یادداشت // دکترمجتبی اشرافی // حافظ خبر
انقلاب اسلامی سال 1357ه.ش. درحالی در ایران به وقوع پیوست که ساختار و سازماندهی سیاسی با نادیده گرفتن ملت، بر محوریت فردی شاه و در جهت شخصی سازی بسیاری از ساز و برگ های قدرت نامشروع پهلوی بود. اما انقلاب اسلامی با تغییر این ساختار، محوریت را از شخص به ملت و از فردیت به جمعیت منتقل نمود و شاخصه های اخلاق و تعهد را در سایه ی آموزه های دینی، سرلوحه ی هدف گزاری های سیاسی، ساختاری و سازمانی قرار داد که از این منظر، فارغ از سازمان های منافع محور، شکل گیری نهادهای تکلیف محور و موفقیت این نهادها درانجام مأموریت های محوله در سال های پس از انقلاب اسلامی، به عنوان یکی از مهم ترین دست آوردهای انقلاب اسلامی در پساچهل سالگی خود مطرح شده است.
سپاه پاسداران، از مهم ترین نهادهای انقلابی و ارزشی است که با دخالت مستقیم و مشارکت بیواسطه مردم و عناصر انقلابی در نخستین روزهای پیروزی انقلاب اسلامی تشکیل و برای ادامه نقش خود در نگهبانی از انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن پابرجا میماند. در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، حدود وظایف و قلمرو مسؤولیت این نهاد انقلابی در رابطه با وظایف و قلمرو مسؤولیت نیروهای مسلح دیگر با تأکید بر همکاری و هماهنگی برادرانه میان ایشان بوسیله قانون تعیین شد.
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و مجموعه های تابعه ی آن ازجمله، نهاد بسیج مستضعفین به عنوان نهادی انقلابی و تکلیف محور توانسته است برمبنای فلسفه ی شکل گیری خود و وظایف محوله از جانب قانون اساسی کشور(اصول 150 و 151) موفق عمل نماید. به طوری که این نهاد انقلابی بنا به فرموده ی فرمانده کل قوا و مقام معظم رهبری(مد ظله العالی) تلاش می کند تا از قالب سازمانی به سمت ساختار نهادی حرکت نموده و بیش تر و بیش تر تکلیف محور و رسالت محور شود: «سعی کنیم سازمان سپاه که امروز به صورت یک سازمان مطرح است، حالت نهادی داشته باشد؛ مثل همانی که از اول تا امروز بوده است و این حالت نهادی در او تقویت بشود»(امام خامنه ای مد ظله العالی، دیدار با فرماندهان سپاه، 23 / 4 / 1389).
مأموریت سپاه بر مبنای قانون اساسی جمهوری اسلامی، «نگهبانی از انقلاب و دستاوردهای آن» می باشد و این درحالی است که قانون اساسی در اصل 143 وظیفه ارتش را «پاسداری از استقلال و تمامیت ارضی و نظام جمهوری اسلامی» دانسته و از هر دو طیف خواسته است تا بر مبنای قانون هماهنگی و همکاری برادرانه داشته باشند.
وظایف نیروهای مسلح در زمان جنگ مشخص و تعریف شده است. در زمان صلح نیز بر مبنای قانون اساسی(اصل 147)، نیروهای مسلح وظیفه دارند « افراد و تجهیزات فنی» خود را «با رعایت کامل موازین عدل اسلامی»، «در کارهای امدادی، آموزشی، تولیدی، و جهاد سازندگی» بکار گیرد.
بنا به مبنای قانونی بالا، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، می بایست حوزه های مأموریتی خود را بر مبنای رسالت محوله از طرف قانون اساسی، تعریف نماید. به تعبیری دیگر، این نهاد انقلابی در راستای صیانت و حفظ دست آوردهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و امنیتی انقلاب اسلامی، وظیفه دارد تمام توان سرمایه ی انسانی و تجهیزات فنی خود را برای این رسالت مهم بکار گیرد.
دفاع از امنیت ملی و منافع ملی کشور چه در زمان جنگ سخت و چه در هنگامه ی جنگ نرم و تهاجم فرهنگی و تحریم های اقتصادی، وظیفه ی مبنایی و محتوایی نهاد انقلابی و مکتبیِ سپاه پاسداران می باشد. وظیفه ای که چه در طول هشت سال جنگ تحمیلی رژیم بعثی بر علیه دولت و ملت ایران و چه در بازه ی زمانی سازندگی پس از جنگ و حتی در جهت نیل به سند چشم انداز پیشرفت و پیش روندگی و پیش برندگی الگوی ایرانی-اسلامی پیشرفت، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در کنار سایر مجموعه های نظامی، امنیتی، اقتصادی، فرهنگی و ... توانسته است برادرانه و بر مبنای رسالت قانونی و نهادی خود، کارنامه ی روشن و مثبتی از خود به جای بگذارد.
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، با تأسی از سیره و منش امام حسین علیه السلام، نهادی تکلیف محور و ارزش مدار است. اگرچه این نهاد انقلابی و حسینی یک نهادی نظامی است، اما اسلحه ی پاسداران انقلاب، نه فقط تفنگ، بلکه فکر و اندیشه و بصیرت و رزمندگی و مجاهدت و مسلح بودن به ارزش های اخلاقی و دینی و ولایی است.
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و سازمان بسیج، نهادی کارآمد و نهالی چهل ساله است و در پساچهل سالگی انقلاب اسلامی، برای عینیت بخشیدن به اهداف متعالی انقلاب اسلامی و گام دوم نظام سازی جمهوری اسلامی، می تواند بسیار مؤثر باشد. به شرطی که در این نهاد انقلابی و آرمان گرا به سه عنصر «شناخت هدف»، «برنامه ریزی مؤثر» و «شناخت مخاطبان»، توجه شده و در ساختار مدیریتی و اجرایی و حتی مبنایی و معنایی این نهاد، برای سرعت بخشیدن به رسیدن به کمال مطلوب، مد نظر قرار داده شود. از این منظر، کارآمدی و اثر بخشی روش های معمولِ فرهنگی که در قالب مهندسی فرهنگی نظام، بردوش این نهاد انقلابی گذارده شده است نیز درگرو توجه به این سه عنصر اساسی است.
بنا به فرموده مقام معظم رهبری، «نسل های متجدد سپاه، متبدل سپاه، نسل های آیندهی سپاه، باید سعی کنند یک قدم جلوتر و بالاتر از نسل های گذشته بردارند. یعنی عالَم رو به رشد است، رو به تکامل است؛ حرکت، حرکت تکاملی است، پس جا دارد اگر ما انتظار داشته باشیم، توقع داشته باشیم که جوانِ وارد شدهی در سپاهِ امروز، از لحاظ معرفت، بصیرت، آگاهی، فداکاری، آمادهبهکاری، درست کار انجام دادن، بجا کار انجام دادن، بهنگام کار انجام دادن ـ که اینها خصوصیاتی است که سپاه از خودش در طول این سالها نشان داده است ـ یک قدم سپاه را از نسل گذشته بالاتر ببرد. به سپاهِ امروز که انسان نگاه کند، ببیند که کیفیت بالاست. ... شما نگاه کنید به شرائطی که آن روز بود: جنگی وجود داشت و حضور دشمن در خاک ما؛ چه قبل از جنگ تحمیلی هشت ساله، حضور ضد انقلاب مسلح، چه بعد هم که جنگ شروع شد، خود این یک عامل و انگیزهی قوی ای بود که آدم های بی تفاوت را هم حرکت می داد و می آورد داخل آن صحنهی عجیب و پرشور. امروز آن جنگ نیست؛ یک جنگ ظریفتری هست و البته خطرناکتری. آگاهی از اعماق این جنگ یک توانائی بیشتر و هوشمندی بیشتری را می طلبد. اگر ما دیدیم امروز کسانی وارد این میدان هستند و تلاش می کنند و مبارزه می کنند و با بصیرت در وسط میدان می ایستند، پس جا دارد که بگوئیم این از لحاظ انگیزه، از لحاظ عمل، کم تر از او نیست. اگر بهتر عمل کند، بهتر هم هست. در آینده هم همین جور می تواند باشد؛ همت را این باید قرار داد.»
بر همین مبنا، نهاد انقلابی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، اجازه یافت تا در زمان صلح، بنابر مصلحت و نیاز، در عرصه های جهادی و کمک به پیش برد اهداف انقلاب اسلامی در صورت لزوم، وارد عمل شود. بر همین مبنا، این نهاد ارزشی، در جهت ارتقاء سطح رفاه عمومی و کارآمدتر کردن نظام و دولت، مشارکت در عملیات امدادی به هنگام بروز بلایا و حوادث و انجام خدمات امدادی، آموزشی، تولیدی و جهاد سازندگی به درخواست دولت و با رعایت کامل موازین عدل اسلامی در زمان صلح در حدی که به تشخیص شورای عالی سپاه، آمادگی رزمی لازم را برای انجام مأموریتهای خود از دست ندهد را در اولویت اهداف و اهم فعالیت های خود دربعد از جنگ تحمیلی رژیم بعثی بر علیه ایران قرار داد.
اینکه امروز، اولویت عملکردی یک پاسدار انقلابی چه می تواند باشد، خود تفسیر و بحثی مفصل می طلبد. اما در وحله ی اول، پاسدار انقلابی بایستی مدافع و حامی بلافصل شریعت اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله و نظام مقدس جمهوری اسلامی باشد. در مرحله ی دوم این دفاع از حریم دین و ولایت، در هر عرصه و جایگاهی قابل تبیین و تعریف است و ترجیحاً منافاتی هم با قانون اساسی ندارد. اگر الان دشمن دین و ملت، میدان نبرد را به عرصه فرهنگی و سیاسی کشانده است، سرباز ولایت و پاسدار دین و انقلاب بایستی، موقعیت شناس باشد و مصمم، بصیر و با آگاهی و آمادگی کامل و تحلیل درست، در عرصه های بصیرتی، فرهنگی، اجتماعی و حتی علمی و اخلاقی، پویا، متحرک و پیشبرنده و پیشرونده باشد. پاسدار انقلاب الزاماً بایستی دارای بصیرت در هدف، بصیرت در وسیله، بصیرت در شناخت دشمن، بصیرت در شناخت موانع راه، بصیرت در شناخت راههای جلوگیری از این موانع و برداشتن این موانع باشد. و این بصیرت و آگاهی جز با مجاهدت و تلاش و رهبانیت و اخلاق مندی و مطیع امر ولایت بودن و مدافع حقوق حقه ی ملت بودن، فراهم نمی شود.