قوچانی: هاشمی تغییر کرده است/ گذشته را نبش قبر نکنیم
تاریخ انتشارچهارشنبه ۲۷ اسفند ۱۳۹۳ ساعت ۱۴:۴۹
قوچانی معتقد است: مجلس آینده مجلسی متنوع تر و متکثرتر از مجلس فعلی خواهد بود و حتما اکثریت آن ها اصولگرایان نخواهند بود
در یک کلام محمد قوچانی عجیب است! از سویی به دینداری خود اذعان دارد و تا پای عبارات شهادتین پیش می رود. از سوی دیگر هر کاری می کند تا صدای مخالفتش به گوش برسد. نگاهش به اطلاع رسانی «ولتر»ی است؛ یعنی مدعی است، حاضر است جانش را بدهد تا حتی حرفی که قبول ندارد شنیده شود.
محمد قوچانی در گفت و گویی درباره سیاست، انقلاب و مطبوعات با وی گفت و گو کرده است، بخش هایی از این گفت وگوی هفته نامه پنجره را در ادامه می خوانید.
در حال حاضر برخی موضوعی را تحت عنوان بازتعریف اصلاحات ذیل کارگزاران مطرح می کنند که می شود دو حالت برای آن متصور شد؛ یکی اینکه کارگزاران نقش پدرخواندگی برای اصلاحات ایفا می کند و دیگری اینکه کارگزاران ریسمان باقی ماندن اصلاحات شده است. کدام یک از این تعاریف را قبول دارید؟
اصل خبر نادرست است. این تفسیر و تعبیری است که به صورت نقل قول از آقای هاشمی مطرح شد و بعد حاشیه ساخت. یکی از مشکلاتی که اکنون در فضای رسانه ای کشور به وجود آمده، این است که غلبه رسانه های پیامکی بر رسانه های شناسنامه دار بیشتر شده که متاسفانه بیشتر آن ها اصولگرا هستند. اصولگرایان در فضای رسانه ای ـ که باید چاپ و منتشر شود و باید برایش هزینه کنند ـ چندان تجربه ندارند یا علاقه ندارند یا به هر دلیل دیگری، ترجیح می دهند از طریق پیامک ها اطلاع رسانی کنند. اطلاع رسانی نیز به این صورت است که خبری ساخته می شود که مشخص نیست از کجا می آید و هم زمان ده ها شبکه اجتماعی یا پیامکی آن را منتشر می کنند و از آن طرف روی آن تحلیل و تفسیر می کنند و حتی از آن راهبرد هم بیرون می آید! مسئله دوم در باب بحث، محوریت کارگزاران است که این حرف از اساس حرف نادرستی است. کارگزاران یکی از ارکان جبهه اصلاحات به شمار می رود. کارگزاران خود را یکی از مولفان و اولین نیرو هایی می داند که به تفکر اصلاح طلبی به معنای اخیر کلمه یعنی جبهه اصلاحات پرداخته است. اول به عنوان جریان توسعه و ترقی شناخته می شد اما بعد به جریان اصلاحات تبدیل شد و با توجه به اختلافاتی که میان نیرو های میانه رو و تندروی جبهه اصلاحات وجود داشت تلقی شد که کارگزاران زاویه ای با جریان اصلاح طلبی دارد. اصولا من دوگانه اصلاح طلبان ـ کارگزاران را نمی شناسم. من کارگزاران را جزء مهمی از اصلاح طلبان می دانم؛ البته این به معنای رهبری و هدایت دیگران نیست. ما تابع مطلق رهبری ها و تصمیم گیری های جریان اصلاحات هستیم و محور این کار با جناب آقای خاتمی است. در عین حال به لحاظ اصولی و فکری یک مثلثی در ذهنمان است که فکر می کنیم تمام دوستان هم این را قبول دارند و آن مثلث هاشمی، خاتمی و روحانی است.
واقعا مثلث است یا هرم؟
دقیقا مثلث است. البته درباره آقایان هاشمی، خاتمی و روحانی باید گفت هرکدام مزیت هایی دارند که متناسب با آن، کارکرد و رفتار خاص خود را دارند. مثلا جناب آقای خاتمی به عنوان یک رئیس جمهور موفق دوره هشت ساله شناخته می شود و به عنوان یک شخصیت محبوب، معتقدیم پایگاه اجتماعی بسیار خوبی دارد اما آقای خاتمی به دنبال بازگشت به قدرت در قامت رئیس جمهور نیست. جناب آقای روحانی فقط یک شخصیت اصلاح طلب نیست، شخصیتی است که از نظر ما اصلاح طلبی را به تکامل و تعالی رسانده است. یعنی در انتهای اصولگرایی معتدل و اصلاح طلبی معتدل قرار گرفته. آقای هاشمی هم یک شخصیت الهام بخش است. آقایان خاتمی و روحانی، آقای هاشمی را به عنوان یک پیشکسوت می شناسند. نه تنها این دو نفر بلکه افرادی از اصولگرایان هستند که آقای هاشمی را به عنوان یکی از چهره های موسس انقلاب ما به رسمیت می شناسند.
شما که نمی توانید منکر دعوا های آقای هاشمی با جبهه اصلاحات باشید. آیا آقای هاشمی تغییر کرده یا اصلاحات تغییر کرده است؟
هر دو جریان تغییر کرده اند. به صورت بسیار طبیعی جریان های سیاسی در طول زمان تغییر می کنند و افکار، عقاید و دیدگاه ها عوض می شود. این نوعی تکامل است؛ به معنای این نیست که از آن تضاد در بیاوریم. در نهایت امر آقای هاشمی به دموکراسی و جریان چپ به مفهوم توسعه، توجه وافرتری دارند. در حقیقت به نقطه تلاقی این دو فکر رسیده ایم. در طول زمان آقای هاشمی نشان داده که به عنوان یک شخصیت ملی شخصیتی است که به حفظ جمهوریت، اسلامیت و ایرانیت ما توجه دارد. الان به آن نقطه رسیده ایم و نیازی نیست گذشته را نبش قبر کنیم. مانند این است که مثلا درباره اختلافات جریان اصولگرا در گذشته ریشه یابی کنیم. اصولگرایان تغییر کرده اند. هم چنین بسیاری از افرادی که قبلا حاضر نبودند دور یک میز بنشینند، الان با هم کار می کنند.
سهم خواهی جریان اصلاحات از کارگزاران و مجاهدین، در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری بعدی چیست؟
در باب سهم خواهی باید گفت مسئله سهم خواهی نیست، آنچه که وجود دارد این است که اصلاح طلبان به عنوان یک نیروی سیاسی در عرصه عمومی حق مشارکت دارند و آن چیزی را که برای اداره کشور به ذهنشان می رسد باید اجرا کنند. اصلاح طلبان معتقدند پایگاه اجتماعی دارند و می توانند با پایگاه اجتماعی خود صحبت کنند و در حقیقت لیست انتخاباتی بدهند؛ اگر مردم به آن ها اعتماد کردند رای بیاورند و مجلسی تشکیل دهند که به جناب آقای روحانی در اداره کشور کمک کند؛ مجلسی نباشد که مانند مجلس فعلی وزرا را اذیت و احضار کند بلکه مجلس معتدلی باشد. ما تمایل بسیار جدی داریم که آقای روحانی دوره ریاست جمهوری اش تمدید شود و یک دوره دیگر هم بر سر کار باشد. زیرا دولت ها در دوره اولشان درگیر حل مشکلات موجود هستند و در دوره دوم به چشم انداز آینده می پردازند. به خصوص که این دولت با میراثی از آقای احمدی نژاد مواجه است. به همین علت راهبرد اساسی اصلاح طلبان کمک به آقای روحانی است.
شما آقای روحانی را اصلاح طلب می دانید؟
تفکر آقای روحانی اصلاح طلبانه است.
تحلیل شما از مجلس آینده چیست؟
من فکر می کنم مجلس آینده مجلسی متنوع تر و متکثرتر از مجلس فعلی خواهد بود و حتما اکثریت آن ها اصولگرایان نخواهند بود.
رفتار شورای نگهبان را چطور پیش بینی می کنید؟
احساسم بر این است که شورای نگهبان در چارچوب سیاست های نظام سعی خواهد کرد تا آنجایی که می شود مجلس متنوع باشد. منبع : جهان نیوز