۰
plusresetminus

عالم تشیع در سوگ امام رئوف/مشهد غرق حزن و ماتم

تاریخ انتشارشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۱ ساعت ۱۴:۵۶
جای هیچ تردیدی نیست که همه معصومین به مقدرات الهی راضی بودند؛ و از طرفی خداوند متعال نیز از آنها رضایت کامل داشته است که آنان را به عنوان حجت خود بر انسانهای روی زمین برانگیخت. اما سۆالی که در اینجا خودنمائی می کند این است که چرا لقب رضا تنها به امام هشتم داده شده است؟ در پاسخ این سۆال به دو روایت که در همین زمینه می باشد اشاره می شود. رضایت مخالفین از امام امام محمد تقی علیه السلام در جواب سۆال یکی از اصحاب که علت ملقب شدن پدر ایشان به رضا را جویا شده بود؛ ابتدا بصورت سر بسته فرمودند که چون خدا و رسول از ایشان راضی بودند خداوند ایشان را رضا لقب داد. اما این صحابی از این جواب قانع نشده و در ادامه پرسید که همه ائمه این چنین بودند که خدا و رسول از ایشان راضی بودند پس چرا خداوند تنها پدر شما را رضا نامید؟ جواب روشن تر دادند که چون مخالفین ائمه در هیچ برهه ای از زمان به حضور حضرات معصومین در دستگاه حکومت راضی نبودند و همیشه در صدد حذف فیزیکی ایشان بودند ولی در مورد امام رضا علیه السلام، مخالفین نیز راضی شدند که ایشان در بدنه حکومت باشد و حتی تا جانشینی خلافت پیش رفتند که حضرت نپذیرفت اما در نهایت ولایت عهدی را به حضرت تحمیل کردند. متن روایت چنین است: بزنطى می گوید: به حضرت جواد علیه السلام عرض كردم: گروهى از مخالفین شما معتقدند كه لقب رضا را مأمون به پدر شما داد چون راضى شد كه ولى عهد او باشد. فرمود: حضرت جواد علیه السلام رضایت امام رضا علیه السلام را بر امر ولایت عهدی رد می کند و اینکه لقب رضا برای حضرت علتش رضایت ایشان بر این امر باشد. بلکه برعکس، رضایت مخالفین را بر حضور امام در امر حکومت مطرح می کنند، که این خود شکستی بزرگ برای خلفای نابحق عباسی به شمار می رفت بخدا دروغ گفته ‏اند و كار نابجائى كرده ‏اند! خداوند بزرگ او را رضا نامیده زیرا او مورد رضایت خدا بود در آسمانها و مورد پسند پیامبر اكرم و ائمه طاهرین بود در زمین. عرض كردم: مگر تمام آباء و اجداد شما از ائمه طاهرین علیهم السّلام مورد پسند خدا و پیامبر و ائمه نبودند. فرمود چرا. فَقُلْتُ فَلِمَ سُمِّیَ أَبُوكَ مِنْ بَیْنِهِمْ الرِّضَا؟ قَالَ لِأَنَّهُ رَضِیَ بِهِ الْمُخَالِفُونَ مِنْ أَعْدَائِهِ كَمَا رَضِیَ بِهِ الْمُوَافِقُونَ مِنْ أَوْلِیَائِهِ وَ لَمْ یَكُنْ ذَلِكَ لِأَحَدٍ مِنْ آبَائِهِ ع فَلِذَلِكَ سُمِّیَ مِنْ بَیْنِهِمْ الرِّضَا علیه السلام. [1] عرض كردم: پس چرا پدرت را بین آنها رضا لقب داده ‏اند؟ فرمود: چون مخالفین نیز او را چنان پسندیدند كه دوستان و موافقین نیز پسندیده بودند؛ ولى این موفقیت براى هیچ كدام از آباء گرامش دست نداد بهمین جهت در میان ائمه به رضا ملقب شد. [2] نکته بسیار مهمی که در این روایت باید به آن توجه شود این است که حضرت جواد علیه السلام رضایت امام رضا علیه السلام را بر امر ولایت عهدی رد می کند و اینکه لقب رضا برای حضرت علتش رضایت ایشان بر این امر باشد. بلکه برعکس، رضایت مخالفین را بر حضور امام در امر حکومت مطرح می کنند، که این خود شکستی بزرگ برای خلفای نابحق عباسی به شمار می رفت. شخص امام رضا علیه السلام نیز در کلماتی به این نکته اشاره دارند: الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی حَفِظَ مِنَّا مَا ضَیَّعَ النَّاسُ وَ رَفَعَ مِنَّا مَا وَضَعُوهُ حَتَّى لَقَدْ لُعِنَّا عَلَى مَنَابِرِ الْكُفْرِ ثَمَانِینَ عَاماً وَ كُتِمَتْ فَضَائِلُنَا وَ بُذِلَتِ الْأَمْوَالُ فِی الْكَذِبِ عَلَیْنَا وَ اللَّهُ تَعَالَى یَأْبَى لَنَا إِلَّا أَنْ یُعْلِیَ ذِكْرَنَا وَ یُبَیِّنَ فَضْلَنَا. [3] سپاس خداى را كه آنچه مردم از ما تباه كرده بودند، حفظ فرمود و قدر و منزلت ما را كه پایین برده بودند، بالا برد. هشتاد سال بر بالاى چوبهاى كفر ما را لعن و نفرین كردند، فضایل ما را كتمان نمودند و داراییهایى در دروغ بستن به ما هزینه شد و خداوند، جز بلندى یاد ما و آشكار شدن فضل ما را نخواست.[4] حضرت کاظم علیه السلام برای اینکه این لقب برای فرزندشان شایع شود هرگاه درباره ایشان با دیگران سخن می فرمود از این لقب استفاده می کرد. دیگران هم وقتی چنین برخورداری از ایشان ملاحظه می کردند ناخداگاه در مورد ایشان با لقب رضا سخن می گفتند و این گونه لقب رضا برای حضرت شایع شد دستور امام هفتم در روایت دیگری آمده است که امام هفتم موسی بن جعفر علیهماالسلام اصرار داشتند که همه فرزندشان را رضا صدا بزنند. كان موسى بن جعفر بن محمّد بن علیّ بن الحسین بن علیّ علیهم السلام یسمّی ولده علیّا علیه السلام الرضا. [5] سلیمان بن حفص گفت: موسى بن جعفر علیهماالسّلام فرزندش على را رضا لقب داده بود؛ می فرمود: فرزند من را رضا صدا بزنید. می فرمود: «به رضا چنین گفتم»، «رضا به من چنین گفت». وقتى او را مخاطب قرار می داد می فرمود: یا اباالحسن.[6] این روایت نشان می دهد که حضرت کاظم علیه السلام برای اینکه این لقب برای فرزندشان شایع شود هرگاه درباره ایشان با دیگران سخن می فرمود از این لقب استفاده می کرد. دیگران هم وقتی چنین برخورداری از ایشان ملاحظه می کردند ناخداگاه در مورد ایشان با لقب رضا سخن می گفتند و این گونه لقب رضا برای حضرت شایع شد. اما امام کاظم علیه السلام در زمانی که می خواست با خود امام رضا علیه السلام سخن بگوید با کنیه ایشان را صدا می زد. شاید برای این بوده که احترام خاصی به ایشان بگذارد زیرا در عرب رسم بوده که هرکه را بخواهند احترام کنند با کنیه صدا می زدند. در همین حال، با فرا رسیدن موسم شهادت امام هشتم مراسم عزاداری سالگرد شهادت هشتمین پیشوای شیعیان جهان صبح شنبه با حرکت هیاتهای عزاداری از گوشه گوشه شهر مقدس مشهد به سوی حرم مطهر آغاز شد و عزاداران در طول مسیر با سینه زنی، زنجیرزنی، نوحه خوانی و مداحی در غم شهادت امام رئوف حضرت علی بن موسی الرضا (ع) به سوگواری پرداختند.این هیاتها با نظمی خاص از ورودیهای مختلف حرم مطهر وارد این مکان قدسی شدند و بارگاه ملکوتی ثامن الائمه عالم آل محمد را همچون نگینی در بر گرفتند.حضور هیاتهای عزاداری در این مکان قدسی به حدی بود که تمام رواقها و صحنهای حرم مطهر اما رضا(ع) مملو از جمعیت شد و این هیاتها فقط برای مدت کوتاهی می توانستند در حرم مطهر توقف کنند.حضور 150 هزار زائر پیاده که از استانهای همجوار خود را به مشهدالرضا(ع) رسانده اند نیز جلوه های وصف ناپذیر عشق و ارادت به هشتمین خورشید تابناک آسمان امامت و ولایت را به نمایش گذاشت.علاوه بر هیاتهای عزاداری، جمع کثیری از مردم مشهد نیز از گوشه گوشه این شهر مقدس و بر اساس اعتقادات قلبی، خود را به حرم مطهر رضوی رساندند.همچنین امروز برخی جوانان در سطح شهر مشهد با برپایی ایستگاههای صلواتی در معابر منتهی به حرم مطهر حضرت امام رضا(ع) و توزیع نذورات، از زائران و مجاوران پذیرایی کردند.همچنین ظهر امروز زیارت ویژه امام رضا(ع) در حرم منور رضوی با حضور خیل عظیم عزاداران آن حضرت قرائت شد و شرکت کنندگان با دلهای مالامال از غم و اندوه در سوگ شهادت مظلومانه غریب توس اشک ماتم ریختند.   پی نوشت: 1.ابن بابویه، محمد بن على، عیون أخبار الرضا علیه السلام، نشر جهان - تهران، چاپ: اول، 1378ق. ج‏1، ص13 2. علامه مجلسى، زندگانى حضرت امام رضا علیه السلام، ترجمه بحار الأنوار / مترجم موسى خسروى‏، ناشر: اسلامیة- تهران‏، چاپ: اوّل‏1380 ش‏، ص5 3. الشیخ الصدوق، عیون أخبار الرضا علیه السلام ، ج‏2، ص 164 4.رسول جعفریان،حیات فكرى و سیاسى امامان شیعه،انتشارات انصاریان قم، چاپ دهم 1386 ص 438 و439 5.بحرانى، سید هاشم بن سلیمان، حلیة الأبرار، 5جلد، مۆسسة المعارف الإسلامیة - قم، چاپ: اول، 1411 ق. ج‏4 ، ص342 6.علامه مجلسى، زندگانى حضرت امام رضا علیه السلام ، ص 6
کد مطلب : ۱۸۲۹
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما