: یک کارشناس فرهنگی با اشاره به ضرورت صدور تجربیات انقلاب اسلامی در جریان بیداری اسلامی اخیر با بیان اینکه ما در برهه آژیر قرمز هستیم و امروز وقت انقلابی کار کردن است، گفت: اکنون زمان صدور انقلاب دوم فرارسیده است.
فروز رجاییفر در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی فارس درباره ضرورتهای صدور انقلاب اسلامی و بایدها و نبایدهای آن با تاكید بر این كه صدور انقلاب اسلامی یك پروژه برای اجرا در یك مقطع زمانی محدود نیست، گفت: بحث صدور انقلاب یك فرآیندی است كه با پیروزی انقلاب اسلامی كلید خورده و مسیر خودش را هم رفته و با وجود فشارها و مضایقی كه در داخل و سطح جهان علیه آن اعمال شده، نهالی بوده كه امروز به بار نشسته است بایدش را خداوند مقدر كرده و نبایدش در ید قدرت بشری نیست.
وی قرائت حضرت امام(ره) از اسلام ناب محمدی را نكته كلیدی در بحث صدور انقلاب اسلامی دانست و با اشاره به وجود نگرشهای انحرافی چه در بین شیعیان و چه در میان اهل سنت، افزود: بحث صدور انقلاب از این جهت اهمیت خواهد داشت كه ما یك برداشت صحیح، ناب و مبتنی بر یك عالم الهی و مسلط بر قرآن و سنت رسولالله(ص) را در سطح جهانی مطرح میكنیم كه با توجه به فطرت پاك مسلمانها و آرزوی آنان برای بازگشت به فرهنگ اسلامی جاذبه دارد و باعث پذیرش آرای حضرت امام(ره) میشود و این از اثرگذاری و اشاعه افكار انحرافی و فرقههای ساختگی به نام اسلام در بین جماعتهای مسلمان جلوگیری میكند.
رجاییفر همچنین با اشاره به بیداری اسلامی آن را ثمره مقاومت 30 ساله ملت ایران دانست و گفت: پس از انقلاب جریان صدور امواج انقلاب در جهان اسلام اتفاق افتاده كه در آن زمان جهان اسلام را به حركت درآورد لكن همان موقع با حمایت كشورهای غربی، حكومتهای طاغوتی این امواج را سركوب كردند و نهایتا این كشورها را برای چند دهه به یك ثبات مرگبار رساندند.
وی با اشاره به این حقیقت كه در حمله 22 روزه اسرائیل به غزه، خون بر شمشیر پیروز شد، افزود: نخست تداوم استقامت ما ظرف این 30 سال و دوم دو پیروزی نظامی كه حزبالله لبنان و مردم غزه در مقابل اسرائیل داشتهاند كه یك اسطوره شكستناپذیری در مقابل گروهی كه از نظر دفاعی و تسلیحاتی بنیه محدودی دارند شكست میخورد، در حقیقت نشان داده كه این قدرت جنبه فرهنگی و اعتقادی بوده كه رسوایی این شكست را به رژیم صهیونیستی تحمیل كرده است و این دو مولفه تعیین كننده در موج بازگشت به اصالت خویشتن و بهرهبرداری از منابع غنی فرهنگ اسلامی و ایجاد بیداری اسلامی در منطقه است.
* مشكلی كه در عرصه فرهنگی داخل كشور دچار آن هستیم گریبانگیر نهادهایی است كه با خارج كشور كار میكنند
دبیركل ستاد پاسداشت شهدای جهانی اسلام، در ادامه این گفتوگو در پاسخ به سوالی درباره عملكرد دستگاههای مسئول در صدور انقلاب اسلامی گفت: چون آمار دقیقی از این فعالیتها در اختیار ندارم نمیتوانم به این سوال شما پاسخ دهم؛ اما نكتهای كه میشود اشاره كرد این است كه اگر سیاستهای فرهنگی و تبلیغی موثر و مدونی موجود باشد، حتما در داخل كشور هم قابل اجراست و لكن ما الان دچار این همه آفات و سردرگمی فرهنگی هستیم و به نظر میرسد همان مشكلاتی كه در عرصه فرهنگی داخل كشور دچار آن هستیم، گریبانگیر سازمانها و نهادهایی كه با حوزه خارج كشور كار میكنند نیز باشد.
وی با اشاره به رفتوآمدها و همایشهای گوناگون در این زمینه گفت: طبیعتا در چارچوب مناسبات رسمی و اداری و رفت و آمدها و همایشها نیست كه جریانی فراگیر و سراسری میشود چراكه بسیاری از كسانی كه به این همایشها رفت و آمد میكنند چهرههای شناخته شده و نزدیك به دولتها هستند و آنها آنقدرمستقل و برجسته نیستند كه قدرت تاثیرگذاری داشته باشند و اگر بندرت افرادی باشند كه توانمندی فرهنگی خاصی دارند، بهدلیل جو خفقان و سركوبی كه در كشورهای عربی بوده، دستشان در برابر حاكمان جائر بازنبوده است لذا حتی اگر نخواهیم به این سازمانها نمره بدی بدهیم مسلما میتوانیم ادعا كنیم كه بحث بیداری اسلامی را نمیتوان در اثر فعالیتهای رسمی این سازمانها دانست.
* مشكل صداوسیما در جذب ذائقه مردم به طریق اولی مشكل این سازمان با مخاطبان خارجی است
رجاییفر همچنین درباره عملكرد صداوسیما در بحث صدور انقلاب اسلامی گفت: شاید منصفانه نباشد در یك سوال درباره عملكرد و آسیبهای این دستگاه را بهویژه آنجایی كه با مخاطب عرب در رابطه است قضاوت كنیم؛ اما به نظر من تلاش خودشان را كردهاند و در وسع خودشان حركت كردهاند و البته فضاهایی برای گسترش وجود داشته كه استفاده نشده و غفلت شده و نگاههای سلیقهای بوده كه موجب طرد افراد موثر شده و دیگر این كه تبلیغات علمی و مبتنی بر دانش روز روانشناسی و جامعه شناسی و همچنین اصول حرفهای نبوده است.
وی افزود: صدا و سیما با این مشكلات در داخل نیز روبرو است و وقتی نتوانسته تولیداتش را با فرهنگ انقلاب و ذائقه قاطبه مردم و خواسته علما هماهنگ كند، به طریق اولی این مشكل را با مخاطبان خارجی كه شناخت كمتری از آنها دارد خواهد داشت و تاثیرگذاریاش محدودتر خواهد شد.
این كارشناس فرهنگی در همین حال به رقبای رسانهای صداوسیما اشاره و تاكید كرد: بالاخره صدا و سیما در عرصه جهانی نیز رقبایی دارد كه نمیتوان منكر تاثیرگذاری علمیتر و تكینكیتر آنها در میان اعراب شد؛ شما میبینید كه عربستان با پخش فیلمهای سینمایی و سریالها در شبكههای MBC به طور عظیمی فرهنگ سنتی اعراب را مورد تهاجم قرار داده و در كنار آنها رسانههای غربی را كه در دید و دسترس مردم منطقه هستند و در مقابل این همه ما العالم را داریم با توان محدود كه با این غولهای رسانهای باید رقابت كند؛ در نهایت فكر میكنم كه صداوسیمای ما نیز نباید مدعی باشد كه بیداری اسلامی رخ داده در جهان اسلام مدیون فعالیتهای اوست.
* انتقال مفاهیم انقلابی مهمتر از ساختن فیلم و گذاشتن در یوتیوب است
رجاییفر در بخش دیگری از این گفتوگو با اشاره به فعالیتهای نیروهای انقلابی به صورت فردی و در قالب NGOها گفت: این كه نیروهای جوان انقلاب وارد این عرصه شدهاند و از تكنولوژیهای ارتباطی جدید برای اثرگذاری استفاده میكنند خوب است، اما بدیهی است كه این جریان اصطلاحا پسینی است؛ یعنی اول امواج بیداری راه افتاده و امروز دوستان میخواهند كه به آن برسند و احیانا بر موجها سوار شوند و اثرگذاری كنند اما باید حواسشان باشد كه اگر بخواهیم مساله صدور انقلاب زیربنایی و اصولی باشد، باید مباحث را اولا بر اساس اهمیت شناسایی و تفكیك كنیم و بعد بهطور عمقی و تدریجی انتقال دهیم.
وی افزود: به عنوان مثال تا امروز ندیدهام كه در داخل ایران كسی این دغدغه را داشته باشد كه مهمترین آلترناتیو و رقیب اندیشه و حكومت اسلامی ایران در منطقه، نوع حكومت لائیك تركیه است كه بهدلیل حضور فعلی مسلمانان در قدرت، به ظاهر اسلامی بهنظر میرسد، باید توجه شود كه ظرفیت فقه سیاسی و پیشینه فرهنگی اعراب به جهات روشنی برای نزدیكی به مدل تركیه بیشتر است و این از مخاطراتی است كه جوانان ما باید در تحلیلهای عمیق خود به آن برسند و برای معالجه این تهدید راهكار پیدا كنند.
رجاییفر در عین حال تاكید كرد: شما ممكن است یك شعر تاثربرانگیز را كلیپ كنید و در فضای مجازی قرار دهید و براساس آن فردی به خیابان بیاید و شهید شود و در تكرار این جریان موجی ایجاد شود، انقلاب سرعت بگیرد و رژیم جائر ساقط شود؛ اما چه برنامه و پیشنهادی برای بعد از پیروزی دارید و در مرحله تاسیس یك نظام مطلوب چه تاثیری میتوانید داشته باشید؟ مثلا در مصر امروز، چه باید كرد؟ چگونه به ملت مصر بگوییم كه این گام پیروز انقلاب اول، احتیاج به انقلاب دوم دارد كه دست آمریكا را از كشور شما كوتاه كند؟ چه فایده كه مبارك برود و نامبارك دیگری جای او را بگیرد و با وجود تغییر ظاهری و در یك پروژه چند ساله دوباره كشور شما به جایی كشیده شود كه در دوران سادات و مبارك بود؟ لذا این فاز كه به مفاهیم عمیق اعتقادی و انقلابی بپردازیم و تجربیات انقلاب خودمان را انتقال بدهیم مهمتر از ساختن فیلم و گذاشتن آن دریوتیوب است.
دبیركل ستاد پاسداشت شهدای جهانی اسلام، با اشاره به تجربیات سالهای اولیه انقلاب اسلامی گفت: اگر یك بار تاریخ انقلاب را مرور كنیم، تقریبا یك كلید برای تداوم و ثبات جمهوری اسلامی ایران پیدا میكنیم و آن ولایت فقیه است؛ اگر شما ولایت فقیه را از كشور اسلامی ما برمیداشتید امروز چیزی به نام جمهوری اسلامی ایران باقی نمانده بود؛ امروز در مصر، در شرایط اول انقلاب ایران هستند در حالی كه آنها شخصیتی مثل امام خمینی(ره) ندارند كه بتوانند این مفاهیم را استخراج كنند و برای آینده كشورشان قانون اساسی اسلامی تدوین كنند و ...؛ حال اولین رئیس جمهور به مانند بیصدر میآید؛ فرضا اولین خیانت را ملت مصر میفهمد و كنار میگذارد؛ باز در طول تاریخ جلوتر كه میروند، دشمن هم با زیركیهای جدیدی جلو میآید دشمن با پیچیدگیهای لازم برای هر جا عملیات مناسب آن جا را طراحی میكند. در این كشورها عنصری به نام ولایت فقیه و رهبری وجود ندارد و این نقص بهزودی همه این انقلابها را به انحطاط میكشاند و دوباره آنها را در دامن آمریكا قرار میدهد؛ كما این كه در كشور ما هم تلاش كردند از بعضی مسئولان و روحانیون بزرگ تا ردههای پایینتر همه در مسیر منافع آمریكا قرار بگیرند و متاسفانه در مواردی نیز موفق شدند.
وی افزود: حال كه فضا، فضای انقلاب است، ما باید به مرحله بعدی فكر كنیم و در تعامل با حوادث منطقه، یك گام از خود انقلابیون جلوتر باشیم. آنها مسایل كف خیابان را خودشان میتوانند پیش ببرند و سازماندهی كنند و خیلی هم بهتر میدانند كه چه باید انجام دهند؛ اما به نظر من اگر درد صدور انقلاب اسلامی را داریم باید به فاز بعدی فكر كنیم كه برای بعد از پیروزی انقلابها نسخهای جهت حل معضلات سیاسی و فرهنگی آنها داشته باشیم.
* باید زمینههای صدور انقلاب دوم را اكنون فراهم كنیم
رجاییفر در ادامه این گفتوگو چگونگی ورود به فاز بعدی صدور انقلاب اسلامی را تبلیغ مساله «آمریكا، شیطان بزرگ» دانست و گفت: این به معنای این است كه همه محورهای تبلیغاتی ما و همه دعوتهای انقلابی به این سمت برود كه در همه این كشورها همه مشكلات مسلمانان از آمریكاست و باید نیروهای جهان اسلام علیه آمریكا و بیرون انداختن آمریكا از منطقه اعم از بیرون كردن سیاسی، نظامی و فرهنگی بسیج شود.
وی افزود: در حقیقت ما باید زمینههای صدور انقلاب دوم را اكنون فراهم كنیم و به این فكر باشیم كه دائم این مخاطرات را در همان ارسال ایمیلها و فیلمهایی كه ساخته میشود گوشزد كنیم و نرویم به فاز درگیریهای كنونی، بلكه برویم به فاز بعدی و بگوییم در حقیقت دشمن اصلی و خطر اصلی شیطان بزرگ است و به این سمت سوق بدهیم كه سفارتخانههای آمریكا را بگیرند، واقعا آمریكاییها را از خاك خودشان بیرون بكنند، در مقابل بازگشت آمریكا و چهرههای آمریكایی مقاومت بكنند و فرق اسلام آمریكایی و اسلام مقاومت را بشناسند.
این كارشناس فرهنگی ادامه داد: اگر بتوانیم این مولفههای بنیادی را مطرح كنیم و هشت استاد دانشگاه و دانشجو فعال به این شكل با شما همراه شوند و این مسایل را از شما بپذیرند آنها خودشان معلمی خواهند شد برای صدور انقلاب دوم به داخل مردم خودشان لذا فكر میكنم نقش ما اینجا بیشتر اندیشیدن به صدور انقلاب دوم است چون انقلاب اول به جریان افتاده و انشاءالله پیروز میشود و اگر به انقلاب دوم فكر نكنیم همه انقلابهای اول شكست میخورد.
* دفاع ما از فلسطینیها محكمترین سند عملی عبور ما از بحث شیعه و سنی است
رجاییفر در ادامه این گفتوگو در پاسخ به سؤالاتی درباره حساسیتهای موجود درباره فعالیتهای فرهنگی برای انقلاب اسلامی و ایجاد جو ضد شیعی در منطقه گفت: مبانی صدور انقلاب باید مبتنی بر صدور آرای امام و اسلام ناب محمدی(ص) باشد كه یكی از مهمترین مولفههای برداشت امام از اسلام، التزام به وحدت شیعه و سنی است لذا از هیچیك از فعالان فعلی فضای صدور انقلاب پذیرفته نیست كه در عرصه بحرین، بحث شیعیان را محوریت دهند. درست است كه شیعیان مظلوماند اما اهل سنت آنجا نیز مظلوم هستند و آنها نیز به استضعاف كشیده شدهاند.
وی افزود: اگر چه مظلومیت شیعیان بخشی از واقعیت است؛ اما غلط است كه مبنای تحلیل را بر این قرار دهیم كه شیعیان تحت ستم هستند و مساله را در چارچوب تنازع شیعه - سنی بررسی كنیم؛ چرا كه واقعیت مهمتر این است كه جهان اسلام گرفتار چنگال نیروهای حاكم آمریكایی و اینجاست كه باید با تبلیغ مولفه وحدت شیعه و سنی اختلاف را كنار بگذاریم و به تعبیر رهبری آب به آسیاب دشمن نریزیم.
این فعال مسائل فلسطین تاكید كرد: بنده به عنوان كسی كه در حوزه فلسطین كار میكنم معتقدم دفاع ما از فلسطینیها محكمترین سند عملی عبور ما ازشكاف شیعه و سنی است؛ چرا كه وقتی شما از فلسطین دفاع میكنید نشان میدهید كه بحث شیعه و سنی نیست و شما از حق و انسانیت و از حقوق انسان دفاع میكنید و فلسطین همانطور كه محور فكر مقاومت در جهان اسلام بوده، میتواند محور اساسی در بحث وحدت شیعه و سنی باشد.
وی در مقابل دامن زدن به جو ضد شیعی را خواسته حكام ارتجاعی فعلی و به ضرر جریان انقلابی منطقه دانست و گفت: اگر ما خودمان به اشتباه اختلاف شیعه و سنی را در میان خودمان و در جهان برجسته نكنیم، اصلا به صلاح انقلابیون جهان عرب نیست كه بر عجم یا شیعی بودن ایران تاكید كنند؛ امروز تصویر كلی از جهان عرب این است كه در این مقطع انقلابی در برابر غرب و سلطه سیاسی و فرهنگی آن در حال شكلگیری است و مردم به این تشخیص رسیدهاند كه پس از دهها سال حاكمیت دستنشاندگان غرب، در این روند چیزی جز حقارت، ذلت و ظلم و فقر و فساد نصیب ملتها نشده و در عین حال ایران را میبینند كه 30 سال در مقابل غرب ایستاده و هزینههای سنگینی برای حفظ استقلال خود پرداخت كرده و سیادتی را در منطقه و جهان برای خود آفریده است. بر این اساس به نظر میرسد باید اكراه داشته باشند كه بگویند ایران چون شیعه یا عجم است درمقابل غرب ایستاده؛ بلكه بهتر است بگویند كه این اسلام ناب رسول اكرم (ص) است كه در ایران به مصاف غرب برخاسته و ایران شیعی را از چنگ آمریكا بیرون كشیده است و امروز آنها نیز به این نگاه رسیدهاند كه در مقابل غرب بایستند لذا در كنار ما قرار گرفتهاند.
رجاییفر با اشاره به شخصیت سیدجمالالدین اسدآبادی به عنوان یك مصلح و بیدارگر اسلامی تصریح كرد: وی پس از سفر به مصر با بزرگانی چون محمد عبده همنشین شد و تاثیرات شگرفی گذاشت و جالب است كه بعد از فوت سیدجمال این تصور وجود داشت كه او از اهل سنت بوده است و امروز رسالههایی نوشته میشود كه اصل و نسب او چه بوده و در محضر چه علمایی درس خوانده تا ثابت كنند كه او شیعه بوده است.
وی با مطرح كردن این سوال كه چرا ما اینگونه رسالهها را داریم؟، افزود: این رسالهها نشان میدهد مرحوم سیدجمال برای نزدیكی به اهل سنت و جهان عرب، شیعه بودن خودش را آن قدر در حاشیه هویت اسلامی خود قرار داده بود، كه این ادعا امروز نیاز به اثبات دارد؛ چرا كه سیدجمال بصیرت داشت و به مهار فاجعه بزرگ هجوم استعمار به كشورهای اسلامی فكر میكرد و مسالهاش همه جهان اسلام بود و روی اختلافات متمركز نبود و این در حالی است كه ما در مقابل كسانی را میبینیم كه با این كه خودشان را عاشق رسول الله (ص) و اهل بیت(س) نشان میدهند دچار غفلت و جهالت میشوند و حتی وظیفه دفاع از فلسطین را شبههدار میدانند لذا باید معیاراندیشه و عمل ما فقط امام خمینی(ره) باشد.
* بهجای اینكه قرارداد ببندند 10هزار توریست بروند مصر، باید برای تشكلهای مردمی رابطه ایجاد كنند
رجاییفر در ادامه این گفتوگو به راهكارهای صدور انقلاب دوم و نیازهای آن اشاره كرد و گفت: من فكر میكنم كه ما الان در یك برهه آژیر قرمز هستیم و امروز وقت انقلابی كار كردن و انقلابی فكر كردن ماست و اگر از این فرصت انتقال قدرت استفاده نكنیم، شاید ظرف 5 - 4 سال آینده در منطقه، فضای مطلوب آمریكا رقم بخورد و دیگر فرصتی برای عمل كردن نباشد لذا باید به این چند سال به شكل یك وضعیت فوقالعاده نگاه كرد چرا كه حداقل 5 - 4 سال طول میكشد تا دیكتاتورهای بعدی ظهور كنند و میخهای قدرت خود را بكوبند.
وی افزود: البته در این مسیر باید این دقت را داشته باشیم كه در مسائل داخلی این كشورها دخالت نكنیم و صرفا مطالبات را بهنوعی تبیین كنیم كه مردم در انتخابات و تمایلات، بهسوی آن حزب و گروهی متمایل شوند كه میتواند پاسخگوی این مطالبات انقلابی باشد.
این كارشناس فرهنگی به لزوم پشتیبانی دولت اسلامی برای حضور جوانان انقلابی ایران در صحنه وقایع منطقه اشاره كرد و افزود: متاسفانه بدلیل محدودیت منابع، انتقال معارف و تجربیات انقلاب ایران فقط از مجاری مردمی قابل اجرا نیست و نیاز به طرح و برنامه از سوی دستگاه دیپلماسی كشور دارد. مثلا در مورد مصر ما باید سریع با این كشور رابطه ایجاد كنیم و بهجای این كه قرارداد ببندیم 10 هزار توریست برای تفریح و خوشگذرانی به مصر بروند و در این فضا حركت كنیم كه سیل مسافران امارات و تایلند، این بار به مصر سرازیر شود، باید از ظرفیت تشكلهای غیردولتی برای انتقال تجربه انقلاب به مردم آن جا استفاده كنیم.
وی افزود: بدیهی است كه سازمانهای مردم نهاد برای اعزام نیروهای فكری و ایجاد رابطه مداوم با نیروهای نخبه در جهان عرب، مشكل اقتصادی دارند و قطعا برای استفاده از ظرفیت علمی و عملیاتی بچههای انقلابی و افرادی كه مطالعه میكنند و طرح و برنامه دارند باید امكانات سفر فراهم شود تا تیمهایی از ایران به صورت مطالعاتی و دوستی، انجمنهای علمی و قاریان قرآن و دیگر قالبها به این كشور رفت و آمد كنند.
وی با اشاره به این كه حمایت دولت لازم است اما كافی نیست افزود: از طرف دیگر هم باید بچههای انقلابی تلاش كنند تا اولین شكافی كه بین ما و جهان عرب وجود دارد یعنی مساله زبان را پر كنند و تلاش كنند تا در سطوح عالی زبان عربی و انگلیسی بیاموزند كه بتوانند در تیمهای عقیدتی و با تخصصها و گرایشهای مختلف هنری مانند نقاشی، عكاسی تورهایی ترتیب دهند و وارد كشورهای عربی شوند، با مخاطبان هم نوع جلسه داشته باشند و نتیجه این باشد كه اولا ایران را بشناسانند تا ایرانهراسی و این شبهه كه ملت ایران خودش را جدای از اعراب میداند برطرف شود و ثانیا تجربیات ما به آنها منتقل شود مضافا این كه رقبای ما هم صحنه را برای مانور ما خالی نمیگذارند باید آنقدر قوی باشیم كه تهاجم فكری و فرهنگی آنها را هم دفع كنیم.
* باید با فاصله گرفتن از فضاهای مجازی و باور داشتن به قدرت آن، وارد فضای عملیاتی شویم
این كارشناس فرهنگی با تاكید بر لزوم رویكرد انتقادی به منظور دستیابی به قلهها تصریح كرد: علی ای حال اگر ما این فضای گذار را از دست بدهیم معلوم نیست سرنوشت منطقه بعد از 5 - 4 سال چه خواهد بود و امروز است كه ما احتیاج به حضور در كنار مردم انقلابی و نوع سخنان رئیس جمهور داریم كه پرشورترین شعارها علیه غرب و درباره مسائل منطقه عنوان شود و متعجبم كه در اوج چنین ضرورتی چرا سكوت در پیش گرفته شده و از آن مهمتر این كه در چنین شرایط بسیار حیاتی جهان اسلام، چرا با طرح بعضی مسائل انحرافی در داخل كشور بنوعی ریشهای، مقام ولایت كه میتواند كنه و هدف تبلیغات ما به انقلابیون منطقه برای حفاظت از مسیر و آینده انقلابها باشد، زیركانه مورد تضعیف قرار میگیرد.
وی افزود: فكر میكنم دچار یك فترت و غفلت هستیم و اهمیت موقعیت تاریخی را تشخیص نمیدهیم و از این رو در شرایط عملكرد نامناسب و نامطلوب سران دستگاههای اجرایی كشور لازم است دوستان جوان مطالباتشان را به این سو سوق دهند كه از مجاری قابل اعتماد در داخل نظام، مطالبات خود را تعقیب كنند و با فاصله گرفتن از فضاهای مجازی و باور داشتن به قدرت آن، وارد فضای واقعی و عملیاتی شوند و ارتباطاتی را در فضای حقیقی ایجاد كنند و تلاش كنند آن رابطه عینی كه باید و شاید، بین ملت ایران و ملتهای منطقه برقرار شود تا شاید بتوانیم در قالب این نزدیكی، تجربیات 30 سالهمان را انتقال دهیم و آنها را به مخاطرات در كمینشان آگاه كنیم؛ چرا كه الان وضعیت اینگونه نیست كه خیالمان راحت باشد كه مبارك و بنعلی رفتند و بقیه طواغیت هم می روند و حالا منطقه از آن ماست و خاورمیانه، خاورمیانه اسلامی شده است؛ این تحلیل غلط است، با چه تدبیری با چه پشتیبانی و با چه نیروهای مقاومی و با چه اندیشه مبنایی؟ ما در خطریم كه نقشه آینده چگونه ترسیم شود و باید ما در ساخت آینده منطقه حضور فعال داشته باشیم؛ ولی متاسفانه دستگاههای مجری ما در خواب و دولتمردان ما غافل و منفعلاند.