برنامه "اسلام و آزادی" که قرار بود با سخنرانی علی مطهری در دانشگاه شیراز برگزار شود، بدون حضور علی مطهری برگزار شد که با حاشیه هایی نیز همراه بود
تاملی بر حوادث روز گذشته دانشگاه شیراز؛
«علی مطهری، دعوت گیرندگان و حمله کنندگان به وی» هر سه محکومند/ کدام جریان سیاسی در استان در پی بازتولید فتنه است؟
تاریخ انتشارسه شنبه ۱۹ اسفند ۱۳۹۳ ساعت ۱۲:۳۷
این اتفاق پس از آن روی داد که علی مطهری ساعت ۱۶:۱۵ دقیقه وارد فرودگاه شیراز شد و با شعار "مرگ بر فتنه گر" و اعتراض گروه هایی از مردم و دانشجویان شیرازی مواجه شد که بنا بر گفته خبرگزاری ایرنا، مطهری در جریان اعتراضات صورت گرفته به وی دچار آسیب دیدگی شده است. گفتنی است برنامه "اسلام و آزادی" بدون حضور مطهری در فضایی کاملا امنیتی و کنترل شده توسط حراست دانشگاه برگزار شد و همچنین در این مراسم از ورود خبرنگاران و دانشجویان غیر از دانشگاه شیراز جلوگیری شد که این مساله با اعتراض دانشجویان همراه بود.
حمله کنندگان به مطهری محکومند!
مقام معظم رهبری در بیست و دومین سالگرد ارتحال امام خمینی طی سخنان بسیار مهمی فرمودند: «اگربه نام عدالت خواهی و به نام انقلابیگری، اخلاق را زیر پا بگذاریم، ضرر کرده ایم و از خط امام منحرف شده ایم. اگر به نام انقلابیگری، به نام عدالت خواهی، به برادران خودمان، به مردم مؤمن، به کسانی که از لحاظ فکری با ما مخالفند، اما میدانیم که به اصل نظام اعتقاد دارند، به اسلام اعتقاد دارند، اهانت کردیم، آنها را مورد ایذاء و آزار قرار دادیم، از خط امام منحرف شده ایم. اگر بخواهیم به نام انقلابیگری و رفتار انقلابی، امنیت را از بخشی از مردم جامعه و کشورمان سلب کنیم، از خط امام منحرف شده ایم. در کشور آراء و عقاید مختلفی وجود دارد. اگر چنانچه یک عنوان مجرمانه ای بر یک حرکتی، بر یک حرفی منطبق شود، این عنوان مجرمانه البته قابل تعقیب است؛ دستگاه های موظف باید تعقیب کنند و می کنند؛ اما اگر عنوان مجرمانه ای نباشد، کسی است که نمیخواهد براندازی کند، نمیخواهد خیانت کند، نمیخواهد دستور دشمن را در کشور اجرا کند، اما با سلیقه ی سیاسی ما، با مذاق سیاسی ما مخالف است، ما نمیتوانیم امنیت را از او دریغ بداریم، عدالت را دریغ بداریم؛ «و لایجرمنّکم شنئان قوم علی الّا تعدلوا». قرآن به ما دستور میدهد و میگوید: مخالفت شما با یک قومی، موجب نشود که عدالت را فرو بگذارید و فراموش کنید. «اعدلوا»؛ حتّی در مورد مخالف هم عدالت به خرج دهید. «هو اقرب للتّقوی»؛ این عدالت، نزدیکتر به تقواست. مبادا خیال کنید تقوا این است که انسان مخالف خودش را زیر پا له کند؛ نه، عدالت ورزیدن با تقوا موافق است. همه هوشیار باشیم، همه بیدار باشیم. این بُعد هم نباید ابعاد دیگر را در سایه قرار بدهد.»
متاسفانه باید اذعان نمود آنچه دیروز در فرودگاه بین المللی شهید دستغیب شیراز تحت عنوان حمله فیزیکی به علی مطهری صورت گرفت بر خلاف بیانات صریح و نظر مقام معظم رهبری بوده است. مسلما اولویت داشتن برخورد فیزیکی به جای مواجهه منطقی با افکار پریشان شخصی چون علی مطهری نه تنها عموم مردم و دانشجویان را متوجه اشتباهات و خطاهای فکری و راهبردی مطهری در ساحت سیاست نمی کند بلکه برعکس، از وی یک قهرمان آزاد اندیش و منتقد مظلوم نیز می سازد. چه اتفاقی رخ می داد اگر مطهری به دانشگاه شیراز می آمد و در جواب اظهارات شاذ سیاسی اش با استدلالهای منطقی دانشجویان در آن مراسم یا پس از آن و در قالب نشریات دانشجویی و یا بیانیه های تشکل های دانشجویی مواجه می شد؟ گرفتن تریبون و برخورد فیزیکی با شخصی که مسئولان دانشگاه رسما برای حضور و سخنرانی وی مجوز صادر کرده اند با رویه کدامیک از شخصیت های بزرگ و آزاد اندیش تراز اول انقلاب نظیر شهید مفتح، شهید مطهری، شهید بهشتی و یا امام خامنه ای سازگار است؟ متاسفانه برخورد فیزیکی صورت گرفته با مطهری نه تنها از یک ضد قهرمان، یک قهرمان می سازد بلکه خوراک خبری مناسبی نیز برای شبکه های ضد انقلاب فراهم می آورد.
دعوت گیرندگان از مطهری عاملان اصلی برخی بحران های سیاسی استان هستند
هنوز چند صباحی نگذشته از آن روزی که هادی غفاری به شیراز آمد و در کمال آرامش در دانشگاه علوم پزشکی علیه نظام اسلامی و ولایت فقیه فتنه انگیزی کرد و به عبارتی شهری را به هم ریخت و رفت. آن روزها دانشگاه علوم پزشکی و استانداری هر کدام توپ را به زمین یکدیگر می انداختند تا از پذیرش مسئولیت اتفاق ناگوار رخ داده شانه خالی کنند و البته کمی پیشتر از آن نیز در دانشگاه آزاد شیراز اتفاقات مشابهی رخ داده بود که برای برخی آگاهان و ناظران سیاسی، تداعی کننده خطی مشخص و روشن برای بازتولید فتنه می توانست باشد. حال و با تکرار دعوت از شخصی معلوم الحال به دانشگاه شیراز که حرف هایش در خصوص لزوم آزادی سران فتنه قابل پیش بینی است، می توان نتیجه گرفت به قول استاندار محترم فارس گروهی در پشت پرده برخی تصمیمات سیاسی این استان هستند که مدام از میان پیغمبران جرجیس را انتخاب می کنند! لینک به راستی آیا پیش بینی اغتشاش در صورت دعوت از علی مطهری آن هم در شرایط کنونی، برای مسئولان بصیر سیاسی استان و دانشگاه شیراز سخت و غیر ممکن بوده است؟ آیا می توان تصور کرد برخی مسئولان با خود اندیشیده باشند که مطهری بی سر و صدا می آید و سخنرانی می کند و می رود و هیچ تنش یا اغتشاشی هم رخ نمی دهد؟! از طرفی بررسی رفتار و عملکرد صفوی قائم مقام دانشگاه شیراز نیز در جای خود قابل تامل و بحث برانگیز است. قائم مقام دانشگاه شیراز این روزها «یکه تاز میدان حاشیه سازی» در شهر شیراز است. روزی رئیس دولتی دانشگاه علوم پزشکی را فریبکار و دروغگو می خواند و دانشجویان و اساتید را به تعطیلی کلاسها و تحصن فرا می خواند و روز دیگر مسمویت دانشجویان این دانشگاه که بر اثر غفلت و بی توجهی مسئولان صورت گرفته را بدون ارائه هیچ سند و مدرکی «مشکوک» می خواند و روزی دیگر دست وی در پشت پرده صدور مجوز برای حضور و سخنرانی مطهری در دانشگاه به وضوح عیان می شود آن هم در شرایطی که شورای تامین استان مخالف برگزاری چنین جلسه ای بوده است. همه این موارد حاکی از آن است که علیرغم میل برخی مسئولان، نمی توان جریان خزنده ای که به دنبال باز تولید التهابات اجتماعی در استان فارس است را منکر شد.
پسر کو ندارد نشان از پدر!/ بلوغ سیاسی؛ گمشده این روزهای جامعه سیاسی ایران
و اما محور اصلی اتفاقات دیروز دانشگاه شیراز شخص علی مطهری است. تاریخ اسلام پر است از مقاطعی که منسوبان شخصیتهای مهم و تاثیرگذار تاریخی، با استفاده از جایگاه عاریتی نزدیکان خود در پی نیل به اغراض سیاسی و یا منافع اقتصادی و اجتماعی بوده اند. هنوز چند سالی از رحلت پیامبر گرامی اسلام نگذشته بود که نعلین ایشان، مستمسک برخی ها شد تا آنها را در مسجد النبی برابر دیدگان مردم بر روی دست گیرند و بگویند «نعلین پیامبر همچنان در بین ماست اما سیره آن بزرگوار به فراموشی سپرده شده است» و اینچنین با سواستفاده از عواطف و احساسات عمومی، تفسیر خود و برداشت شخصی شان را به اسم سنت و سیره رسول الله تبلیغ می کردند!
از جمله نشانه های بلوغ سیاسی در هر جامعه ای، می تواند این باشد که هیچ فرزندی به دلیل شهرت و جایگاه پدرش از سوی مردم با اقبال مواجه نشود و میزان مقبولیت عمومی هر شخص، بر اساس میزان توانمندی و کفایت وی در نظر گرفته شود. این نوشتار قصد توهین به هیچ یک از فرزندان و یا بستگان نزدیک شهدای گرانقدر انقلاب اسلامی را ندارد و حفظ حرمت خانواده شهدا را یک فرض واجب بر همه به ویژه رسانه ها می داند اما از قدیم گفته اند حرمت امامزاده را باید متولی آن نگه دارد! حال اگر این حرمت توسط خود خانواده شهدا شکسته شود چه باید کرد؟
آیا تردیدی هست که شهدایی چون آیت الله بهشتی، استاد مطهری و یا شهید سردار باکری و یا شهید سردار ابراهیم همت در راه تثبیت انقلاب و بقای نظام اسلامی جان خود را فدا کرده اند؟ حال اگر فرزند شهید مطهری تصمیم بگیرد تیغ بر روی همان انقلاب و نظام اسلامی برکشد چه باید کرد؟ حرمت این آقازاده فلان شهید معروف را چه کسی شکسته است؟ خود او که از جایگاهش سواستفاده کرده و بر علیه آرمانی که پدرش در راه آن شهید شده، تیغ برکشیده و یا رسانه ها و دانشجویانی که به نقد عمل وی می پردازند؟
در واقع این روزها نسبت علی مطهری با شهید مطهری تبدیل به بِرَندی شده است که گویا دیگر کسی به حق و باطل بودن نظر و عقیده وی نباید کاری داشته باشد و همین که فرزند فلان شهید معروف موضعی را اتخاذ کرد آن را باید وحی منزل به حساب آورد!
فتنه 88 که علی مطهری گویا مسببان اصلی آن را فراموش کرده و طی چند سال گذشته جاهلانه بر آزادی سران آن در مناسبت های مختلف و در مجامع گوناگون دانشگاهی اصرار می ورزد، این روزها دیگر برای مردم مساله نیست؛ چرا که مردم از فتنه 88 عبور کرده اند و آن را خاتمه یافته تلقی می کنند و جنس گفتگوهای روزمره مردم در این ایام، بیشتر رنگ و بوی اجتماعی و معیشتی دارد. حال اگر فرزند استاد شهید آیت الله مطهری در آن ایستگاه متوقف شده و گمان می کند مساله حل نشده ای فراروی نظام باقی مانده این مساله، در واقع برای نظام اسلامی مساله نیست بلکه برای جاماندگان از قطار انقلاب مساله است.
همگان باید بدانند انقلاب اسلامی پدیده ای غیر قابل توقف است که در هیچ ایستگاهی برای فرزندان جا مانده اش توقف نخواهد کرد و اگر کسی در این مسیر جامانده است گناه خود اوست و نباید انتظار کشد تا ملتی برای او، عقبگرد کنند.
کد مطلب : ۵۴۶۸
