به گزارش
حافظ خبر، کُوشک (عمارت اصلی) باغ تاریخی نوابی در سکوت و مُماشات سازمان میراث فرهنگی استان فارس، ناشی از عوامل طبیعی و یا احتمالا عمدی در آستانه تخریب تدریجی و نابودی حتمی است.
باغ تاریخی نوابی همسایگان دیگری نیز داشت: باغ “مینوی سالار” و باغهای موسوم به “گلخانه”. نه از غوغای باغ ناصرالدین سالار، همان جنگاوری که اهل شعر و شاعری نیز بود، خبری هست و نه از طراوات، و هست و نیست باغ های گلخانه. ولی بقایای باغ نوابی هنوز پابرجاست. راستش را بگوئیم؛ چه باقیماندنی! دیگر!، صدای آب در جدول خُداش برای آبیاری این باغ که به گوش نمیرسد، هیچ، درختانش نیز در سوز و گدازند. باغی با فراز و نشیب تاریخ ایران زمین؛ روزگاری در زمان حیات بانی آن یعنی، حسنعلیخان نواب، هندیان تابع دولت انگلیس در آن اقامت داشتند.
اکنون، این باغ که از وسعت آن در منابع تاریخی به میزان پنج هکتار یاد شده است، از هر سو زیر فشار هست و به طور دائم به عرصه و حریم آن تجاوز میشود. به طوری که با استناد به مساحت پنج هکتاری این باغ در سال ۱۳۶۳، در سالهای اخیر بخشی از مساحت آن را آموزش و پرورش و بخشی دیگر را دانشگاه علوم پزشکی در مالکیت خود در آورده اند و اقدام به ساخت و ساز بلند مرتبه در عرصه آن نموده اند. دستگاه شهرداری شیراز نیز هر آنچه که نمیباید با اجرای طرح مترو بر عرصه و حریم این باغ تاریخی می آورد، با آواری از بتن و آجر، آورده است. کاش این باغ هم به تاریخ پیوسته بود و اکنون تجاوزها و تعرضها بر حریم و عرصه آن اینگونه دل ایرانیان باغ دوست و باغ پرور را نمی آزرد! بر سر باغ نوابی در چند دهه اخیر، هر آنچه که نمی بایست بیاید، آمده است.
کوشکی لرزان و در آستانه ریزش و درختانی در آستانه کم آبی و خشکی. دردناک است ولی ضلع جنوبی دیوار این باغ در سیطره کاسبان محلی است. ضلع شمالی اش زیر طرح مترو، نابود شده است و این طرح تنه به تنه آن میزند؛ گویا این سازه های مَهیب شهری، بعضا غیر ضرور و ناکارآمد و بی خاصیت، با زبان بی زبانی به این باغ بینوا میگویند: “تو را زیر آواری از بتن، دفن خواهیم کرد.” ضلع غربی اش در معرض دستکاری های خاموش است. ساختمانهای بلندمرتبه در یک قدمی آن سر بر می آورند. باغ نوابی در سوز و گداز است و صدایش را نمیشنویم. وااسفا!، مسئولان سازمان میراث فرهنگی در خواب و سکوت هستند.
خبر مهلکتر اینکه قرار است یک سازه بد ترکیب و بدقواره پل از همجواری و بخش قابل توجهی از آن گذر کند؛ به راستی چه اتفاقی قرار است بیفتد؟ آیا بنا هست تاریخ شهر شیراز کم کم نابود شود، چرا و به کدامین گناه، باغ نوابی ساعت به ساعت نابود میشود؟ چرا میراث فرهنگی نظاره گر اقدامهای مخرب است؟ مگر مسئولیتی در این رابطه ندارند؟! بشتابیم و این باغ را نجات دهیم…
منبع: IANN