به گزارش
حافظ خبر، در دهههاي اخیر سرعت تغییرات جوامع، رشد قابل توجهی داشته است. اکثر تغییرات رخ داده نیز وابسته به تحول علم و فناوري بودهاند که ازجمله اهم آنها میتوان به انقلاب ارتباطات، علوم و فناوريهاي شناختی، فناوريهاي زیستی، پیشرفتهاي فضایی و هستهاي اشاره کرد.
این تأثیرات، به ویژه در ابعاد سیاسی آن به اندازهاي بوده است که در جهان امروز «آموزش، بعد چهارم سیاست خارجی است». همکاری آموزشی به منزله نوعی سرمایهگذاري براي آینده روابط دیپلماتیک میان ملیتها محسوب میشود. در این میان دانشگاهها که معمولا به منظور حل مشکلات جوامع پدید آمدهاند، دستخوش تغییر شدهاند و از آنجا که اغلب نخبگان سیاسی از میان دانشگاهیان برگزیده میشوند، گسترش اعطاي بورسهاي بینالمللی و پذیرش دانشجویان خارجی به منزله نوعی معرفی فرهنگ و جامعه خود به رهبران سیاسی و مدیران ارشد آینده کشورهاي جهان است. همچنین روابط دانشگاهی میتواند موجب استحکام روابط سیاسی و اقتصادي میان دولتها شود.
گسترش روزافزون در حیطه علم و فناوری، سهولت دسترسی به اطلاعات، پیشرفتهای رسانهای و ارتباطی و همچنین بحرانهایی مانند درگیریهای سیاسی، جنگها، فقر، مشکلات اقتصادی، تغییرات اقلیمی و بلایای طبیعی نشانگر نیاز به روندی جدید در مناسبات بینالمللی هستند.
بسیاری از عوامل و بحرانهای ذکر شده نیاز به همکاریهای چند جانبه علمی و فناوری دارد که یک کشور به تنهایی از عهدۀ آن برنمیآید. از سوی دیگر، بر خلاف بسیاری از دیدگاههای غالب، علم و فناوری موضوعی فارغ از نزاعهای سیاسی و اقتصادی و امری بیطرف و جهان شمول نیست و رقابتها و حتی درگیریهای بسیار جدی چه به صورت آشکار و چه به صورت نهفته همواره فعالیتهای علم و فناوری را تحتالشعاع خود قرار داده است.
ازاین رو،
با توجه به تحولات سریع و پیچیدگی روزافزون سازوکارهای ارتباطات بینالمللی در زمینههای مختلف علمی و فناوری که منحصر به مرزهای جغرافیایی کشورها نیست و نیز با توجه به پدیدار شدن مفاهیم جدیدی از دیپلماسی مانند دیپلماسی رسانهای، دیپلماسی فرهنگی و دیپلماسی دیجیتال، برای تنظیم مناسبات بینالمللی علم و فناوری، مجموعهای از دیدگاهها، راهبردها، سازوکارها و عوامل مورد نیاز است که در مجموع از آن میتوان به "دیپلماسی علمی" تعبیر کرد.
صرف نظر از تعریف دقیق و قطعی دیپلماسی علمی، آنچه مسلم است این است که این موضوع توجه و حساسیت بسیاری، خصوصاً در کشورهایی که سابقه انواع مختلف سلطهگری را دارا هستند، برانگیخته است. براساس سند توسعه دیپلماسی علمی و فناوری کشور میتوان
دیپلماسی علمی را تعاملات و ارتباطات با دولتها، موسسات، متخصصان و مردم از طریق بکارگیری سازوکار دیپلماسی جهت ایجاد فرصتهایی برای توسعه علمی و فناوری و نوآوری کشور و متقابلا استفاده از این ظرفیت برای پیشبرد اهداف سیاست خارجی تعریف کرد.
در تبیین اهمیت و حساسیت مسئله دیپلماسی علمی و ضرورت توجه و عدم غفلت از آن، همین بس که سازمانها و نهادهای مهمی در سطح جهان در زمینه دیپلماسی علمی فعال هستند که برخی از آنها عبارتاند از:
سازمان ملل که هدف از برنامه "ابتکار دیپلماسی علم و فناوری" این سازمان، بسیج تخصصهای علمی و فناوری برای توانبخشی به دیپلماتها و نمایندگان کشورها و تصمیمگیری آگاهانه در جایی که علم و فناوری نقش مهمی را ایفا میکند، اعلام شده است.
انجمن پیشبرد علم آمریکا که با راهاندازی کرسیهای هماندیشی برای دانشمندان و تحلیلگران سیاسی و سیاستگذاران به طور خاص علاقهمند به یافتن فرصتهایی است تا به عنوان میانجی میان جوامعی که رابطه رسمی با آنها محدود است عمل کند؛
انجمن پادشاهی انگلیس که در زمینههای نوظهور دیپلماسی علمی بسیار فعال است و مشخصا در رابطه با کشورهای مسلمان نیز اقداماتی در زمینه دیپلماسی علمی انجام داده است، از جمله اقدام به تهیه اطلس علم و نوآوری در جهان اسلام(Royal Society Website) و دفتر مشاور علم و فناوری وزارت امور خارجه آمریکا که از اهداف اصلی این دفتر مشارکتسازی با جوامع علمی ملی و بینالمللی و ارائه مشاوره دقیق علمی و فناوری به وزارت امور خارجه این کشور است.
تحلیل و بررسی دیپلماسی علمی ایران در سالهای اخیر
آمار پایگاه استنادی اسکوپوس در سال ۲۰۱۷ نشان میدهد جمهوری اسلامی ایران صدرنشین رشد تعاملات علمی بینالمللی است و این تعاملات بالاترین میزان رشد را در بین قدرتهای علمی جهان دارد.
تعاملات علمی جمهوری اسلامی ایران در سال ۲۰۱۷ نسبت به ۲۰۱۶ بیش از ۱۲ درصد رشد داشته که بالاترین نرخ رشد در بین قدرتهای علمی جهان است. بیش از ۸۳ درصد از کمیت علم دنیا در سال ۲۰۱۷ متعلق به همین ۳۰ کشور است.
طبق این گزارش بعد از جمهوری اسلامی ایران به ترتیب کشورهای تایوان، لهستان، ترکیه، هند، روسیه، جمهوری چک، مالزی، استرالیا، آفریقای جنوبی، انگلستان، آمریکا، ژاپن، فرانسه، برزیل، ایتالیا، کانادا، کره جنوبی، مکزیک، آلمان، بلژیک، اتریش، سوئیس، هلند، دانمارک، پرتغال، سوئد، نروژ و اسپانیا بیشترین رشد تعاملات علمی بینالمللی را داشتهاند.
در پژوهشی که سید عبدالحمید میرحسینی و حسین محمدی دوستدار، در رابطه با "دیپلماسی علمی به مثابه جنگ نرم" در سالهای اخیر انجام دادهاند، در رابطه با دیپلماسی علمی در ایران و ضرورت و اهمیت آن با کارشناسان علمی و اساتید دانشگاهی مصاحبه بعمل آوردهاند. این افراد عضو هیت علمی دانشگاهی و انجمنهای علمی بودهاند که اطلاعات زیر را میتوان از این مصاحبه استخراج کرد:
دغدغه برقراری و حفظ تعاملات بینالمللی
در جهان امروز، برقراری همکاریهای علمی بینالمللی از اهمیت و ضرورت بالایی برخوردار است. از آنجایی که امروزه سرعت پیشرفت علم و فناوری بسیار چشمگیر است، کشور ما نیز برای بهرهمندی از چنین پیشرفتهایی و همچنین مبادله داشتههای علمی خود باید روابط بینالمللی خود را در زمینههای علمی گستردهتر کند. اما آنچه که ظاهرا مستتر است، این است که پیشرفتها و دستاوردهای روزافزون علمی کشور، تنها در صورت داشتن روابط بینالمللی با دیگر کشورهای جهان معنادار و ارزشمند خواهد شد، ولی در صورت عدم تحقق این شرط، این پیشرفتها فاقد ارزش و اعتبار است.
ضعف ساختار روابط علمی بینالمللی موجود
دولت و وزارتخانههای مسئول به واسطه ساختارهای اجرایی، فعالیتها و سیاستهای اتخاذ شده، در ایجاد موانع و یا حتی قطع روابط بینالمللی دخیل هستند. استراتژیهای متفاوتی که وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در پیش گرفته است مانند اعطای بورسیه تحصیلی به دانشجوهای ایرانی یا خارجی کشورهای مختلف، عدم حمایت همه جانبه و در دسترس نبودن امکانات آموزشی و پژوهشی متعدد و اتخاذ سیاستهای کوتاه مدت بدون هیچ حاصلی که شاید خواه ناخواه به ترویج پدیده موسوم به فرار مغزها منجر شده است. البته دلایل عدم موفقیت را میتوان نداشتن تعریف درستی از اولویت علم و فناوری، ضعف در تهیه و تدوین رویکرد کلی، عدم امکان رایزنی میان صاحبنظران علمی و سیاسی و ناتوانی در فراهم آوردن تمهیدات لازم برای برقراری روابط بینالمللی و گسترش این فعالیتها و بی اعتنایی نهادهای درگیر مانند وزارتخانههای علوم و آموزش و پرورش دانست که باعث مشکلات عدیدهای شده است.
کسب سود و تأمین منافع، انگیزه اصلی روابط علمی بینالمللی
از مهمترین دلایل ایجاد و تداوم همکاریهای علمی بینالمللی و بکارگیری دیپلماسی علمی در روابط فراسوی مرزهای کشور، کسب سود و منفعت و تامین منابع است. بیشتر این مصاحبهشوندگان معتقد بودهند که به بهانه انجام فعالیت علمی و کسب نفع علمی پژوهشگران و اساتید میتوانند به تمامی ابعاد دیگر و پیامدهای حاصل از آن بیاعتنا باشند، زیرا ماهیت علم را جهانی میدانند. به این ترتیب محققانی که قدم در این نهادهاند، فقط باید به جنبه علمی روابط توجه داشته باشند و خود را مسئول حفظ اعتبار و وجهه کشور خود در تمامی ابعاد ندانند، حتی اگر این روابط نقض کننده خط مشی و سیاستهای کلی کشور متبوع آنها باشد.
گسترش تبادلات علمی دانشگاهی بینالمللی، تبادل دانشجو، گسترش هدفمند همکاريهاي علمی با استفاده از تقسیم کار داخلی به منظور اهداف علمی و اقتصادي، گسترش ارتباطات علمی دانشجویان، ایجاد شرایط حضور دانشمندان خارجی در کشور، افزایش شفافیت در تعاملات، گسترش بسترهاي فناوري رسانه و فضاي مجازي، تمرکز بر عرضه محصولات با فناوري پیشرفته به منظور برندسازي علمی، تمرکز بر برندسازي علمی کشور، افزایش تبادل دانشجو در رشتههاي علوم انسانی، جذب سرمایهگذاران خارجی توسط وزارت خارجه، ممانعت از جذب فرهنگی دانشجویان به کشورهاي خارجی و تلاش براي مدیریت معکوس، جذب هدفمند نخبه سیاسی خارجی، استفاده از دانشجوي خارجی در بهبود روابط سیاسی و اعمال نفوذ سیاسی، استفاده از دانشجویان خارجی به منظور اثرگذاري فرهنگی بر کشورها، برندسازي دانشگاههاي کشور به عنوان مرجع در یک رشته و برندسازي علمی به واسطه ایجاد تعاملات علمی بینالمللی ازجمله کارهایی است که میتوان در جهت رشد دیپلماسی علمی در کشور انجام داد.
علم و فناوری