می دانم که منتظرم نبودی
ولی می دانی که انتظار دارم.
یادداشت :
شمع چراغ شیراز
تاریخ انتشارپنجشنبه ۲۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ ساعت ۱۲:۰۵
آقا سلام🌺
می دانم که منتظرم نبودی
ولی می دانی که انتظار دارم
دعوتنامه ندارم
اما نامه دارم
درد هایم را بهانه کرده ام
مهر نامه ام عطر گلاب گربه است
آقای من
تو شروع شهر شیرازی، ای شمع و چراغ زار
نیامده ام که اندکی بمانم
امده ام که اندکی برایت بمیرم
من غریب وبی کس این شلوغی ام
اجازه هست حرمت
گاهی خانه من باشد!؟
اجازه هست
تا در آغوش شبستانت رها شوم؟
یا شمعی در زاویه ان بیفروزم؟
حرمت بوی امام رضا دارد
حتی به آن نازنین تاسی دارد
او ضامن آهو بود شما ضامن من باش
ای یوسف شهر شیراز
اجازه هست تا زلیخای تو باشم🌸
زلیخا بنی ایمان
گزارشگر : منیره خسروبیگ
کد مطلب : ۲۸۶۰۴
