۰
plusresetminus

یار شاطر نیستید، بار خاطر نشوید

تاریخ انتشارشنبه ۲ خرداد ۱۳۹۴ ساعت ۱۹:۵۷
خش هنرهای از یاد رفته نمایشگاه «شیراز؛ بهشت ایران»، در بین برنامه‌های هفته نکوداشت شیراز، توجه مردم و کارشناسان را به خود جلب و این سئوال را در اذهان ایجاد کرد که برای احیای این هنرها چه باید کرد.
به گزارش حافظ، پایان نمایشگاه صنایع‌دستی هفته شیراز و نمایشگاه‌های مشابه، باید آغازی باشد برای این که فعالیت‌های انجام شده را موردبازنگری قرار دهیم و با بررسی نقاط قوت و ضعف، گام‌های بعد را درست‌تر برداریم.
آنچنان‌ که معاون عمرانی استاندار فارس در مراسم افتتاح هتل زندیه بیان کرد، شکل ایده‌آل برگزاری نمایشگاه‌هایی از این دست، واگذاری کامل آن به بخش خصوصی است که البته انجام این کار زیرساخت‌هایی نیاز دارد که نخستین آن بدون شک همان رونق اقتصادی صنایع‌دستی و بازاریابی هنرهای ساخته دست است که از محل این رونق نیاز به تزریق اعتبارات دولتی منتفی شده، انجمن‌ها، سمن‌ها و اتحادیه‌هایی شکل بگیرد که بتوانند زیر چتر نظارت دولت و به دور از هرگونه رانت و ویژه‌خواری، نمایشگاه‌های مرتبط را برگزار کنند.
تا آن زمان اما حضور مجموعه شهرداری در برگزاری این گونه نمایشگاه‌ها به جهت آن که نیمه‌دولتی محسوب شده و قابلیت نظارت متقابل مردمی بر آن محتمل‌تر است تا حدی مقبول‌تر از سایر دستگاه‌های دولتی ارزیابی می‌شود.
در ذیل نمایشگاه «شیراز؛ بهشت ایران» که در گذر حافظیه برگزار شد، به جز حضور پر تعداد گروه‌های هنری، فرهنگی و مذهبی، اتفاقات خجسته دیگری نیز رخ داد که برگزاری ششمین نمایشگاه عکس اماکن گردشگری و مذهبی، نمایشگاه «از بلدیه تا شهرداری»، نمایشگاه کتاب، برپایی غرفه‌های کارآفرینان، برگزاری نمایشگاه سوغات شیراز به همراه کارگاه‌‌های آموزش و خرید (ورک شاپ) مسقطی، فالوده و عرقیجات و نمایشگاه خودروهای کلاسیک در روز آخر، از آن جمله بود.
برگزاری نخستین نمایشگاه هنرهای از یاد رفته با حضور 11 رشته صنایع‌دستی از قبیل شیشه‌گری، خاتم، نمدمالی، منبت، قلم‌زنی، کاشی هفت‌رنگ، مقرنس‌کاری و ... در فهرست برنامه‌های این هفته، از اهمیت مضاعفی برخوردار است، بدین سبب که برخی از این رشته‌ها، در شمار میراث معنوی شیراز بوده و حفظ و احیای آن به‌مثابه حفظ و احیای هویت و تاریخ این دیار، واجد ارزش است و به‌غیراز آن، همین صنایع و هنرها هستند که می‌توانند در اوج هجمه همه‌جانبه دشمن به مصداق آبی بر آتش، نگاه به درون و روی‌گردانی از برون را محقق ساخته، شکوه و بلندای «ما می‌توانیم» را متجلی می‌سازند.
هنرها و صنایعی که برخی در معرض نابودی و فراموشی کامل قرار داشته و تعداد هنرمندان و شاغلانی که از آن کوچ کرده‌اند بسیار بیشتر از عاشقانی است که در آن فعال مانده‌اند و برخی دیگر نیز پیرانی هستند که هنر خود را به هیچ فردی انتقال نداده و در صورت عزم رحیل، آن هنر به همراه آنها به وادی خاطرات و موزه‌ها سپرده خواهد شد.
بنابر همین اهمیت و با توجه به لزوم حل مشکلات معدود عاشقانی که در عرصه هنرهای اصیل و صنایع‌دستی فاخر شیراز فعال مانده‌اند با تنی چند از آنان به گفت‌وشنود نشستیم و شرح درد آنان را بی‌رنگ و انگ بازگفتیم تا کاردانان، گره فروبسته مشکلات را چاره کنند.
شیشه‌گری زنده مورد استقبال مردم واقع شد
در یکی از این غرفه‌ها به سراغ جوانی پیشانی فراخ و سینه ستبر رفتیم که در هیاهوی بازار و خیابان، در گوشه غرفه نمایشگاه عینک ایمنی بر چشم، با استفاده از شعله گداخته مشغول شکل دادن به شی‌ء ظریف و شیشه‌ای بود.
«پیمان رضایی» فارغ‌التحصیل رشته شیمی مهندسی با صدایی گرفته به تشریح هنر خود پرداخت و گفت: شیشه‌گری یکی از شاخه‌های شیمی است و در برخی از رشته‌های شیمی چند واحد در مورد شیشه به دانشجویان ارائه می‌شود.
وی افزود: من در دوران تحصیل به این کار علاقه‌مند شدم و همزمان با تحصیل کارشناسی، برای دانشجویان کاردانی «کارگاه شیشه‌گری» را تدریس می‌کردم.
رضایی ادامه داد: این سبک از شیشه‌گری که من انجام می‌دهم در اصل برای ساخت لوازم آزمایشگاهی است اما به سبب علاقه‌ای که به احجام هنری و لوازم تزئینی داشتم بیشتر در حوزه تزئینات فعال هستم.
وی که به دریافت عنوان استاد برجسته رشته خود نائل شده، بیان کرد: امسال شهرداری ما را برای شرکت در این نمایشگاه دعوت کرد و استقبال مردم و گردشگران از انجام زنده شیشه‌گری بسیار خوب بود.
رضایی در پاسخ به این سؤال که به غیر از خود وی، آیا هنوز هنرمندان شیشه‌گر در شیراز و فارس فعال هستند، گفت: در شیراز تعداد کمی شیشه‌گر هنوز فعال هستند و هنرمندان این رشته بیشتر در تهران، اصفهان و تبریز تمرکز دارند.
وی بیان کرد: شیشه‌گری به دو نوع علمی و سنتی تقسیم می‌شود که نوع سنتی آن با استفاده از میله «دم» انجام شده و هنوز به عنوان مثال قرابه را با آن روش سنتی می‌سازند اما سبک شیشه‌گری ما نیاز به کوره ندارد و با مشعل شیشه را ذوب کرده و به آن شکل می‌دهیم.
رضایی تصریح کرد: بر خلاف تصور عموم مردم که گمان می‌کنند، شیشه جامد است، شیشه، مایعی بسیار سرد شده است.
وی در مورد غرفه برگزار شده از هنر شیشه‌گری در نمایشگاه صنایع‌دستی گذر حافظیه، گفت: به سبب آن که تاکنون کار شیشه‌گری به صورت زنده در معرض دید مردم قرار نگرفته از این غرفه بسیار استقبال شد.
علی تعبدی تولید‌کننده کاشی هفت‌رنگ دیگر غرفه‌داری بود که در پاسخ به سؤال خبرنگار فارس گفت: حدود 45 سال است به هنر کاشی هفت‌رنگ اشتغال دارم و این کار را در نوجوانی با مرحوم برادرم استاد «حسین تعبدی» شروع کردم.
وی افزود: استقبال از غرفه‌ها بسیار خوب بود و این امر نشان می‌دهد که مردم ما به این برنامه‌ها نیاز دارند و لازم است که برنامه‌هایی ازاین‌دست در طول سال برگزار شود.
تعبدی خاطرنشان کرد: من در جشنواره خلاقیت و صنایع‌دستی عمان، جایزه 3 هزار دلاری را بردم و آن را صرف توسعه کار خود کردم.
وی بدون هیچ‌گونه مقدمه به بیان گلایه‌های خود پرداخته و بیان کرد: مسئولان شهرداری و شورا این نمایشگاه را برگزار کردند و ما قدردان آنها هستیم اما با این برنامه‌های کوتاه‌مدت مشکلات هنرمندان صنایع‌دستی حل نمی‌شود.
تعبدی اضافه کرد: سازمان‌ها و دستگاه‌ها از میراث‌فرهنگی، استانداری، بنیاد نخبگان و دانشگاه‌ها باید از صنایع‌دستی حمایت کنند و نقشی که دانشگاه‌ها می‌توانند در کنار شهرداری در احیای صنایع‌دستی ایفا کنند جایگزین‌ناپذیر است.
صنایع‌دستی برخی کشورها در مقایسه با ایران، کاردستی است
وی ابراز داشت: در جشنواره عمان دیدیم که صنایع‌دستی برخی کشورهایی حاشیه خلیج فارس در مقایسه صنایع‌دستی کشور ما به مانند کاردستی است اما حمایتی که آنان از هنرمندان خود می‌کنند بسیار بیشتر است.
تعبدی ادامه داد: تنگ‌نظری و خودبینی سم استان و شهر ما است و برای پیشرفت همه رشته‌ها و حوزه‌ها و از جمله صنایع‌دستی باید این تنگ‌نظری‌ها و رقابت‌های بین مسئولان کنار رفته و به جای برخی منفعت‌طلبی‌های شخصی، دلمان بسوزد که با این همه هنر و فرهنگ، چرا جوانان ما باید از سر بیکاری در خیابان‌ها و پارک‌ها هرز بروند.
این فعال صنعت کاشی عنوان کرد: جوان شاغل هیچ گاه به دنبال خیابانگردی نمی‌رود و در این زمینه باید دانشگاه‌های ما قوی‌تر به میدان بیایند و نگاهی به بیرون از محیط دانشگاه نیز بیفکنند.
وی افزود: در تبریز، دانشکده هنر و معماری با حمایت دیگر دستگاه‌ها، برنامه‌ریزی کرده و دانشجو به محض فارغ‌التحصیلی با امکاناتی حداقلی به سمت اشتغال در رشته هنری خود سوق داده می‌شود و دانشگاه کار دانشجویان را برای آنان می‌فروشد ضمن آن که شهرداری برای دانشجویان هنر و صنایع‌دستی، بازارچه‌هایی راه‌اندازی کرده که بتوانند با فروش کارهای هنری خود به ادامه کار و کسب مهارت، دلگرم شوند.
تعبدی در ادامه گفت: این نمایشگاه‌ها نباید منحصر به یک زمان کوتاه شود، وقتی شیراز چهار فصل است و مردم از سراسر کشور اینگونه به شیراز می‌آیند نباید هیچ جوان بیکاری در این شهر باشد.
این هنرمند صنایع‌دستی افزود: صنایع‌دستی و به ویژه هنرهای مرتبط با معماری بزرگ‌ترین جاذبه گردشگری است و اگر هنر کاشی، مقرنس، حجاری و ... ما احیا شود صدها برابر هر صنعت دیگری، درآمدزا است، ضمن این که هویت ایرانی و اسلامی ما را نیز زنده می‌کند.
هنرمندانی که باید ارج بینند و صدر نشینند، بدهکار همه شده‌اند
وی با اشاره به بوروکراسی نفس‌گیر ساری و جاری در حوزه هنر و صنایع‌دستی، بیان کرد: طبق قانون تولیدکنندگان صنایع‌دستی از مالیات معاف هستند اما یک کارمند از سر بی‌اطلاعی یک برگه مالیاتی برای فعال صنایع‌دستی می‌آورد و مدیر وی نیز می‌گوید اشتباه شده اما تا هنرمند بخواهد آن اشتباه را برطرف کند دو تا سه سال دوندگی دارد.
تعبدی یادآور شد: مأمور بیمه می‌آید بنابر نظر شخصی می‌گوید کارگاه شما مشمول معافیت سهم کارفرما نمی‌شود و بعد از 20 سال معافیت را لغو می‌کند و عجیب است که هیچ مالیاتی بر معاملات میلیاردی بسازوبفروش‌ها تعلق نمی‌گیرد و هیچ نظارتی بر تعیین نرخ اجاره و ... نیست و تنها صنعتگری که با افزایش اجاره‌های سالانه، قیمت سوخت، افزایش هزینه حمل‌و‌نقل و ... مواجه است، همواره باید پاسخگوی قوانین رنگارنگ باشد.
وی که شاید از سر درد، کلامی منقطع و بریده و بریده پیدا کرده، هنرمندان و فعالان صنایع‌دستی را به بدهکارانی تشبیه کرد که هزاران طلبکار دارند و در ادامه گفت: تأمین اجتماعی بر اساس بخشنامه‌ها و آیین‌نامه‌ها، حمایت خود را تنها به مشاغلی معدود در این حوزه‌ها محدود کرده و مشخص نیست چگونه برخی افراد بدون هیچ سابقه فعالیت هنری، از آنان که عمری در هنری فعال‌ بوده‌اند، کارشناس‌تر هستند و هنرمند بودن یا نبودن برای شمول برخی حمایت‌ها را به ارزیابی می‌نشینند.
قصه پردرد این فعال صنایع‌دستی، حکایت چندنفری است که عاشقانه دل در گرو هنر آبا و اجدادی خود دارند و به معنای واقعی تولید می‌کنند و از آن‌سو صدها پشت‌میزنشینی که حاصل کار این چند نفر معدود را نظارت می‌کنند و مشخص نیست که سخن معاون استاندار مبنی بر سپردن کار به فعالان هر رشته و خروج دولت از تصدی‌گری‌ها چه زمانی جامه عمل خواهد پوشید.
تعبدی سپس تصریح کرد: این کارها باعث شده بیش از 80 درصد کارگاه‌های صنایع‌دستی و به‌ویژه در رشته کاشی هفت‌رنگ، تعطیل شود.
معماری سنتی ما رو به انقراض است
«رضا جانعلی‌پور» 75 ساله است و رد یک عمر فعالیت و تلاش را به سادگی می‌توان در زبری و پختگی دستان و انگشتان او دید.
وی با چشمانی مهربان و لبی خندان در همین مورد به اظهارنظر پرداخت و گفت: من بیش از 50 سال است در امامزاده‌ها، عتبات، حسینیه‌ها و مساجد کار مقرنس انجام داده‌ام و یک دوجین شاگرد در زیر دست من استادکار شده‌اند.
جانعلی‌پور اضافه کرد: شاگردانی که پس از سال‌ها آموزش توانستند هنر مقرنس را بیاموزند به سبب این که بازار کاری برای آنها وجود نداشت، فعالیت در این هنر را ترک کرده‌اند.
وی ادامه داد: به سبب نوع معماری غیر ایرانی و انبوه‌سازی‌ها، هنر گچ‌بری، سنگ‌تراشی و حجاری ما از بین رفت و کسانی که در نزد ما مقرنس را آموختند اکنون به فعالیت‌های دیگر اشتغال دارند.
این استادکار مقرنس، تصریح کرد: آپارتمان‌سازی ضرورت است اما دولت باید در برخی موارد و حداقل در ساختمان‌های دولتی استفاده از هنر مقرنس را ترویج می‌کرد تا هنرمند ما به‌جای مقرنس، به سیگارفروشی، جگرفروشی و مسافرکشی نپردازد.
جانعلی‌پور بیان کرد: فردی که بعد از 20 یا 30 سال تلاش، کار یاد گرفته و زبردست شده نباید به سادگی از دست برود که دولت می‌توانست در شیراز گردشگر پذیر، قسمت کوچکی از برخی هتل‌ها یا مکان‌های گردشگری را با معماری سنتی و فاخر بیاراید و از این طریق هنرمندان رشته‌های مختلف را به ادامه کار خود دلگرم کند.
اصطلاحی که این استاد سپیدموی به کار می‌برد، دل هر فرد هنردوستی را به درد می‌آورد که وی از «نمکی» می‌گوید که می‌توانست بر سفره هنرمندان سنتی اضافه شود و دلگرم‌کننده آنان باشد.
از ما که گذشت، جوان‌ترها را دریابید
جانعلی‌پور در مقابل اصرار من برای تشریح شرایط خودش، با خنده می‌گوید که در دهه هفتم عمر، مورد پوشش هیچ بیمه‌ای نیست و البته به سرعت جهت بحث را از خود برمی‌گرداند که «از ما گذشت، برای جوان‌ترها فکری کنید».
وی سپس یادآور شد: بر اثر نبود بازار کار، معماری سنتی ما رو به انقراض است و گچ‌بری، گره، آجرتراشی، منبت، حجاری، مقرنس و ... که در قدیم خانه‌ها را زینت می‌داد، دیگر وجود ندارد.
این فعال صنایع‌دستی خانه زینت‌الملوک را مثال آورد و اظهار داشت: تنها در مورد هشتی ورودی این خانه می‌شود یک کتاب نوشت و ما از مسئولان می‌خواهیم همت کنند و نگذارند این میراث گرانبها از بین برود.
خاتم شیراز رو به انقراض است
محمد صالح هنرمند خاتم‌سازی است که در غرفه‌ای آن‌سوتر، با وی به گپ‌و‌گفت می‌نشینم، وی در معرفی خود به مصداق سایر فعالان هنرهای سنتی و صنایع‌دستی که ریشه در خاک دارند، سابقه فعالیت 50 ساله پدر خویش را بر فعالیت 15 ساله خود افزود و اظهار داشت: تعداد کارگاه‌های خاتم در حال حاضر به انگشتان دست نمی‌رسد و حمایتی از این هنر وجود ندارد.
این فعال صنایع‌دستی اضافه کرد: خاتم در برخی شهرها بهتر از شیراز دوام آورده که به دلیل کیفیت پایین و قیمت ارزان آن است.
وی تصریح کرد: غرفه‌ای که در این نمایشگاه داشتیم مورد استقبال قرار گرفت اما به‌طور کل قیمت خاتم برای هر فردی مناسب نیست.
صالح ابراز داشت: اگر ادارات، بانک‌ها و شرکت‌ها از صنایع‌دستی اعم از خاتم، منبت، گبه، گلیم و ... خریداری کنند و به‌جای برخی هدایای بی‌محتوا، از صنایع‌دستی فاخر و معنوی خودمان بهره ببرند، شاید بتوان به ماندگاری معدود هنرمندان این عرصه‌ها امیدوار شد.
وی عنوان کرد: این هنرمندان اگر مورد حمایت قرار گیرند و با تدابیری رونق به این هنرها بازگردد، افرادی هم خواهند بود که این هنرها را فرا بگیرند و در غیر این صورت نمی‌توان به انتقال این هنرها به نسل آینده امیدوار بود چنانکه برخی رشته‌های خاتم اکنون تنها دو یا سه استادکار دارد.
صالح بیان کرد: من در نمایشگاه گلستان به تعاونی رشته خودمان گفتم مکانی در اختیار ما قرار دهید تا ما این هنر رو به انقراض را آموزش بدهیم و اگرچه قول‌هایی دادند اما در عمل اتفاقی نیفتاد.
این هنرمند صنایع‌دستی اضافه کرد: در کل دنیا یک شیراز داریم و در کل شیراز یک خاتم وجود دارد و نباید گذاشت این هنر به ورطه فراموشی سپرده شود.
وی از اثری هنری و معنوی گفت که با هزینه و فعالیت پرحجم، چند استادکار رشته‌های مختلف به منصه ظهور رسیده و چندین سال است که در گوشه‌ای خاک می‌خورد، صالح ادامه داد: خاتمی که در این شش‌گوشه مینیاتوری اباعبدالله الحسین (ع) کار شده، مطابق همان خاتمی است که در عتبات به کار رفته و بیش از هشت استاد هنرهای مختلف بر این ضریح 1.5 در 1.5 متر کار کرده‌اند.
صالح با اشاره به این ضریح کوچک که در غرفه وی به نمایش گذاشته شده، بیان کرد: خط آن کار استاد نعمتی، سنگ آن اثر سر پنجه استاد حاج جواد شبیه، طراحی استاد روزی‌طلب و خاتم در کارگاه خود ما کارشده است.
وی سپس ابراز داشت: در حال حاضر متولیان اماکن گردشگری برای آن که اجازه دهند صنعتگر و هنرمند صنایع‌دستی، کار خود را در مکان‌هایی مانند آرامگاه حافظیه ارائه کند، 35 درصد سود را از هنرمند می‌گیرند تا کار وی را بفروشند و این کار جفایی در حق فعالان این عرصه است.
صالح ادامه داد: اگر نمایشگاه دائمی و مناسب در اختیار هنرمندان صنایع‌دستی قرار گیرد آنان می‌توانند کار بهتر ارائه داده و شاگردانی را تربیت کنند اما در شرایط فعلی هنرمند در کارگاه تولید می‌کند و مجبور است 35 درصد درآمد خود را به متولیانی بدهد که قرار بوده حامی هنرمندان صنایع‌دستی باشند.
این گزارش حکایت مثنوی هفتاد من کاغذ است و به پایان بردن آن شاید با یک مثل تلخیص شود که خطاب به برخی دستگاه‌های متولی امر صنایع‌دستی باید گفت که اگر خیری نمی‌رسانید، شما را به خدا دقت کنید از ناحیه تصمیم‌گیری‌های شما، شری دامنگیر صاحبان اصلی هنر فاخر شیراز و میراث معنوی آن نشود.

منبع:فارس
کد مطلب : ۷۰۸۷
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما