یکم: خواه سران فتنه را «سران فتنه» بخوانیم، خواه «عوامل فتنه»، خواه «گرفتاران فتنه»، خواه «بسترسازان فتنه»، خواه «خطاکاران فتنه»، خواه «گول خورده های فتنه»، خواه «بی بصیرت های فتنه»، خواه «کج فهم های فتنه»، خواه «لایه میانی فتنه»، خواه «بازی خورده های فتنه»، خواه «بیچاره های فتنه»… و خواه سران فتنه را «سران فتنه» بخوانیم، خواه «تهان فتنه» (!؟) هیچ کم نمی شود از جرم و جنایت شان. در ثانی، مگر مشکل ما چگونه خواندن عنوان دانه درشت های فتنه ۸۸ است؟! سران فتنه، سال مظلوم هشتاد و اشک، آنقدر بد شدند و زشتی و پلشتی کردند که حتی «بی گناهان فتنه» خواندشان هم چیزی از گناهان ریز و درشت ایشان نمی کاهد. آری! مشکل ما اسم فتنه گران نیست؛ رسم فتنه گری است.
دوم: بخواهم دقت و شدت و انصاف را در هم بیامیزم، نتیجه این می شود؛ رفتار و گفتار سران فتنه در سال های ۸۸ و ۸۹ ملغمه ای بود از خبط و خطا، خیانت و جنایت، اشتباه و گناه، امیدوار کردن دشمن و مایوس کردن دوست. این همه را خلاصه تر کنم، می شود «فتنه». فتنه ای که به تعبیر «آقا» هیچ قصدی نداشت الا «براندازی نظام».
سوم: سران فتنه، گیرم خواسته یا ناخواسته، غافلانه یا عامدانه، خبط یا خیانت، نفهمی یا عداوت، و اشتباه یا گناه، پیاده نظام دشمن شدند در توطئه براندازی. فقط این نبود که «ستون پنجم دشمن» شده باشند، بلکه رسما «سرباز دشمن» شدند. سرباز دشمن شدند و سربار مردم… و تا می توانستند «محاربه» کردند. آیا لازم است فی الحال بیانیه های سران فتنه را جلوی چشم مخاطب بیاورم؟! و آیا لازم است با ریز جزئیات بگویم که عاشورای ۸۸ در خیابان های مرکزی تهران چه گذشت؟!
چهارم: آنکه اندک مطالعه ای در «فقه»، و اندک مداقه ای در «قضا» دارد، به راحتی می تواند با قوی ترین دلایل محکمه پسند، «محارب» بودن کله گنده های فتنه ۸۸ را ثابت کند، اما بسنده کردن نظام به مجازات زندان برای شماری از فتنه گران اصل کاری، کیفر حبس برای ۲ نفر از سران فتنه، و شتر دیدی ندیدی در حق مابقی عناصر فتنه، لطف نظام به ایشان است. قطعا قرار نیست نتیجه این لطف، بی حیایی باشد، چرا که همگان خوب می دانند حکم محارب دقیقا چیست!
پنجم: ما درایت سنجی نظام مظلوم جمهوری اسلامی را می فهمیم، ما حکمت اندیشی علمدار عزیز انقلاب را درک می کنیم، ما کرامت رهبر حکیم مان را واقفیم، ما معذورات پیدا و پنهان دستگاه قضا را آگاهیم، لیکن آنچه اصلا متوجه نمی شویم، بی حیایی جماعتی است که جواب رواداری نظام را به جای خضوع، با درشتی می دهند! باری همان ایام فتنه نوشتم که مطالبات آرمان خواهانه ما سر جای خود محفوظ، اما خامنه ای، چه حکم به عدالت دهد، چه حکم به مصلحت، چه فریاد بخواهد، چه سکوت، چه حرکت، چه سکون، چه خون بخواهد، چه خون دل، چه بی قراری و خطر، چه صبر و بصر، برای ما همچنان «خامنه ای» است و «نائب امام زمان». امر ولی امر، هر چه می خواهد باشد؛ برای ما آنچه لذت بخش است، «اطاعت از ولایت» است. آن مصلحتی که خامنه ای برای جمهوری اسلامی می سنجد، «مر عدالت» است. معطوف به مفهوم والای ولایت فقیه، و ناظر بر امر امام، ما هم عدالت را مقدس می دانیم، هم مصلحت را. هم شدت را، هم رحمت را.
ششم: از جمله جرایم بسیار سنگین سران فتنه، یکی هم این است؛ قبل از هر انتخاباتی، مردم باید روان پریشان داشته باشند که آیا باز هم فتنه ۸۸ تکرار می شود یا خیر؟! همین یک قلم، جرم کوچکی است؟! و آیا دادگاه های این دنیایی، اصلا از پس کیفر این گناه درشت برمی آیند؟! کدام محکمه این دنیایی قادر است آبروی مجروح نظام در مقطع فتنه ۸۸ را التیام بخشد؟! بر فرض که سران فتنه محاکمه شدند و حکم محارب هم گرفتند؛ آیا این حکم برای مادر شهید غلام کبیری، جگرگوشه اش «حسین» می شود؟! کدام محکمه می تواند تقاص این خون را بستاند؟! و کدام حکم، یارای محو آن همه آبروریزی را دارد؟! الحق اینجا از آنجاهایی است که باید قیامت و عدل و داد الهی را شکر گفت که «آقا» حکیمانه فرمود: «پایبندی همه به این راهها و قوانین، سلامت انتخابات را تضمین میکند، مگر اینکه کسانی بخواهند از راههای غیرقانونی عمل کنند، همچنانکه برخی در سال ۸۸ اینطور عمل کردند و برای مردم و کشور مزاحمت و ضرر بهوجود آوردند و برای خودشان نیز در زمین و در ملا اعلی، اسباب سرشکستگی و بدبختی فراهم کردند».
هفتم: دشمن با استفاده از سران فتنه، برنامه چیده بود تا تن جمهوری اسلامی در آستانه هر انتخاباتی بلرزد، لیکن بعد از انتخابات هشتاد و اشک، انتخابات مجلس، به همان شکوه دیرینه برگزار شد. خرداد ۹۲ اما در پیش است. اگر فتنه ۸۸ اسم رمز آشوب، «تقلب» بود، اینک تقلب، خود صاحب اسم رمز شده؛ «انتخابات آزاد»! از صدقه سر رهبر فرزانه مان، این بار اسم رمز فتنه آفرینی، قبل از انتخابات، لو رفت، نه بعد از انتخابات… «معلوم است که انتخابات باید آزاد باشد، مگر بیش از ۳۰ انتخابات ۳ دهه اخیر، آزاد نبوده است؟ در کدام کشور انتخابات از ایران آزادتر است؟ مراقب باشید این حرفهای شما مردم را از انتخابات مایوس نکند… در کدام کشور درباره صلاحیتها، ملاحظات لازم اعمال نمیشود؟ چرا اینقدر بر این مساله تکیه و تلاش میکنید در ذهن مردم این تصور بهوجود بیاید که شرکت در انتخابات فایده ندارد؟… مبادا دچار غفلت شوید و جدول مورد نظر دشمن را پر کنید».
هشتم: اگر سال ۸۸ بعد از فتنه، واژه «بصیرت» گل کرد، اینک بصیرت، زودتر از «فتنه و انحراف» به میدان آمده. به یمن همین هوشیاری، و صدالبته به یاری خداوند منان، که جمهوری نازنین اسلامی را همواره در آغوش رحمت خود گرفته، خرداد ۹۲ باز هم «خرداد حماسه» خواهد شد، نه «خرداد حادثه». ما همان بچه های سوم خردادیم… و به «خرداد پر از حماسه» عادت داریم. گذشت دوره ای که یوم الله ۹ دی، بعد از فتنه رخ دهد. فتنه اگر بخواهد پوست انحراف بیندازد، پیشاپیش با ۹ دی طرف است. یوم الله ۹ دی فقط مال ۸۸ نیست؛ لازم باشد، برای هر سالی، تمثالی از وفاداری می شود. یوم الله ۹ دی، فقط سال ۸۸ بود که پس از فتنه، خلق شد. اسم رمز بصیرت یعنی این!
*** *** ***
این نوشته تمام نمی شود الا به گلایه از بعضی رجل سیاسی. آقایان! هیچ کس با وحدت، آنهم در آستانه انتخابات مشکلی ندارد، اما وحدت فرق می کند با غفلت و احیانا ماستمالی و تخفیف بی خود دادن به سران فتنه.
یعنی چه آخر این حرف ها که شما می زنید؟! سران فتنه، «تهان فتنه» هم باشند، باز «سرشکسته و بدبخت اند در زمین و ملا اعلی». آقایان! به کدام راه زده اید خودتان را؟! مگر شما همان ها نبودید که گاهی از اوامر علمدار بر سر من و امثال من چماق می ساختید؛ کندروی نسبت به ولایت، همان قدر بد است که تندروی؟! پس لطفا کندتر از «سرشکسته و بدبخت در زمین و ملا اعلی»، نام ننهید سران فتنه را! پس لطفا کندتر از «آقا» حرکت نکنید! پس لطفا غفلت نکنید و از وحدت، کاریکاتور نکشید! این را هم بدانید بد نیست؛ گاهی سرباز جلوتر از فرمانده می ایستد، نه اینکه احیانا بخواهد تندتر از ولی امر حرکت کند. نه! نه! قصه این است؛ تا سینه ما هست، خامنه ای سپر نمی خواهد.