۰
plusresetminus
یادی از سیاه ترین دوران فرهنگی انقلاب اسلامی

«حماسه دوم خرداد» و دستاوردهایی که بر باد رفت!

تاریخ انتشاردوشنبه ۵ خرداد ۱۳۹۳ ساعت ۱۵:۳۸
تنها نگاهی گذرا به وضعیت فرهنگی و سرمایه معنوی جامعه در سال 76 و قیاس این وضعیت با آنچه که در سال 84 در جامعه ایران نمود پیدا کرد، خود گواه خیانت و بلایی است که اصلاح طلبان برسر فرهنگ و سرمایه معنوی این مرز و بوم آوردند.
حماسه دوم خرداد
حماسه دوم خرداد
جافظ نیوز/ سرویس سیاسی «خرداد ماه» در بین دیگر ماه های سال، به ماه سیاست مشهور شده است چرا که بسیاری از رویدادهای مهم سیاسی از جمله انتخاب روسای جمهور معمولا در این ماه صورت می گیرد. اما نخستین باری که خرداد ماه در تاریخ سیاسی کشور ما ماندگار شد، در سال 76 و با حماسه دوم خرداد بود.
حماسه ای که در آن حدود 20 میلیون ایرانی به سید محمد خاتمی را دادند و رهبر انقلاب این حماسه را فرصتی مغتنم برای نظام اسلامی برشمردند.
بررسی شرایط سیاسی و وضعیت حاکم بر سالهای 75 و 76، حاکی از آن است که تورم 50 درصدی و گسترش فقر از یک سو و گرایش برخی مسئولان به تجمل گرایی و افزایش شکاف طبقاتی از جمله عواملی بودند که مردم را ترغیب کرد به تغییر و اصلاح روی بیاورند و دورترین گزینه ممکن نسبت به وضع موجود، دولت کارگزاران و شخص هاشمی رفسنجانی را برگزینند. در این بین، تنها محمد خاتمی بود که در بین دیگر رقبای انتخاباتی، با ادبیاتی متفاوت سخن می گفت و از تغییر و «اصلاحات» سخن به میان می آورد. بدین ترتیب، دولت اصلاحات شکل گرفت و زمامدار قوه مجریه کشور شد.
 
اولین هشدار در اولین دیدار!
در ابتدای روی کار آمدن دولت اصلاحات و در اولین دیدار هیات وزیران با مقام معظم رهبری، ایشان ضمن درخواست از خبرنگاران برای خروج از جلسه، تذکراتی را خطاب به دولت اصلاحات و برخی وزرا از جمله عطا الله مهاجرانی بیان فرمودند که یاداوری آنها سبب روشن شدن بسیاری از حقایق خواهد شد.
ایشان در این جلسه خطاب به مهاجرانی وزیر فرهنگ و ارشاد دولت اصلاحات فرمودند: «آقای مهاجرانی! من شما را خوب می‌شناسم دیدگاه‌هایتان را هم می‌شناسم و به آنها نقد هم دارم. نمی‌خواستم مقابل آقای خاتمی ایستادگی کنم و نگذارم شما را وزیر کند، اما با توجه به شناختی که از شما و دیدگاه‌هایتان دارم نمی‌خواهم در کارهایتان کاری کنید که ضد انقلاب خوشحال شود؛ دوست دارم موضع‌گیری‌هایتان مثل آقای مظفر باشد که وقتی صحبت می‌کند روح و جان آدم از ارزش‌های صحبت‌های ایشان لبریز می‌شود می‌خواهم مثل ایشان باشید.»
جالب آنکه پس از این اظهارات بود که مظفر وزیر آموزش و پرورش دولت اصلاحات به دلیل حمایتی که از طرف رهبر انقلاب از وی صورت گرفته بود در هیات دولت و در بین دیگر وزیران مورد حمله و آماج کنایه های گاه و بیگاه مسئولان وقت واقع می شود. به عبارت صحیحتر به جای آنکه مهاجرانی که مورد عتاب رهبر انقلاب قرار گرفته، مورد کم لطفی و بی مهری دیگر مسئولان واقع شود مظفر که مورد تایید و تمجید رهبر انقلاب قرار گرفت مورد حملات گاه و بیگاه برخی مسئولان وقت در هیات دولت قرار می گرفت.
عدم توجه به هشدارهای فرهنگی مقام معظم رهبری سبب گردید رویکرد فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد وقت، حساسیت های فراوانی را در سطح جامعه و در میان نمایندگان مجلس برانگیزد.
 
مسئولانی در قامت اپوزسیون نظام و رسانه هایی که خانه دشمن شدند!
«برخی مطبوعات پایگاه دشمن هستند و به تریبون های آنان تبدیل شده اند و علیه انقلاب اسلامی در حال دسیسه چینی و تدارک توطئه هستند!» این جمله ای بود که مقام معظم رهبری در یکی از خطبه های نماز جمعه تهران در سال 79 بیان فرمودند؛ جمله ای که عمق وادادگی و خیانت برخی سران اصلاحات که متصدی برخی روزنامه های پرتیراژ آن زمان بودند را برملا می ساخت. مطبوعاتی که غالبا با پشتیبانی و حمایت مالی دولت وقت چاپ و منتشر می شدند و مهمترین رویکرد آنها تحریک احساسات عمومی و حمله به مقدسات دینی مردم و پایه های انقلاب اسلامی بود.
و اما واکنش حیرت انگیز مسئولان وقت دولت اصلاحات در برابر سخنان هشدار دهنده رهبر انقلاب در آن روزها، خود پرده دیگری از نسبت اصلاح طلبان با ولایت فقیه را آشکار می سازد.
عطا الله مهاجرانی وزیر وقت فرهنگ و ارشاد اسلامی با گستاخی در مقابل موضع‌گیری رهبر انقلاب، طلبکارانه پاسخ می‌گوید: «مطبوعات بازتاب دهنده واقعیاتی هستند که در جامعه وجود دارد. طبعاً مدیران مسئول روزنامه‌ها می‌پذیرند که در کارشان خدشه وجود دارد، اما آنان به خود حق می‌دهند از این بخش از بیانات مقام معظم رهبری که برخی از روزنامه‌ها به پایگاه دشمن تبدیل شده‌اند، گله‌مند باشند.»
وزیر وقت کشور، موسوی لاری، نیز در این مسابقه ولایت گریزی از مهاجرانی عقب نمی ماند و می‌گوید: «توقیف فله‌ای روزنامه‌ها یکی از همین نمودهای مخالفت با برنامه‌های دولت اصلاحات است.»
فتنه سال 78 یکی دیگر از مواردی بود که با طرح ریزی و دخالت مستقیم برخی مسئولان وقت دولت اصلاحات طرح ریزی و اجرا شد.
حسین مظفر وزیر وقت آموزش و پرورش در این باره می گوید: «یک روز پس از بوجود آمدن آن غائله، من به آقای خاتمی در جلسه هیات وزیران گفتم: شما باید بروی و (در خصوص غائله کوی دانشگاه) اعلام موضع کنی. ولی هفت هشت نفر از آقایان در هیات دولت گفتند: شما به هیچ وجه نباید این کار را بکنی به خاطر اینکه آن طیف که با شما مخالف است چهار تا از بچه‌هایی هم که حامی شما هستند با این صحبت از دست می‌دهی! باید اذعان کنم که متاسفانه وزارت کشور و وزارت علوم ما در رأس این فتنه بودند.»
 
سرمایه ای که بر باد رفت!
دوران اصلاحات را باید دوران بحران های عمیق فرهنگی دانست. تنها نگاهی گذرا به وضعیت فرهنگی و سرمایه معنوی جامعه در سال 76 و قیاس این وضعیت با آنچه که در سال 84 در جامعه ایران نمود پیدا کرد، خود گواه خیانت و بلایی است که اصلاح طلبان برسر فرهنگ و سرمایه معنوی این مرز و بوم آوردند. حجاب و عفت زن مسلمان ایرانی نخستین امر مقدسی بود که قربانی سیاست های فرهنگی اصلاح طلبان شد. پوشش بانوی مسلمان ایرانی برای نخستین بار در برخی فیلم های سینمایی تولید شده در آن سالها، با نمایش پوشش های غیرمتعارف و ضد اسلامی مورد هجمه قرار گرفت و با مقالات شبه روشنفکری در خیل عظیم مطبوعات وقت تئوریزه شد، با عرضه‌ی کتب و نشریات خارجی ممنوعه و مبتذل که معرفی‌کننده‌ی چهره‌ی هنرپیشه‌های فاسد، توصیف‌کننده‌ی صحنه‌های غیراخلاقی و مسائل جنسی به صورت وقیحانه و مبلّغ مکاتب کفرآمیز بوده‌اند گسترش یافت و با تفاسیر غلط و انحرافی مسئولان وقت از لزوم آزادی های فردی در جامعه توجیه شد.
رئیس جمهور وقت یکی از تابو شکنان عرصه فرهنگ در این سالها بود. نگاهی گذرا به برخی مواضع سید محمد خاتمی در آن سالها، خود بیانگر میزان و عمق انحراف وی از آموزه های اسلامی است.
محمد خاتمی: ‌«اگر این حجاب و پوشش مانع حضور زن و بروز شخصیت زن شود، قطعاً مضر است... مشکل این نیست که زنان چگونه لباس بپوشند، مشکل این است که زنان بتوانند در عرصه‌های مختلف حضور داشته باشند.»[1]
سید محمد خاتمی: «اگر دین هم در برابر آزادی قرار گیرد، این دین است که باید محدود شود، نه آزادی.»[2]
همچنین دلدادگی به تمدن منحط غرب یکی دیگر از ویژگی های عجیب محمد خاتمی بود. وی در مقام تعریف از تمدن غرب می گوید: ‌«شما برای اینکه بتوانید پیشرفت کنید، راهی جز راه غرب ندارید و راه غرب یعنی پذیرش خرد غربی.»[3]
در همین ایام، رهبر انقلاب با موضع گیری صریح در برابر کسانی که در پی وادادگی و تسلیم در برابر تمدن غرب بودند فرمودند: «برای این‌ها آنچه مهم بوده، کسب قدرت سیاسی است که بتواند در کشور‌ها و دولت‌های اروپایی و غیره نفوذ کنند... و پول کسب کنند و این کمپانی‌ها، سرمایه‌های عظیم،‌کارتل‌ها و تراست‌ها را به وجود آوردند. اخلاق جنسی ملت‌ها را خراب کنند و مصرف‌گرایی را در بین آن‌ها ترویج دهند، بی‌اعتنایی به هویت‌های ملی و مبانی فرهنگی را در آن‌ها ترویج دهند. این‌ها اهداف کلام آن‌ها بوده است که همیشه لشکری هم از امکانات فرهنگی و رسانه‌ای و روزنامه‌های فراوان و مسائل گوناگون تبلیغات در مشت این‌ها بوده است. در مقابل پیمان ناتو که آمریکایی‌ها در اروپا به عنوان مقابله با شوروی سابق یک مجموعه‌ی مقتدر نظامی به وجود آورند، اما برای سرکوب هر صدای معارض با خودشان در منطقه‌ی خاورمیانه و آسیا و غیر از آن استفاده می‌کردند. حالا یک ناتوی فرهنگی هم به وجود آورده‌اند. این بسیار چیز خطرناکی است... سال‌هاست که این اتفاق افتاده است. مجموعه‌ی زنجیره‌ای به‌هم‌پیوسته از رسانه‌های گوناگون، اینترنت، ‌ماهواره، تلویزیون‌ها و رادیو‌ها در جهت اهداف مشخصی حرکت می‌کنند تا سررشته‌ی تحولات جوامع را بر عهده بگیرند. این‌ها صهیونیست‌ها و سرمایه‌دارهایند و عموماً هم در آمریکا و اروپا هستند. همان ناتوی فرهنگی در مجموعه‌ی خود، بسیاری از این دانشمندان، متفکران، هنرمندان، ادبا و امثال این‌ها را هم دارد.»[4]
مسلما هنگامی که رئیس دولت در قامت یک تابو شکن ظاهر می شود، دیگر ارکان و منصوبان و حامیان دولت نیز به خود اجازه می دهند که اگر مخالفتی با آموزه های اسلامی دارند، آن را علنی و با افتخار تمام اعلام نمایند.

محسن کدیور: ‌«امروز خدا در جامعه هیچ‌کاره است و همه‌کاره مردم‌اند.»[5]

اکبر گنجی: «در یک جامعه‌ی مدرن، جدایی دین از سیاست یک امر بدیهی است. ایران نیز در حال حاضر از فاز قبل مدرن به فاز مدرن پیش می‌رود.»[6]

سعید حجاریان: ‌«هم‌جنس‌بازی در کشور ما باید آزاد باشد و از جهت حقوقی نباید ممنوع باشد، گرچه از نظر اخلاقی زشت است.»[7]

عزت‌الله سحابی: ‌«حتی معصومین (علیهم السلام) خودبه‌خود، بدون نظارت مردم و به طور اصولی، در معرض انحراف هستند.»[8]
 
هنگامی که پرده ها کنار می روند!
یکی از مشکلات فراگیر در دوران اصلاحات، نفاق و دورویی برخی مسئولان وقت بود. تنها کافی است نگاهی به حال و روز بسیاری از مسئولان وقت دولت اصلاحات بیاندازیم تا دریابیم گزاره هایی نظیر «نفوذ دشمن در خانه انقلاب» که در آن سالها، به دفعات از سوی علما و دلسوزان نظام بیان می شد تا چه میزان به واقعیت نزدیک بوده است. دوران اصلاحات، دوران ظهور مسئولانی بود که برخی از آنها (هرچند انگشت شمار) فاقد کمترین اعتقاد و پایبندی قلبی به مبانی دینی و اسلامی بودند و تنها برای حضور در راس قدرت، خود را در قامت یک مسئول مسلمان و انقلابی معرفی می کردند. فریبا داوودی مهاجر مدیر کل زنان وزرات کشور، مشاور وزیر ارشاد، مشاور رئیس جمهور در مرکز مطالعات و تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری و مشاور وزیر علوم در دولت اصلاحات یکی از این اشخاص است که کوله باری از پست های دولتی را یدک می کشد. وی تنها دوسال پس از اتمام دوران مسئولیت خود در دولت، در یک تظاهرات بر علیه نظام اسلامی شرکت می کند و پس از گذراندن دوران محکومیت خود در زندان، با مهاجرت به آمریکا کشف حجاب می کند تا نشان دهد به عنوان یکی از مسئولان دولت اصلاحات در حوزه زنان، تا چه اندازه پایبند موازین شرعی و اسلامی بوده است.
http://www.farhangnews.ir/sites/default/files/content/images/story/12-07-14/2352-4749.jpg
شخص دیگری که می توان از او یاد کرد، علی اصغر رمضانپور معاون مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد در زمان وزارت مهاجرانی و معاون فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ایران، و رییس نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران در دوران وزارت احمد مسجد جامعی است. شخصی که در سالهای تصدی مسئولیت های دولتی، در ردیف اولین مخاطبان هشدارهای دلسوزانه رهبر انقلاب در زمینه نفوذ دشمن در برخی مطبوعات داخلی بود. نگاهی به احوالات این روزهای او و حضورش به عنوان کارمند بخش فارسی شبکه بی بی سی، پارادوکس نه چندان پیچیده رویکرد مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد وقت را حل می نماید.
اما شاخص این جریان، عطا الله مهاجرانی است که از چند سال پیش در لندن به سر می برد و از سفر به سرزمین های اشغالی و دیدار با پادشاه وهابی عربستان و دریافت کمک مالی از وی ابایی ندارد و این در حالی است که اصلاح طلبان وی را زینت الوزرای کابینه اصلاحات می دانستند!
 
دستاوردهایی که بر باد رفت!
حماسه دوم خرداد 76 یک دستاورد حقیقی برای ملت ایران و فرصتی بی نظیر برای محمد خاتمی و مسئولان وقت در دولت اصلاحات بود. فرصتی که به بدترین شکل ممکن سپری شد و یاداوری حتی گوشه ای از این دوران، می تواند هشداری باشد جهت تلاش برای عدم تکرار آن دوران سیاه ضد فرهنگی. بی دلیل نیست که جریان اصلاحات پس از انتخابات مجلس ششم، قریب یک دهه دیگر نتوانست با اقبال عمومی مواجه شود. و اما سالهای دور از قدرت اصلاح طلبان، به جای آنکه به آسیب شناسی و رفع ایرادات بنیادی بگذرد، صرفا به طراحی سیاسی برای بازگشت به قدرت گذشت که در یک نمونه می توان به فتنه سال ۸۸ اشاره نمود. امری که سبب می شود نقش اصلاح طلبان در آینده کشور نقشی حداقلی باشد؛ در حقیقت دوران فعلی، زمان گذار مردم به آینده ای است که نیروهای جوان و باتجربه معتقد به آرمان های اصیل انقلاب اسلامی، به تعبیر رهبر معظم انقلاب تفکر ”اصولگرایی اصلاح طلبانه“ را در عرصه مدیریت کشور به مرحله اجرا خواهند گذاشت.

 
پی نوشت:
[1] روزنامه‌ی همبستگی، ۱۹ دی ۱۳۷۷، ص ۲، مصاحبه‌ی خاتمی با شبکه ان‌اچ‌کی.
[2] اولین سالگرد دوم خرداد در دانشگاه تهران.
[3]روزنامه آریا، ۲۸/۶/۷۸
[4] بیانات رهبر معظم انقلاب در سفر سال ۸۵ به سمنان، در جمع اساتید و دانشجویان دانشگاه‌های این استان.
[5] محسن کدیور در دانشکده‌ی فنی دانشگاه تهران در سال ۷۹ طی سلسله مباحثی تحت عنوان پژوهش‌های قرآنی.
[6] اکبر گنجی در مصاحبه‌ی روزنامه تاگس اشپیگل آلمان، روزنامه‌ی کیهان، ۲۴ فروردین ۱۳۷۹.
[7]سعید حجاریان، روزنامه‌ی صبح امروز.
[8] روزنامه‌ی عصر آزادگان، ۱۶ دی ۱۳۷۸.

 
کد مطلب : ۴۴۳۹
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما