فارس نوشت: نیمی از دوره حاکمیت جریان سیاسی اصلاحات بر شورای شهر شیراز گذشت. شورایی که از ابتدای تشکیل بجز یک کُرسی، مابقی بهطور کامل در اختیار این جریان سیاسی و «لیست امید» با شعار «تَکرار میکنم» رهبر اصلاحات بود.
نکته مهم آنکه این شورا در نبود نظارت استصوابی و فیلتر شورای نگهبان و بدون درنظر گرفتن استعلامات نهادهای نظارتی شکل گرفته و عصاره فضایل جریان اصلاحات در شیراز به شمار میرود.
از سوی دیگر هر مدیرکل یک مافوق در وزارتخانه خود دارد و حتی فرماندار و استاندار و امامجمعه نیز باید به مقام ارشد خود پاسخگو باشند، اما نهاد مدنی شورا به هیچ شخص و دستگاهی پاسخگو نیست و با بودجه کلانی که در اختیار دارد، میتواند هرگونه و به هر طرف که خواست براند و برود!
با این حساب 2 سال پیش شورای شهری در شیراز تشکیل شد که بدون هرگونه محدودیت شورای نگهبان، بهصورت یکدست در اختیار بهترین افراد جریان اصلاحات قرار گرفت و علاوه بر آن، 4 نماینده شیراز در مجلس و همچنین فرماندار و استاندار و تمام ارکان دولت نیز به این جریان سیاسی تعلق گرفت تا دیگر هیچ بهانهای برای کارشکنی دیگر دستگاهها وجود نداشته و همه چیز برای خدمت به مردم فراهم باشد.
شورای شهر یا مهدکودک؟!
حالا شورای شهر شیراز با بودجه چشمگیر سالیانه بیش از 3 هزار میلیارد تومان که چندینبرابر بسیاری از دستگاههای اجرایی دیگر است، میتوانست بدون دخالت هیچ نهاد بیرونی و بدون هیچ بهانهای، هرآنچه در چنته داشت برای اجرای برنامههای خود در مدیریت شهری را رو کند؛ اما بررسی دو سال اخیر نشان میدهد که حواشی این شورا و شهرداری کم نبوده؛ از
انتخاب پرحاشیه شهردار تا انتخاب معاون اجرایی با مدرک پرستاری!، از
فشار عضو شورای شهر برای انتصاب خواهرخانم بهعنوان شهردار منطقه گرفته تا
صدور حکم جلب قائممقام شهردار و حواشی بعد از آن، از
دعوای قاسم مقیمی با سولماز دهقانی در جلوی دیدگان خبرنگاران تا
توهین عجیب و نژادپرستانه رئیس شورای شهر به مردم که گفت «خدا پدر جهاد سازندگی را بیامرزد که 10 تا پل زد تا یک عده بیایند در شهر و ادعای شهرنشینی کنند!» و در آخر مجبور به عذخواهی رسمی شد؛ از
بازداشت مهدی حاجتی عضو شورای شهر و روانه شدن به زندان عادلآباد گرفته تا دهها حاشیه دیگر در شورای شهری که قرار بود محل خدمت به مردم باشد و ثمره همه این اتفاقات تلخ، انتقاد بسیاری از مردم از تعطیلی پروژههای عمرانی شهر و نیز
گَرد ناامیدی و بیاعتمادی بر دلوجان هواداران اصلاحات شد که جوانان اصلاحطلب طی نامه سرگشاده به آن اذعان کردند.
همه این اتفاقات یکطرف؛ اما حواشی فراوان یک ماهه اخیر ازجمله قهر رئیس شورا و آبستراکسیون سایر اعضا و دعوای کودکانه بر سر کُرسی ریاست و ...، سبب شد بسیاری از ناظران، دیگر از شورای شهر شیراز بهطور کامل ناامید شده و حتی از این نهاد با عنوان «
مهدکودک» یاد کنند! مجموعه این اتفاقات به بدنه اجتماعی جریان اصلاحات ضربهای سخت وارد کرد و موجب ناامید شدن بسیاری از افرادی شد که به لیست «تَکرار امید» چشم امید بسته بودند.
داستان پدرخوانده و مادرخوانده چیست؟!
اما این روزها افکار عمومی متأثر از دعواهای اخیر شورای شهر شیراز و افشاگریهای رئیس شورا، به دو کلیدواژه بیشتر از همه حساس شده است: «پدرخوانده» و «مادرخوانده»! هرچند دخالتهای آزاردهنده این دو عنصر کلیدی در شورا، به برهه کنونی خلاصه نشده و پیش از این نیز توسط برخی دیگر از اعضای شورای شهر به رسانهها کشیده شده بود.
در ابتدا مهدی حاجتی عضو بازداشتشده شورای شهر شیراز در مرداد سال 97 و در آستانه آغاز سال دوم شورا در توئیتی نوشت: «در آستانه یکسالگی شورای شهر و ضرورت انتخاب هیأترئیسه، با ورود پدرخواندههای اصلاحات یکباره جلسه هماندیشی صبح دوشنبه لغو میگردد و دستور جلسه صحن علنی نیز 14 ساعت مانده به شروع تغییر میکند؛ چون ابزارهای اکثریتسازی و حذف را دارند.»
این برای نخستینبار بود که عضو شورای شهر فریاد خود از دخالت پدرخوانده را در فضای رسانهای سر میداد، هرچند این پایان کار نبود.
اِعمال نفوذ بر درونیترین و خاصترین مسائل شورا
حاجتی در اواخر مرداد اینبار نه در حد یک توییت و چند کلمه، بلکه در نامهای مشروح خطاب به جوانان اصلاحطلب ضمن انتقاد شدید از دخالتهای پدرخوانده و مادرخوانده، از حلقهای مشهور که اِعمال نفوذی گسترده بر درونیترین و خاصترین مسائل شورا را دارد و بعدها «حلقه قمآباد» نام گرفت، پرده برداشت.
وی در
نامه جنجالی خود نوشت: «ازنظر اینجانب یکسالگی شورای شهر و شکلگیری تضادهای آشکار در جبهه اصلاحات فارس، شأن نزولى دوباره به بازخوانی فرآیندهای در جریان شهر شیراز بخشیده است. امروز نباید از اعتراضها و انتقادات بهحقی که در بستن لیست امید در شیراز بین محافل سیاسی گذشت گذر کنیم و آن را بهوقت دیگری واگذار کنیم؛ چراکه همان جریانهای دخیل، امروزه تمامی خواستهای خود را در قالبی که میتوان نامهای پدرخواندگی و مادرخواندگی بر آن نهاد به شورای شهر و شهردار محترم تحمیل میکند و هرگونه عمل خلاقانه و مبتکرانه از سوی شورای شهر را خنثی میکند.»
در ادامه این نامه آمده بود: «ازنظر اینجانب که عضوی جوان از شورای شهر هستم رویکرد نقادانه اصیل به مسیر طی شده ما باید معطوف به جریانی باشد که با تمام قدرت، لابیهای خود را به کار میاندازد و به شکلی مُخرّب مانع از شکلگیری ذهنیت منسجم و خلاق در شورای شهر و شهرداری میشود. حلقهای مشهور که اِعمال نفوذی گسترده بر درونیترین و خاصترین مسائل شورا دارد و در مقابل، هیچگونه فشاری را از جانب افکار عمومی متحمل نمیشود و درواقع، پاسخگوی اعمال نفوذ خود در شورای شهر و شهرداری نیست.»
حاجتی بار دیگر در تاریخ یازده اردیبهشت و در نشست گذر قوامالدین شیرازی، از خالت پدرخوانده در عزل مدیر ستاد آبادگری باغهای شیراز به دلیل مخالفت با تغییر کاربری باغ وی خبر داد و از اقدامات پدرخوانده بشدت گلایه کرد.
با نزدیک شدن به آغاز سال سوم شورای شهر و برگزاری انتخابات هیاترئیسه شورا، مجدداً موضوع دخالتهای پدرخوانده و مادرخوانده در افکار عمومی مطرح شد؛ تا آنجا که برخی از سایتهای جریان اصلاحات در استان فارس برکناری دستغیب و روی کار آمدن موسوی حاصل تفاهم پشتپرده با حلقه قمآباد ارزیابی کرده و تیتر زدند: «پیروزی پدرخوانده/ شورای شهر نتوانست هزینه استقلال خود را بپردازد»!
و البته احمدرضا دستغیب رئیس دو سال اول شورا نیز که دیگر کار خود را تمامشده میدانست، در هنگام ترک جلسه شورا به نشانه اعتراض به صراحت از این دخالتهای پشت پرده انتقاد کرد و خطاب به خبرنگاران گفت: «
من تابع پدرخواندهها و مادرخواندهها نیستم».
اظهارات دستغیب و تحلیلهای ارائهشده از افراد با نفوذ و صاحبقلم جریان اصلاحات نشان از این موضوع دارد که عبدالرزاق موسوی رئیس جدید شورای شهر و یار غار مهدی حاجتی که پیش از این مهمترین و نخستین مخالف پدرخواندهها و مادرخواندهها به شمار میرفت، حالا خود در این انتخابات با حمایت پدرخواندهها و مادرخواندهها موفق به کسب کرسی ریاست شده است.
پیروزی پدرخوانده!
یکی از پایگاههای خبری اصلاحطلبان فارس هفته گذشته درباره پشتپرده اتفاقات شورای شهر و اِعمال نفوذ «حلقه قمآباد» در انتخابات هیئترئیسه شورا در مطلبی با تیتر «پیروزی پدرخوانده» چنین نوشت: «حلقه قمآباد معاملهای را ترتیب داده است که طبق آن، یاران آن حلقه به موسوی بهعنوان رئیس شورای شهر شیراز رأی خواهند داد. در اِزای این کار، تیم موسوم به «خط امامیها» یعنی موسوی و همراهانش نیز در شورای اصلاحطلبان با محوریت و ریاست یکی از چهرههای اصلی «حلقه قمآباد» یعنی «عبدالحمید معافیان» مخالفتی نخواهند کرد. گردانندگان بازی در «حلقه قمآباد» در شرایطی ایده ائتلاف با «سیدعبدالرزاق موسوی» را مطرح کردهاند که تا همین چندوقت پیش در عیان و نهان، موسوی و برخی نزدیکانش را نفوذی مجموعهای خاص در جریان اصلاحات معرفی میکردند و چنان هیبتِ وحشتناکی از او ساخته بودند که هرگونه نزدیکی و تعامل و همکاری با آنها گناهی کبیره و غیرقابل بخشش معرفی میشد.»
در ادامه این مطلب آمده بود: «با این همه، سیدعبدالرزاق موسوی نیز با وعده ریاست بر شورای شهر شیراز، با فراموش کردن حرفهای خود و یارانش بهویژه نیروی اصلی و مؤثرشان در شورا یعنی «مهدی حاجتی» که برای معرفی مرکزیت و محوریت رانت و منفعتطلبی سیاسی در شیراز همواره نشانیِ «حلقه قم آباد» را میداد، به این بازی و ائتلاف شوم با «حلقه قمآباد» وارد شده و از این پس بر جایگاه ریاست شورای شهر شیراز تکیه میزند. اهل اشاره خوب دریافتند که سرّ از هم گسیختن رشته موّدت «حلقه قمآباد» و دستغیب که تا مدتی قبل یارانِ جانیِ هم بودند، و ائتلاف دور از انتظار آن حلقه با موسوی که در دشمنی با یکدیگر از فرصتی غفلت نمیکردند، چیزی نیست جز تأمین منافع اصحاب حلقه قمآباد»!
برده نیستم
اما سید عبدالرزاق موسوی روز گذشته و در نخستین نشست مطبوعاتی خود تلاش کرد این اتهام دوستانش در جریان اصلاحات را پاسخ دهد و در همین رابطه طی سخنانی صریح با تأکید بر اینکه «
من برده کسی نیستم»، اظهار داشت: «برای انتخاب شدن بهعنوان رئیس شورا به کسی تعهد یا قولی ندادهام، من طبق اصول و چارچوبی که به آن معتقد هستم عمل میکنم و برده کسی نیستم.»
رئیس جدید شورای شهر شیراز افزود: «برای کاندیدا شدن با بیش از 30 نفر از افرادی که اصلاحطلب یا غیر اصلاحطلب بودند، صحبت و مشورت کردم که اکثراً هم موافق بودند، اما اینکه برای انتخاب شدن بهعنوان رئیس شورا به کسی تعهد یا قولی داده باشم، صحت ندارد. هیچ فردی هم جرأت نمیکند از من درخواستی خلاف قانون داشته باشد.»
گذر زمان بیش از پیش روشن خواهد کرد که خطمشی شورای شهر شیراز استقلال از پدرخواندهها و مادرخواندههاست و یا اینکه با چراغ سبز حلقهای خاص تصمیمات اساسی شهر اتخاذ میشود.
اینکه حلقه مشهور قمآباد و پدرخوانده و مادرخوانده کیست برای خواص سیاسی استان مشهود است، اما «جمیله کریمی» درست سه روز قبل از انتخابات پرحاشیه هیاترئیسه و همزمان با منتشر شدن موضوع دخالت پدرخواندهها و مادرخواندهها در جمع خبرنگاران گفته بود: «من مادرخوانده نیستم».