تاملی بر حمایت 5 تشکل دانشجویی از فرماندار داراب/ مسئولان بدانند عدم مرزبندی شفاف با فتنه گران، دانشجویان را نیز به انحراف خواهد کشاند
تاریخ انتشاريکشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۳ ساعت ۰۹:۴۷
نکته بسیار مهمی که در فحوای بیانیه 5 تشکل دانشجویی وجود دارد اثرات سوء عدم شفاف سازی و تبیین جرائم سران فتنه برای آحاد جامعه است.
به گزارش "حافظ نیوز" گرچه مدت زمان زیادی از حاشیه ناخواسته ای که توسط برخی افراد، در سپهر سیاست استان فارس پدیدار شد می گذرد، اما این حواشی هر روز ابعاد تازه تری به خود می گیرد. پس از حمایت علنی و سوال برانگیز فرماندار داراب از محمد خاتمی یکی از سران فتنه، موجی در محکومیت این اقدام از سوی ارگان ها و چهره های مختلف استان فارس به راه افتاد. از نمایندگان ولی فقیه و ائمه جمعه گرفته تا نمایندگان ملت در بهارستان و برخی تشکلهای دانشجویی و احزاب و گروه های مختلف سیاسی. حال و در شرایطی که افکار عمومی چشم انتظار اقدام قاطعانه وزارت کشور در حل و فصل این مسئله و برخورد با حامیان سران فتنه می باشد، پنج تشکل دانشجویی در استان فارس طی بیانیه ای به حمایت از فرماندار داراب پرداختند. در بخشهایی از این بیانیه آمده است: «دکتر روحانی! شما در اولین پیام خود پس از انتخابات به درستی فرمودید : " ... بی شک نقش امید آفرین آیت الله هاشمی و حجت الاسلام والمسلمین سید محمد خاتمی که از چهره های درخشان نظام در این خیزش خروش بودند شایسته ی قدردانی است" و اکنون بدنه ی اجتماعی حامیان شما از جمله دانشجویان و جوانان انتظار دارند همانطور که به صراحت موضع رسمی دولت را اعلام می کنید، از منصوبان خود که به دنبال اجرای سیاست های دولت می باشند قاطعانه دفاع کنید... چرا امروز جناب آقای حجت الاسلام و المسلمین سید محمدخاتمی رییس جمهور ٨ سال این کشور ممنوع التصویر اعلام می شود؟ آقای روحانی! ما از شما انتظار داریم در عرصه ی عمل نیز به وعده های خود وفادار بمانید ... و به طور مصداقی از فرماندار محترم داراب که به خاطر دفاع از شعار ها و وعده های دولت و حمایت اخلاقی و قانونی از "فرزند فاضل و با تقوای" امام عزیزمان تحت فشار و هجمه قرار می گیرند حمایت کنید.» متن کامل بیانیه در رابطه با بیانیه تامل برانگیز 5 تشکل دانشجویی ذکر چند نکته ضروری به نظر می رسد: - نخست آنکه همانگونه که امام راحل نیز در زمان حیات خویش تاکید کرده اند، «ملاک حال فعلی افراد است» و هیچ تضمینی وجود ندارد شخصی که زمانی فرزند فاضل و با تقوای امام نامیده می شد، تا آخر عمر نیز فرزند فاضل و با تقوای امام باقی بماند همانطور که طلحه زمانی از سوی پیامبر اسلام «طلحه الخیر» نامیده شد و زبیر نیز روزی دیگر از سوی پیامبر «سیف الاسلام» لقب گرفت اما به شهادت تاریخ، این دو صحابی بزرگ پیامبر سالها بعد بر روی امیرالمومنین تیغ برکشیدند و با به راه انداختن جنگ جمل عده بسیاری را به انحراف کشانده و به کشتن دادند. - نکته بسیار مهمی که در فحوای بیانیه 5 تشکل دانشجویی وجود دارد و می توان ردپای آن را نیز به وضوح دید،اثرات سوء عدم شفاف سازی و تبیین جرائم سران فتنه برای آحاد جامعه است. اگر دادگاه عدلی برپا شود و کیفرخواست و جرائم سران فتنه به صورت علنی تبیین گردد مسلما قشرهایی از دانشجویان دیگر برای علت ممنوع التصویری یکی از سران فتنه به دنبال جواب نمی گردند. اگر عمق خیانت کسانی که به حضور 85 درصدی مردم در انتخابات 88 پشت پا زده و بزرگترین فرصت تاریخی کشور را به یکی از بزرگترین تهدیدهای تاریخ انقلاب تبدیل کردند برای نسل جوان و دانشجو به درستی تبیین شود دیگر دانشجویی حاضر به حمایت از فرمانداری که از خائنان به کشور و مردم دفاع کرده نخواهد بود. - دست آخر باید به این نکته اشاره شود که عدم مرزبندی صحیح و اصولی با فتنه گران از سوی مسئولان، قطعا دانشجویان را نیز به گمراهی و انحراف خواهد کشاند. اساسا یکی از علل مهم بروز انحراف در جامعه را باید در انحراف مسئولان جستجو کرد. هنوز دو دهه نگذشته است از زمانی که عده ای تحت عنوان اصلاح طلب بر اریکه قدرت اجرایی در این کشور تکیه زدند و با اینکه خود از مسئولان ارشد اجرایی کشور بودند، ژست اپوزسیون به خود می گرفتند و دم از ساختار شکنی می زدند؛ و البته حال و روز این افراد را امروز باید در لندن و تل آویو و برخی شهرهای آمریکا جستجو کرد. چرا برخی مسئولان در شرایطی که شورای عالی امنیت ملی کشور حکم به محکومیت سران فتنه داده است، به گونه ای رفتار می کنند که برای افکار عمومی این شائبه پیش آید که گویی مخالف حکم شورای عالی امنیت ملی کشور هستند و گویی فتنه ای اتفاق نیفتاده است؟ برگزاری جلسات پی در پی و انتشار عکسهای یادگاری برخی مسئولان با شخصی که مقامات عالی رتبه نظام وی را «باغی انقلاب» خوانده اند انحراف و کشاندن فضای جامعه به سمت دو قطبی شدن نیست؟ در چنین شرایطی آیا انحراف گروه هایی از قشر دانشجو طبیعی به نظر نمی رسد؟!