۰
plusresetminus

رمزگشایی از سکوت مسکو در بحران یمن

تاریخ انتشارسه شنبه ۱ ارديبهشت ۱۳۹۴ ساعت ۱۲:۳۲
این امکان وجود ندارد که روسیه از یک حمله نظامی حمایت کند، اما ممکن است سکوت کند و مانند وضعیت افغانستان بخواهد ناامنی را به آب های آزاد و شمال آفریقا مانند سومالی تسری دهد و اوضاع امنیتی و مردمی کنترل شود.

در سه هفته اخیر هواپیماهای عربستان و ائتلاف همراه به پایگاه های نظامی و مناطق غیرنظامی یمن حمله کرده اند. در این بین با توجه به نوع کنشگری روسیه در مخالفت با حمله و سپس رای ممتنع در قطعنامه شوای امنیت بر ضد جنبش انصار الله برای بررسی بیشتر نوع رویکرد این کشور به بحران یمن گفتگویی با دکتر محمدعلی بصیری، استاد دانشگاه و تحلیلگر مسایل بین المللی داشته ایم.

گذشته نگاه روسیه به تحولات یمن چیست؟
به طور کلی روسیه میراث دار شوروی سابق است و در جنگ سرد قبل از فروپاشی شوروی، نظم دوقطبی در منطقه به شکلی بود که یمن، عراق، سوریه و لیبی جزو ستون شوروی سابق در مقابل ستون ایالات متحده که متشکل از اسرائیل، ترکیه، عربستان و پاکستان قرار داشت. خیلی پیش تر از این در درگیری های یمن شمالی و جنوبی؛ یکی از آن ها به شوروی وابسته بود و دیگری به آمریکا و در نهایت به اتحاد یمن منجر شد، اما زیرساخت و گروه بندی های یمن این تنش را ادامه می داد. روسیه در دو دهه گذشته در تلاش بود که به حوزه سنتی خود که پایگاه هایی در یمن و تا حدودی کنترل در باب المندب بود، توجه اساسی نداشته باشد، در عین حال که خروج کامل از یک کشور و فاصله گرفتن از آن را هم برنمی تابید.

با فروپاشی نظم دوقطبی، حضور روسیه فعلی در منطقه کم رنگ و این باعث شد که برای پرکردن خلأ شوروی سابق در این کشورها، رقیب آن یعنی غرب و متحدانش فعالیت کنند، نمونه آن را در عراق و سقوط نظام صدام که تقریبا متحد شوروی بود و پس از آن سقوط قذافی در لیبی که دنباله بیداری اسلامی بود مشاهده می کنید. حتی زیر ساخت ارتش سوریه نیز به نوعی وابسته به ارتش شوروی بود، یمن نیز از این دایره خارج نبوده است.

اهداف مورد نظر روسیه در یمن در چند سال اخیر چه بوده است؟
امروز به دنبال تنش ها در یمن و درگیری ها و ساقط شدن دولت های دست نشانده و وابسته به غرب و متحدان آن از جمله عربستان، روسیه احساس می کند که حوزه نفوذ گذشته خود را با حمایت از جریان های ضد غربی و ضد عربستان بازسازی کند به نحوی که آن هزینه ها و خسارت هایی که در کشورهای متحد خودش مانند لیبی، عراق و حتی سوریه متحمل شده است، متحمل نشود. به هر روی، روسیه نسبت به تحولات یمن و حفظ آن ارتباط و ادامه سرمایه ها و پایگاه های گذشته ای که منافع اقتصادی- تجاری – استراتژیک داشته است، رویکرد حفظ منافع دارد، اما حاضر نیست مانند اوکراین به صورت نظامی وارد موضع حفظ منافع شود، اما در تلاش است به صورت دیپلماتیک، رسانه ای و تجاری این ارتباط را حفظ کند.

اهداف مورد نظر روسیه در یمن در چند ماه اخیر چه بوده است؟
مهم ترین اهمیت یمن برای روسیه این است که می تواند حضور این کشور و پایگاه های آن را در دریای سرخ، اقیانوس هند و تنگه باب المندب حفظ کند و این برای حضور بین المللی، تجاری و امنیتی روسیه و حضور در شمال آفریقا موثر است. اضافه بر این مسئله، در حوزه کنترل قیمت انرژی به ویژه نفت، حضور روسیه و یک دولت متمایل به روسیه در یمن، عمدتا می تواند عربستان را تحت فشار بگذارد و از جنگ نفت عربستان به عنوان یک ابزار بر ضد روسیه جلوگیری کند.

اخیرا با کاهش قیمت نفت روس ها تشرهایی به عربستان زدند که تلافی می کنند. علاوه بر آن حضور روسیه در یمن می تواند فشاری باشد بر جریان های تکفیری -سلفی که به صورت غیرمستقیم قفقاز و خصوصا چچن را تحت تاثیر قرار می دهد و روسیه می تواند از این ابزار برای فشار بر حامیان جریان های سلفی و چچنی ها استفاده کند. روسیه می تواند نوعی معامله و چانه زنی با حامیان جریان هایی که در این منطقه می توانند بی ثباتی در روسیه ایجاد کنند، داشته باشد.

رویکرد روسیه نسبت به قطعنامه های ضد گروه انصار الله و صالح در چند ماه اخیر، در شورای امنیت به چه شکل بوده است؟

قطعنامه ای که قرار بود علیه انصار الله تصویب شود خیلی تندتر از قطعنامه فعلی بود و پس از اضافه شدن روسیه تعدیل هایی در آن رخ داد و رای ممتنع را ارائه داد. به این معنی که رایزنی بین خود عرب ها و ۱۴ عضو در جریان بودند که ممکن است قدم های اولیه را روسیه وتو کند، کما اینکه از پیش تهدیدهایی را نیز اعمال کرد. بنابراین در بحث های یمن روسیه بی تفاوت نیست، اما حساسیتی که روسیه در اوکراین و سوریه دارد به مراتب در یمن کمتر است. زیرا از لحاظ موقعیت استراتژیک، منابع، قدرت اقتصادی آن کشورها در اولویت بالاتری نسبت به یمن هستند.

گرچه یمن موقعیت استراتژیک باب المندب را دارد، اما از لحاظ ثروت، منابع در بازار یمن و درآمد ناشی از کار تجاری، اقتصادی و سرمایه گذاری، این کشش را یمن نسبت به کشورهای دیگر که روسیه حساسیت بالاتر دارد، کمتر است به همین دلیل است که موضع گیری روسیه به آن شدت در قضایای یمن مشهود نیست، باوجود اینکه روسیه این حساسیت را دارد اما آن را در سطح پایینی بروز می دهد.

رویکرد روسیه با یمن چه تفاوتی با رویکرد چین دارد؟
رویکرد روسیه نسبت به چین قوی تر است. به جهت آنکه از ۷۰ سال گذشته به ویژه در طول جنگ سرد، زیرساخت نظامی یمن دموکراتیک، کاملا روسی بود، این حضور و ارتباط همچنان در نیمی از یمن وجود دارد. بازار فروش سلاح، سرمایه گذاری فنی مهندسی در زیرساخت ها، استمرار پیدا کرده است در حالی که چین در دهه های اخیر این حضور را دارد و منافع استراتژیک روسیه در این مناطق، قوی تر از منافع استراتژیک فعلی چین است، حساسیت چین نسبت به روسیه در تحولات یمن کمتر خواهد بود.

نگاه روسیه به وضعیت آینده یمن چگونه است؟

تلاش مسکو این است که یک دولت بی طرف و مستقل در یمن به روی کار آید، زیرا روسیه مانند گذشته گرایش های ایدئولوژیک و سلطه گری را ندارد که قطعا به دنبال آن باشد که یک دولت متحد وابسته به مسکو از لحاظ فکری ایدئولوژیک و سیاسی روی کار باشد. به همین جهت است که در برخورد با موضوعات، آن شدت و ایستادگی و مقاومت را ندارد. در عین حال رویکرد روسیه در این است که در یمن یک دولت کاملا متحد غربی و وابسته به آن شکل نگیرد. در این امر مقاومت کرده و حساس تر است و از جریان های مستقل و آزادی خواه (که خواهان یک دولت مردمی مستقل و غیروابسته به غرب و متحد آن هستند) حمایت کند.

در چه صورت روسیه ممکن است به حمایت از حمله نظامی و زمینی به یمن بپردازد؟
این امکان وجود ندارد که روسیه از یک حمله نظامی حمایت کند، اما ممکن است سکوت کند و مانند وضعیت افغانستان بخواهد ناامنی را به آب های آزاد و شمال آفریقا مانند سومالی تسری دهد و اوضاع امنیتی و مردمی کنترل شود. در آن صورت احتمال دارد در صورت شکل گیری ائتلافی برای حمله نظامی، حداقل بی طرف شود، اما تا آن زمان موافقت نخواهد کرد و تازمانی که امید آن است که مسائل یمن از طریق مذاکره و همکاری های مردمی به یک ثبات برسد و به یک دولت ائتلافی منجر شود بعید به نظر می آید چنین رویکردی از سوی مسکو اتخاذ شود.

تاثیر نوع رویکرد ایران در سیاست های روسیه در برابر یمن چیست؟
مواضع ایران در این زمینه شبیه به روسیه است، گرچه ایران تندتر موضع گیری می کند و از لحاظ سیاسی، دیپلماتیک، حمایت جدی تری را مطرح می کند. اما هر دو کشور از اینکه یک کشور بحران زده و بی ثبات و لجام گسیخته از لحاظ امنیت و تمامیت ارضی شود، نظر مثبتی ندارند و اگر اوضاع به استقرار برسد خواهان نوعی مذاکره و تعامل با طرف های درگیر هستند. این مسئله بین ایران و روسیه مشترک است. اما تا آن لحظه، هنوز فاصله وجود دارد و اختلاف و تنش هایی که موجود است نشان نمی دهد آینده یمن در این درگیری ها مانند سومالی یا افغانستان شود، اما چون آن افق مبهم و نامشخص است این جبهه گیری ها همچنان بین طرفداران جریان های انقلابی و مخالفان آن ها ادامه دارد.

آیا روسیه در آینده شورای امنیت، نگاه هوادارانه خود را از جریان های انقلابی یمن ادامه می دهد؟
این نوع نگاه ادامه خواهد داشت اما روسیه حاضر نیست هزینه زیاد و حمایت مستقیمی را از این جریان ها داشته باشد چیزی که هم اکنون نیز در مواضع سوریه وجود دارد.
منبع: رصد
کد مطلب : ۶۲۱۹
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما