در گفتوگوی تفصیلی با حجتالاسلام ملكحسینی بررسی شد؛
ماجرای میوه بهشتی، وراثت، عصمت و تسبیحات حضرت زهرا (س)
تاریخ انتشارچهارشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۳ ساعت ۱۹:۳۳
: یك استاد سطح عالی حوزه گفت: در مرتبهای بالاتر از نفس «مطمئنه»، رضایت و خشم خداوند با رضایت و غضب شخص پیوند میخورد. یعنی همان حدیث پیامبر (ص) خطاب به فاطمه (س) فرمود: «ان الله یغضب لغضبك ویرضا لرضاك».
به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه فارس، حجتالاسلام والمسلمین سید شرفالدین ملك حسینی استاد سطح عالی حوزه و مراكز تخصصی كلام، فلسفه و تربیت مدرس حوزه علمیه قم است. به مناسبت فرا رسیدن ایام شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها گفتوگوی مشروحی با وی انجام دادهایم كه از نظر میگذرد.
* برای ورود به بحث، بفرمایید درباره شخصیت حضرت فاطمه و آنچه پیرامون آن حضرت است چگونه میتوان بحث كرد؟
ـ در دو مقام میتوان گفتوگو كرد: درباره كلماتی كه در مورد حضرت است و كلمات خود حضرت. هر دو مقام میتواند ابعاد شخصیتی فاطمه زهرا (س) را نشان دهد و توقع بشر از یك انسان الگو را برآورده كند. برای مثال حدیثی كه پیامبر اكرم (ص) درباره صدیقه كبری (س) گفتند میتواند هم فاطمه را معرفی كند و هم این كه یك سری الگوهای رفتاری و اخلاقی به بشر نشان دهد تا در مسیر سعادت از آن استفاده كند و نقش تاریخی خود را در هستی نشان دهد.
حدیث مذكور چنین است كه؛ همانا دخترم فاطمه بهترین اهل زمین از حیث عنصر، شرف و كرم است (إن فاطمة ابنتی خیر أهل الأرض عنصرا و شرفا و كرما). از این كلام مفاهیم و نكات بسیاری می توان برداشت كرد. نخستین نكته این است كه «دختر من» دارای این ویژگیهاست. باید دقت كرد كه عواملی كه در به وجود آمدن شخصیت حضرت زهرا نقش داشت اگر چه عوامل نوری و آسمانی بود اما حقیقتی كه توانست این نور را بگیرد نقش زیادی داشت كه این نور را زمینی كند و كسانی مثل فاطمه را تحویل بشریت دهد.
پیامبر میخواهد بفرماید آنچه در به وجود آمدن شخصیت زهرا نقش داشت، من بودم و این نقش تربیت و رعایت اصول الهی، انسانی و اخلاقی برای ایجاد، رشد و تربیت انسان را نشان میدهد.
در ماجرای «میوه بهشتی» نیز آن میوه را پیامبر (ص) دریافت كرد و این نشان میدهد كه اگر انسان بخواهد در ایجاد نسلهای پاك و تغییر جامعه آینده به جامعهای رو به خیر نقش ایفا كند باید خود را اصلاح كند. آنچه بیان شد درباره شخصیت حضرت زهرا (س) نیست بلكه درباره كلمه ای است كه پیامبر درباره ایشان بیان فرمود.
* ماجرای «میوه بهشتی» چیست و آیا میتوان از منظر عقلی بدان پرداخت؟
ـ مضمون روایت چنین است كه عمار میگوید: در خدمت امیرالمؤمنین به منزل فاطمه رفتیم. فاطمه خدمت امیرالمومنین عرض كرد یا علی! بیا تا از گذشته و حال و آینده برایت خبر دهم. حضرت عقب عقب آمد و با هم به مسجد رفتیم. صبر كردیم تا اصحاب پیامبر (ص) رفتند و پیامبر به امیرالمومنین فرمود تو میگویی یا من بگویم؟ علی عرض كرد سخن شما زیباتر است. حضرت فرمود: شما رفتید خانه فاطمه و او به شما چنان حرفی زد. شواهد و هم چنین خود روایت نشان می دهند كه امیرالمؤمنین این گونه رفتار كرد تا عظمت امّالائمه بیشتر شناخته شود و از واقعیت قضیه اطلاع داشت. امیرالمؤمنین پرسید نور فاطمه از نور ماست؟ پیامبر (ص) فرمود: آری همین طور است. وقتی به معراج رفتم نوری بر درختی بود، جبرئیل از ناحیه خداوند دستور خوردن آن میوه را به من داد و آن نور به خدیجه منتقل گشت و فاطمه به دنیا آمد. وقتی امیرالمومنین به منزل برگشت حضرت زهرا از آنچه در مسجد اتفاق افتاده بود به امیرالمومنین خبر داد و در ادامه گفت: مومن با نور خداوند می نگرد. این كه فاطمه زهرا ادعا می كند آگاهترین خلق می باشد نسبت به آنچه اتفاق افتاده و میافتد و روی خواهد داد. به خاطر این است كه علم غیب نور خداست و مومن با نور خدا می نگرد.
این گونه مسائل به سبب ایمان است و چون حضرت مرتبه عالیه ایمان را دارد؛ پس میتواند علم غیب وسیع داشته باشد. این نیز برشی از اوصاف حضرت است كه عقل نیز چندان به آن راه پیدا نمیكند.
* در روایت پیامبر اعظم (ص) بیان شده كه فاطمه (س) بهترین اهل زمین است، آیا مقصود این است كه مقام ایشان از امیرالمؤمنین بالاتر است؟
ـ این گونه صفتها نسبی و «اضافی» هستند، پیامبر اشرف مخلوقات است و در عین حال یكی از اهل زمین نیز هست و مقصود این نیست كه از خود رسول اكرم نیز بالاتر است. امیرالمؤمنین نیز در مقطعی امام فاطمه زهرا (س) بودند و هرگز معقول نیست كسی كه اشرف از دیگری نیست امام بر او باشد. بلی، فاطمه (س) در جهاتی كفو و هم شأن علیبن ابیطالب است، مانند برخی خلقوخوها و عبادتها اما باید از جهتی علی اشرف بر فاطمه باشد تا امام او باشد و غیر از این معنا ندارد.
* بیان شده كه؛ مردم درخانه ما اهلبیت میآیند و ما متوسل به مادرمان فاطمه زهرا (س) میشویم. آیا این سخن نیز بیانگر این نیست كه مقام حضرت زهرا بالاتر از امیرالمومنین است؟
ـ البته طبق برخی زیارتها و ادعیه، ائمه به امیرالمومنین علیه السلام نیز متوسل میشدند اما به لحاظ ناشناخته بودن مقام حضرت زهرا، ائمه نشان دادند كه فاطمه زهرا گرچه امام نیست اما به لحاظ قابلیتهای فردی مقام و منزلتی برتر از امام حسن و امام حسین و ائمه بعد دارد. بر این اساس فرمودند كه ما حجت خدا هستیم و مادرمان فاطمه نیز حجت ما بر خداست؛ یعنی اگر بخواهیم الگو برای خودمان قرار دهیم مادرمان فاطمه را الگو قرار میدهیم. امام عصر نیز برای معرفی هر چه بیشتر امّالائمه فرمودند كه مادرم فاطمه اسوه حسنه است.
* با توجه به این كه امام زمان قرار است مدیریت جهان را در اختیار بگیرد ممكن است كسی بگوید فاطمه زهرا (س) بر هستی مدیریت نكرد پس چطور میتواند الگوی مدیریت برای حضرت ولی عصر (عج) باشد؟
ـ حضرت زهرا از موقعیتها و فرصتهای اندك بیشترین بهرهها را برد، تهدیدها را تبدیل به فرصت كرد و با عمر كوتاه خود ادامه حیات دین را مدیریت كرد، با دقت در نحوه تبرّی از دشمنان و درخواست مخفی ماندن قبر و عدم حضور آنان در تشییعجنازه، سبب باقی گذاشتن یك حجت برای شیعه در طول تاریخ شد و اینها نمونههایی از مدیریت است. مدیریت فقط این نیست كه كسی در موقعیت حكمرانی و دستور دادن قرار گیرد! كلیدهایی در نحوه زندگی فاطمه زهراست كه ائمه با آن میتوانند در زندگی فردی و اجتماعی، حضرت را الگو قرار دهند.
* به نقش آبا در ایجاد و تكوّن شخصیت فرزندان اشاره فرمودید، آیا نقش وراثت را در این میان پررنگ میبینید؟
ـ دقیقاً كلام پیامبر همین را میرساند. در زیارت برخی از ائمه آمده است كه «اشهد انك كنت نورا فی الاصلاب الشامخه والارحام المطهره» معنایش این است كه پدران و اجداد نقش داشتند در این كه تو نور تجلی یافته در انسانها هستی. اگر این نور در آن دامنها نبود هرگز نمیتوانست در این موقعیت زمینی باشد. این تصور كه برخی میگویند شخصیت فاطمه نه از آن جهت كه دختر رسول خدا یا همسر امیرالمؤمنین بلكه به طور مستقل شخصیتی برجسته داشت ناشی از عدم تصور مفهوم روایات است.
فاطمه (س) هر چه دارد از خود اوست اما برخی از عوامل شكلگیری این شخصیت مربوط به خود او نیست. هر فضیلت و خیری در هستی شكل میگیرد به لحاظ رسول خداست و امیرالمومنین و فاطمه زهرا چون شاگرد رسول خدا بودند به آن مقامات دست یافتند. در عین حال پیامبر دارد خود را معرفی میكند كه ای بشریت! من توانستم انسانی را از خودم ایجاد كنم كه با ازدواج با همسری پاك و تربیت او به دست آمد، تربیتی كه زبانزد انبیا و اولیا و همه انسانهاست. باز در فضایل حضرت میتوان به روایت دیگری اشاره میشود كه اطاعت از فاطمه زهرا بر همه انبیا و اوصیا و جن و انس و حیوانات واجب است، یعنی مقامی دارد كه اگر در موقعیتی قرار گیرد علم و ایمان او برتر از دیگران است. كسب این مقامات در پرتو شخص رسول خداست.
* چگونه میشود كه خشم خدا با خشم خداوند گره بخورد؟ آیا این حدیث توجیهپذیر است؟
نفسها گاه «اماره» و فریبگر است كه خدا از آنان ناراضی است و گاه «لوّامه» است كه خدا از آنان در غضب نیست اما خودشان از آن راضی نیستند و گاهی «مطمئنه» است كه هم خدا از صاحب نفس راضی است و هم او از خدا. بالاتر كه برویم به این جا میرسیم كه رضایت و خشم خداوند با رضایت و غضب شخص پیوند میخورد، یعنی اگر كسی میخواهد ببیند رضایت و غضب خدا كجاست باید ببیند رضایت و غضب فاطمه (س) كجاست. این رضایت ولی خداست و فاطمه ولی الله است.
فاطمه طول عمر ندارد اما عرض عمر دارد، هر آموزشی كه داده به گستره تاریخ وسعت پیدا كرده است. این نشان میدهد كه انسانها با طول زندگی تعریف نمیشوند. یك نمونه از فضایل ایشان مربوط به جریان تسبیحات حضرت زهراست كه نگاه حضرت به این نیست كه زندگی جلو رود بلكه در همان نقطه نیز باید زندگی را وسعت بخشد. وقتی برای تقاضای خادم نزد پیامبر رفت و پیامبر به جای آن تسبیحات حضرت زهرا را عنایت فرمود، به امیرالمومنین عرض كرد برای دنیا نزد پیامبر رفته بودم و با آخرت برگشتم، یعنی لحظهام به اندازه تمامی گستره آخرت شد. دنیا به شكل طولی پیش میرود و زمانی عرض پیدا میكند كه زندگی اخروی شود.
* یكی از اشخاص به مقدمات به وجود آمدن تسبیحات حضرت زهرا (س) تمسك كرده و گفته است كه تقاضای استخدام خادم با عصمت حضرت زهرا (س) منافات دارد و متناسب با شأن ایشان نیست. چگونه میتوان به این شبهه پاسخ گفت؟
ـ در روایت درباره حضرت فاطمه بیان شده كه «حوراء انسیه». ما برای معصومان شأن انسانی قائل هستیم كه مانند بقیه كار میكنند و غذا میخورند، و این سخن مانند این است كه بگوییم دور از شأن حضرت فاطمه است كه نان بخورد و غذا بپزد. آیا دور از شأن پیامبر و امیرالمومنین نبود كه خرما بكارند تا نخل رشد كند؟ آنها در حقیقت دنیایی را برای خود در مسیر آخرت ترسیم كرده اند و درك درستی از دنیا داشته و دنیا را مقدمه آخرت میدانستند.
انسان نیازهای طبیعی دارد كه باید با ابزار طبیعی برطرف كند و هیچ پیامبر و ولی خدا از این قاعده مستثنا نیست. اگر رسول خدا به حضرت زهرا دنیا را نمیداد و او ناراحت نمیشد منافات با عصمت داشت اما وقتی با خوشحالی بر میگردد یعنی من میفهمم دنیا و آنچه در آن است قابل قیاس با ذكر «الله اكبر»، «الحمدلله» و «سبحان الله» نیست.
* به عنوان پرسش آخر، چرا سالی دو مرتبه برای شهادت حضرت زهرا (س) به سوگ مینشینیم؟
ـ به خاطر تفاوت نقل تاریخ است و این نیز باز یكی از نشانههای مظلومیت حضرت زهراست كه علاوه بر قبر آن حضرت، زمان شهادت نیز مخفی است. علما از این جهل تاریخی در بیان مظلومیت حضرت استفاده كردهاند. البته علاوه بر روایتهایی كه میگوید حضرت 75 یا 95 روز پس از پیامبر (ص) زنده بودند، روایتی نیز وجود دارد كه 45 روز بعد از پیامبر به شهادت رسیدند و در برخی از مناطق عربنشین در این روز نیز مجالس عزا برپا می شود اما از سوی علما به روایت 95 روز اعتنای بیشتری میشود.