اشاره: پویایی و کارامدی هر سیستم و ارگانی از یک سو در ارتباط مستقیم با حضور نخبگان و متخصصان در طراحی نقشه راه و عمل به آن است و از دیگر سو وابسته به چرخش نخبگان و متخصصان در عرصه مدیریتی، به نحوی که این امکان همواره وجود داشته باشد که اندیشه ها و افکار مختلف اجازه بروز و ظهور در عرصه مدیریتی و اجرایی را بیابند و تفکرات مختلف بتوانند هر کدام به نحوی موجب ارتقا و رشد کمی و کیفی سیستم اجرایی و اداری شوند.
چرخش نخبگان و مدیران در راس هرم مدیریتی از یک سو سبب شکسته شدن انحصار عده ای خاص در راس هرم قدرت می شود و از سوی دیگر موجب استفاده از حداکثر ظرفیت ها و امکانات خواهد شد. از طرفی به سختی می توان متصور بود که یک مدیر اجرایی بیش از چند دهه در راس هرم مدیریتی ارگان و یا نهادی باشد و آن ارگان اجرایی همچنان از پویایی و بالندگی مطلوب برخوردار باشد.شاید مجموعه همین عوامل است که سبب می شود مقام معظم رهبری حکم مسئولیت مسئولان انتصابی و ارشد نظام را بیش از دو دوره و مجموعا بیش از ده سال تمدید نکنند و این امکان همواره از سوی ایشان برای نخبگان و مدیران جوان در هر مجموعه انتصابی وجود داشته است که کارامدی خود را به منصه ظهور گذاشته و از توان و ظرفیت خود در جهت رشد و بالندگی نظام اسلامی بهره گیرند. مسئولانی چون فرماندهی کل سپاه، ریاست قوه قضائیه، ریاست سازمان صدا و سیما و ... از جمله مسئولیت هایی هستند که طی سالیان گذشته نهایتا پس از یک دوره ده ساله مدیریتی، جای خود را به یک اندیشه تازه و نگاه مدیریتی جدید داده اند و این تغییر مدیریتی، سبب تزریق انرژی و انگیزه مضاعف در آن سیستم جهت پویایی و بالندگی شده است.اما این روند مبارک و صحیح متاسفانه در همه ارکان نظام جاری و ساری نیست. به عنوان مثال در همین استان فارس، مدیری از اواسط دهه هفتاد تا کنون مدیرعامل یکی از سازمان های حساس و مهم استان بوده است. طی چند ماه گذشته هنگامی که زمزمه های جابجایی و بازنشستگی ایشان در سازمان مذکور به گوش رسید، تلاش مضاعفی از قبیل رایزنی با معاون وزیر و ... صورت گرفت تا ایشان همچنان در سمت و جایگاه خود باقی بمانند! و اتفاقا پس از این تلاش گسترده در جهت ابقای ایشان، حکم عزل و جابجایی ایشان ملغی شده و همچنان مشغول به خدمت هستند! سوال اینجاست که بر فرض تداوم موفقیت های مدیریتی(که بعید به نظر می رسد)، چرا این امکان وجود ندارد که گردش نخبگان در سیستم مدیریتی موجب ارتقای بیشتر افراد و استفاده از حداکثر ظرفیت ها و توان ممکن شود؟در همین رابطه، هفته گذشته یکی از اعضای کمیسیون اجتماعی مجلس طی مصاحبه ای گفت: صد و هشتاد نفر، اختاپوسی عضو اكثر هیات های مدیره در كشور هستند!این عضو كمیسیون اجتماعی مجلس با بیان اینكه این 180 نفر در كشور عضویت اكثر هیات مدیره های شركت ها و سازمان ها را برعهده دارند، گفت: متاسفانه برخی نمایندگان مجلس نیز شامل این افراد می شوند، من دو سال سعی كردم در تامین اجتماعی این جریان اختاپوسی را از بین ببرم اما موفق نشدم!بسیار دیده شده است که فردی از یک سازمان دولتی، به عنوان مدیر مامور به خدمت به سازمان دیگری شده است و همزمان عضو هیات مدیره یک ارگان دیگر نیز هست و از طرفی در یک نهاد دیگر هم همچنان یک عضو هیات مدیره است! آیا می توان متصور بود شخصی با این همه مشغله های اجرایی و مدیریتی بعضا نامرتبط با یکدیگر، به درستی از انجام همه وظایف محوله برآید؟ حتی اگر بر اساس توانمندی فردی این امکان وجود داشته باشد درست است که قدرت اجرایی و تصمیمات مدیریتی در طی چندین و چند سال در کل کشور در اختیار عده ای محدود و انگشت شمار باشد؟از طرفی مبحث بسیار مهم "شایسته سالاری و تناسب جایگاه و تخصص افراد"، مقوله ای است که می توان کارامدی و حتی مشروعیت یک سیستم را وابسته به آن دانست.مصوبه اخیر مجلس شورای اسلامی مبنی بر ممنوعیت تصدی همزمان دو پست دولتی، گرچه با تاخیر چندین دهه ای صورت گرفته است، اما نوید بخش اصلاح نظام مدیریتی و اجرایی در سالهای آتی خواهد بود. در هر صورت، امیدواریم با شکسته شدن انحصار و حلقه های بسته مدیریتی، پس از این شاهد تزریق اندیشه های نوین مدیریتی به جای تفکرات فرسوده و غیرکارامد و حضور بیش از پیش نخبگان جوان و مدیران توانمند اجرایی در سطوح مختلف باشیم.