام تطبیق بدهید، خواهید دید که تمام اندیشههای امام (ره) زیر سنگینترین بمبارانها قرار دارد، حتی اسم امام را میآورند و ایشان را تکریم میکنند اما در عمل نابودی اندیشههای او را دنبال میکنند.
وی با اشاره به تشکیل کارگروههای استانی برای بازخوانی آرمانهای امام، گفت: وقتی میگوییم ماموریت اصلی انقلابیون بازخوانی مبانی انقلاب و آرمانهای امام است، بدین معنی نیست که نسبت به مسائل روز سیاسی و دیگر رسالتهای یک انسان انقلابی بیاعتنا هستیم، اما باید بدانیم که اگر بازخوانی مبانی انقلاب باشد، همه چیز هست و میتوان برخی خللها را جبران کرد، اما اگر آرمانها فراموش شود، همه چیز را از دست خواهیم داد.
احمدی نژاد با بیان اینکه ما موجودیتی نداریم الا به همان میزانی که در مسیر امام عصر (عج) قدم برمیداریم، تاکید کرد: در دنیا خیلیها از عدالت و آزادی سخن گفتند اما در عمل پوست مردم را کندند، امروز میبینیم چه خفقانی در جهان وجود دارد. با این وجود، آینده بسیار روشن است و پیروزی انتظار ما را میکشد.
وی با تاکید بر ایستادگی بر باورهای امام، گفت: ما اهل دعوا و فحاشی نیستیم، این اعمال متعلق به عقب افتادههای تاریخ است، ما به کسی جز آمریکا هجمه نمیکنیم. (مشروح کامل سخنان احمدی نژاد)
«شکست» ارمغان احمدی نژادی ها برای اصولگرایان!
همانگونه که احمدی نژاد در این مراسم به آن اشاره کرد، حجم بسیار بالایی از تخریب از سالهای گذشته تا به امروز علیه وی و دولت های نهم و دهم در جریان بوده است اما پاسخ به این پرسش بسیار مهم است که چه کسی و چه چیزی عامل اصلی تخریب احمدی نژاد و دولت او بوده است؟ مسلما خود او!
احمدی نژاد این روزها از لزوم دوری از قیل و قال و حواشی سخن می گوید و سمت و سوی هجمه های خود را به سمت آمریکا می داند این در حالی است که هنوز حافظه تاریخی ملت ما از یاد نبرده است روزهای تلخ، تنش زا و پر استرسی که احمدی نژاد در تقابل با رئیس قوه قضائیه و یا رئیس مجلس شورای اسلامی و یا در مواردی چون خانه نشینی 11 روزه، عزل پرحاشیه بسیاری از وزرا، افزایش افسارگسیخته قیمت ارز و طلا و ... برای کشور رقم زد.
به راستی کدام عامل در تخریب احمدی نژاد نقشی مهمتر از تمکین بی چون و چرای او از مشایی داشته است؟ اگر آن روز که مقام عظمای ولایت حضور مشایی را در مَعیّت احمدی نژاد به صلاح وی و یارانش ندانستند، او از مشایی تبری می جست آیا جز این بود که همچنان بخش اعظمی از بدنه قشر حزب اللهی جامعه و اصولگرایان با او بودند؟ اگر تمکین از نظرات کارشناسی خبرگان اقتصادی و مسئولانی که توسط خود وی به مناصبی چون ریاست بانک مرکزی و یا دیگر نهادهای مهم اقتصادی منصوب می شدند در دستور کار دولت دهم قرار می گرفت، آیا وضعیت اقتصادی کشور در سال پایانی آن دولت در شرایطی قرار می گرفت که سبب تغییر ذائقه مردم و اولویت بخشیدن به مسائل معیشتی و اقتصادی از سوی ملت شود؟
چگونه می توان فراموش کرد آن روزی را که احمدی نژاد یک تنه در عرض نیم ساعت نصف کابینه اش را از هیئت دولت اخراج کرد آن هم به دلیل حمایت از مشایی؟ چگونه می توان فراموش کرد اخراج وزاریی چون محسنی اژه ای، مصلحی، مرضیه وحید دستجردی، سلیمانی و غیره که با تحقیر محض از هیئت دولت تودیع شدند؟ چگونه می توان فراموش کرد حال و احوال و دلشوره و نگرانی دلسوزان این انقلاب را در سرتاسر جهان در آن یازده روز خانه نشینی احمدی نژاد؟ چگونه می توان فراموش کرد احمدی نژاد بیشترین میزان درامد نفتی کشور را در چه راه هایی هزینه کرد و کار را به جایی رساند که در آخرین ماه های عمر دولتش، مسئولان خجالت می کشیدند نرخ تورم و بیکاری و قیمت ارز و سکه را اعلام کنند؟ چگونه می توان غیظ کلام رهبر انقلاب را فراموش کرد آنجا که در واکنش به اتفاقات جلسه استیضاح وزیر کار در مجلس، در اظهاراتی صریح و روشن فرمودند :«این کارها خلاف شرع است...من فعلا به تذکر بسنده می کنم...»
به این سیاهه ده ها مورد در زمینه سیاست خارجی و داخلی و عرصه مظلوم فرهنگ می توان افزود و همه این موارد حاکی از آن است که احمدی نژاد با همه نقاط قوت ستودنی و نقاط ضعف غیر قابل انکاری که داشت برای این انقلاب حداقل به عنوان یک رئیس جمهور یک چهره تمام شده است همانگونه که خاتمی و هاشمی و موسوی تمام شده اند. و اگر گروهی از اصولگرایان تصمیم گرفته باشند چشمشان را بر روی حقیقت ببندند برای آنها روزشمار تقویم احمدی نژادی و اقداماتش را هم دربیاوری بنای پذیرش ندارند.
خلاصه بحث آنکه بدنه حزب الله و قشر ارزشی جامعه و اصولگرایان حتی اگر فریفته و مفتون محبوبیت این روزهای احمدی نژاد که در برخی نظرسنجی ها عنوان می شود هم باشند، باید بفهمند که احمدی نژادی که می خواست نظریاتش از اقتصاد و سیاست داخلی و خارجی گرفته تا فرهنگ و همه چیز در این مملکت تمام و کمال اجرایی شود و زیر بار پذیرش مسئولیت کاستی ها و خطاهای راهبردی و محاسباتی هم نمی رفت و در موارد بسیار علنا نظراتی خلاف نظر رهبر انقلاب اعلام و ابراز می داشت دیگر در آینده اصولگرایان این کشور جایی ندارد.
و در انتها باید به این نکته اشاره کرد که تشکیل ستاد انتخاباتی حق مسلم احمدی نژادی هاست همانگونه که حق مسلم اصلاح طلبان و بلکه دیگر گروه های سیاسی است اما همانگونه که تشکیل ستاد مشترک انتخاباتی میان اصلاح طلبان و اصولگرایان، بیشتر به یک لطیفه مضحک سیاسی شبیه است، همراه بودن اصولگرایان واقعی و احمدی نژادیها نیز فراتر از یک لطیفه سیاسی، بلکه یک خطای نابخشودنی راهبردی از جانب کسانی است که خود را پایبند به اصول انقلاب می دانند.
بین احمدی نژادی ها به عنوان اصولگرایان واقعی و جریان اصول نمایی که باد به هر سمتی برود ان طرفند باید تفاوت قائل بود. به لطف خدا اولین پیروزی یاران وی را در سال 94 به نظاره خواهیم نشست انشاالله.