۰
plusresetminus

پرواز همای:اتهامات را روی صحنه پاسخ می‌دهم

تاریخ انتشارسه شنبه ۱۹ خرداد ۱۳۹۴ ساعت ۱۵:۰۶
«پرواز همای» که قرار است پس از هشت سال بالاخره در تهران روی صحنه برود، در اعتراض به برخی اتهامات از سوی یکی از رسانه‌ها، جوابیه‌ای به همراه تازه‌ترین کلیپش منتشر کرد.
به گزارش حافظ، «پرواز همای» سعید جعفرزاده‌ احمدسرگورابی با نام هنری «پرواز همای» خواننده‌ای است که این روزها نامش دوباره در رسانه‌ها مطرح شده است. این خواننده سال‌های بسیاری بود که برنامه‌ای در ایران نداشت و بیشتر فعالیت‌هایش را معطوف به کشورهای دیگر کرده بود. چند هفته پیش خبر کنسرت همای در ایران و در سالن وزارت کشور همه را متعجب کرد.
«همای» که همواره موسیقی و شعر متفاوتی را ارائه داده است؛ این بار هم در فروش بلیت‌های کنسرتش متفاوت از دیگران بود؛ بیش از 6 هزار بلیت کنسرت همای در  حدود 6 ساعت به فروش رفتند تا این خواننده از این نظر صاحب رکورد شود. برخی از منتقدان و خبرنگاران عرصه موسیقی، فروش بلیت‌های همای را نشانی از یک تغییر سلیقه در علاقه‌مندان به موسیقی می‌دانند.
پرواز همای از همان زمانی که در موسیقی ایران نامش مطرح شد حاشیه‌هایی داشت و دارد. او ایران را ترک کرده بود. خواندن برخی اشعار که اندیشه‌های «شادزی» و خیام‌گونه را تداعی می‌کرد موجب شد که در 8 سال گذشته موفق به گرفتن مجوز برای برگزاری کنسرت‌هایش نشود. اما این بار «پرواز همای» مجوز کنسرتش را گرفته است و به قول خودش می‌خواهد ادای دِین کند به سرزمینش.
همای این روزها از عشق به ایران، تغییر نگاه، وابستگی به مملکت و اعتقاد به باورهای ملی، دینی و اجتماعی سخن می‌گوید.
شاید این سخنان همای نشان از یک تغییر در او باشد. اما برخی‌ها این تغییر را باور نمی‌کنند و همه این سخنان را ابزاری برای گرفتن مجوز و ادامه فعالیت در ایران تفسیر می‌کنند.
«پرواز همای» به سخن گفتن از تغییر و تعهد به ایران بسنده نکرد و در روزهای گذشته و همزمان با تفحص پیکر 175 شهید غواص، قطعه‌ای برای ادای دِین به این شهدا خواند.
قطعه‌ی «گمنام» که همای برای 175 شهید غواص خوانده، موسیقی اندیشمند، شعری حماسی و آوازی سنجیده دارد که هر شنونده‌ای را تحت تاثیر قرار می‌دهد؛ و این موفقیت جز با تاثیرپذیریِ هنرمند از رخداد، امکان پذیر نیست. البته نمی‌توان باب گمانه‌زنی‌ها و تفاسیر درباره باورپذیر بودن این تغییر در وجود همای را هم شش قفله کرد.
به هر روی بسیاری این کلیپ را دیدند و شنیدند و هر کسی برای خود نظری داشت.
حاشیه‌های «همای» به اینجا ختم نشد. برخی از رسانه‌ها به شدت بر او تاختند و او را متهم به ریاکاری و دروغ کردند. چندی پیش یکی از رسانه‌ها در مطلبی به تندی به «پرواز همای» تاخت و اتهاماتی را به او وارد کرد. امروز و درست یک روز مانده به اجرای کنسرت «همای»، این خواننده باز هم ساکت ننشست و جوابیه‌ای برای پاسخ به این رسانه منتشر کرد.
این خواننده همچنین با انتشار ویدئوی «بشر کُش‌ها»، اعتراض خود را به نسلکشی‌ها و تحریم های سیاسی اعلام کرد و در توضیح این موزیک ویدئو اعتقاد دارد: «روزهای اوج تحریم ایران بود. همراه با دوستم برای تهیه‌ی یک باطری برای قلب مادرش تمام شهر را زیر پا گذاشتیم، دوستم مادرش را از دست داد. همان شب این شعر و آهنگ را بر علیه کسانی ساختم که مردم و سرزمینم را تحریم کرده‌اند اما از حقوق بشر دم می‌زنند و قرن‌هاست که به همین بهانه به نسل‌کشی در راهِ اهدافِ سیاسیِ‌شان گام برمی‌دارند».
همای در متن جوابیه‌اش توضیحاتی را ارائه داده که در ادامه می‌خوانید:
  • من از روزی که به دنیا آمدم تا به امروز در ایران زندگی کرده‌ام و فقط برایاجرای کنسرت در هر تور چند هفته‌ای به خارج از کشور سفر داشته‌ام. خواهش می‌کنم اطلاعات غلط ندهید.
    اگر شعرها و آهنگ‌های مرا با دیدگاه بدون غرض و عارفانه نگاه کنید و وقت بیشتری بگذارید و بشنوید پی به اعتقاد و باورهای دینی من خواهید برد. مانند آهنگ «خدا در روستای ماست».
    هر کسی در گذشته‌ی زندگی خویش اشتباهاتی داشته است که با مرور زمان به حقیقت دست پیدا کرده و راهش را پیدا می‌کند. من نیز یکانسانم که پی به اشتباهاتم برده‌ام و امروز تلاش می‌کنم تا ثابت کنم من هم فرزند همین سرزمینم. بلاتشبیه، مگر جز این است که امام حسین علیه السّلام به حُر ریاحی که از یزیدیان بود، اعتماد کرد و او را بخشید؟ اما شما به یک جوان که دوست دارد به وطن و مردمِ سرزمین و نظامش خدمت کند، هزار تهمت ناصواب می‌زنید تا فرصت اثبات خویش را نداشته باشد؟
    پروردگار گواه است، آهنگی که برای شهدای گمنام ساختم را با تمام وجود و از صمیم قلب خواندم و با لحظه لحظه ساختن و ضبطِ این آهنگ اشک ریختم. آن روز که خبر یافتن پیکر 175 شهید غواص را خواندم مانند تمامی عاشقانِ سرزمینم، تلاش کردم تا به سهمِ خود، تحفه‌ای تقدیم سرافرازانِ همیشه جاویدِ وطنم کنم. آنچه امروز قلب مرا آزرده کرده این است که یاد کردن از شهدایِ دفاع مقدس را ابزاری برای حضور دوباره من بر صحنه‌ی موسیقی دانسته و خوانده‌اید. من هیچ گواهی ندارم جز خدای شهیدان و روح متعالی شهدایی که با نثار جانشان از ناموس سرزمینم پاسداری کردند.
    اگر من در گذشته اشتباهی داشته‌ام، پذیرفته‌ام و آمده‌ام که جبران کنم. صبور باشید، امروز و آینده‌ام را ببینید و سپس تصمیم بگیرید...
    نمی‌دانم این همه اصرار برای تخریبِ من از کجا سرچشمه می‌گیرد؟ من پاسخ اعتماد نظام را، پاسخِ محبت مردم را و پاسخ انتقاد اهالیموسیقی و منتقدان را فقط روی صحنه می‌توانم بدهم، چرا این فرصت را نداشته باشم؟
  • ناحق به من تهمت ضد انقلاب می‌زنید؟ من فرزندِ این انقلاب هستم و تازنده‌ام وفادار به این سرزمین خواهم ماند.
    درست است، آخرین بار پنج سال پیش من به اشتباه با چند شبکه‌یماهواره‌ای مصاحبه داشتم اما هرگز بیرون از چارچوب کنسرت‌هایمحرفی نزدم. اگر شما خلافش را می‌دانید با مدرک ثابت کنید و تهمتِ ناروایِ ضدانقلاب نزنید.
    در این هشت سالی که روی صحنه نبوده‌ام هر ماه به وزارت ارشاد مراجعه کردم اما صلاح نمی‌دیدند و بستر جامعه برای اجرای کنسرت من فراهم نبود چون بخشی از شعرهایم در راستای مبارزه با ریاکاری است.متاسفانه برداشت‌های گوناگون از شعرها و آهنگ‌هایم خیلی‌ها را بهاشتباه می‌اندازد اما به امید پروردگار امروز یک همای تکامل یافته و آگاه با زبانی متفارت خواهید دید. باور نمی‌کنید؟ بیایید و ببینید...
    این شما هستید که شعرها و آهنگ‌هایم را آنگونه که دوست دارید تفسیر می‌کنید و به خود می‌گیرید یا ضد دین و ضد انقلاب تفسیرمی‌کنید. همان طور که پیش‌تر در همین جوابیه نوشتم، شما مرا خوب نمی‌شناسید که اگر می‌شناختید، می‌دانستید که من هم مسلمانم، معتقد به خداوند یکتا، پایبند به باورهای دینی، عاشق این سرزمین و فرهنگ و آماده‌ی خدمت و حتم دارم در پیشگاهِ خداوند آنکه تهمت می‌زند، گنهکار است.
    من یک هنرمندم. می‌خواهم برای مردم سرزمینم بخوانم و از حاشیه‌هادور باشم. خواهش می‌کنم مرا وارد این بازی‌ها نکنید.
    فرهنگ ایرانی و اسلامی ما سرشار از آموزه‌ها و پندهایی است که ما را دعوت به شکیبایی و مهرورزی می‌کند. به رسولِ رحمت و مهربانی، قدری مهربان‌تر باشید، صبر پیشه کنید، اعتماد کنید و قصاص قبل از جنایت نکنید.
مفتخرم در روستای احمد سرگوراب در گوشه‌ای از همین سرزمین به دنیا آمدم. روستایی‌ام و کشاورز زاده. این شعر را که از زبانِ کودکی روستایی است و در تمامِ اجزایِ طبیعت نشانه‌های خدا را می‌جوید و می‌بیند به شما تقدیم می‌کنم.
خدا در روستای ماست
خدا در روستای ما کشاورز است
خدا را دیده‌ام با کارگرها مهر را می‌کاشت
ایمان را درو می‌کرد
خدا روی چمن‌ها می‌دمید و می‌دوید از روی شالیزار
خدا با باد و گندم‌زار می‌رقصید
من از این روستای سبز و از این بوی شالی گشته‌ام سر مست
خدا هرجا که بویِ گندم و آب و علف باشد در آنجا هست
خدا در روستای ماست
در ادامه می‌توانید ویدئوی «بشر کُش ها» را ببینید و دانلودکنید؛



منبع:مشرق
کد مطلب : ۷۴۹۶
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما