به گزارش "
حافظ نیوز"،با حضور صدر در ریاض، رسانههای وابسته به عربستان سعودی (الشرقالاوسط، الحیات و...) اعلام کردند به زودی «عمار حکیم» نیز در سفری به ریاض خواهد رفت. الحیات از یک برنامه بلندمدت پرده برداشت که مطابق آن قرار است بعد از «حیدر العبادی»، صدر و بعد از او عمار حکیم و در نهایت «ایاد علاوی» به عربستان سفر کنند. اما سفر حکیم تکذیب شد و او شرط حضور خود در عربستان را خروج این کشور از بحرین و یمن عنوان کرد.
نکته شایان تأمل اینکه دفتر صدر در توضیح محتوای سفر مقتدی به چند موضوع مهم اشاره کرد؛ یکی اینکه «محمد بن سلمان» در این دیدار اعتراف کرد سیاستهای کشورش در قبال عراق تا اینجا اشتباه بوده و قرار است در آینده تصحیح شود. همچنین به گفته او، قرار است ریاض در نجف کنسولگری دایر کند و سفر اتباع دو کشور به هم تسهیل و موانع مرزی برداشته شود. از سوی دیگر، گفته شد هدف صدر از این سفر ایجاد «توازن» در ارتباط بین عراق و کشورهای همسایهاش در منطقه بوده است. به عبارت روشنتر سفر مقتدی صدر کاملا حسابشده و با برنامه و اهدافی درازمدت و اساسی صورت گرفته است. این اهداف را در دو محور زیر میتوان خلاصه کرد:
١- عربستان به دنبال یافتن جای پا در عراق است. این کشور با رویکارآمدن سلمان بن عبدالعزیز، به دنبال سیاستهای جدید منطقهای خود، سعی کرد ارتباط تازهای را با عراق برقرار کند. سفر حیدر العبادی و دعوت رسمی از مقتدی صدر برای سفر به عربستان، سفر احتمالی حکیم یا علاوی یا هرکس دیگری از عراق به عربستان سعودی در همین راستا قابل ارزیابی است. عربستان تلاش میکند در عراق آینده نقش مهمی داشته باشد و از این پس اجازه ندهد به گفته خودش، ایران یکهتاز این میدان باشد. بهخصوص اینکه عراق از موضوع مبارزه با داعش تا حدودی فراغت بال پیدا کرده و در عوض برای جبران خسارتها و تعمیر ویرانیها نیاز مبرمی به دوستانی مثل عربستان دارد. از سوی دیگر، در آینده نزدیک قرار است در عراق انتخابات پارلمانی برگزار شود و ممکن است یک ائتلاف جدید بتواند قدرت را از دست شیعیان طرفدار ایران خارج کند. این مسئله در درازمدت میتواند برای عربستان بسیار بااهمیت تلقی شود.
٢- میدانیم چند سال پیش نیز مقتدی صدر به عربستان سفر کرد اما آن سفر تقریبا هیچ بازتابی نداشت. روشن است که بین تفکرات صدر و حاکمان عربستان تفاوتهای زیادی وجود دارد اما آن چیزی که امروزه صدر را به عربستان نزدیک و از ایران دور کرده، مسئله دیگری است. همانطور که در بیانیه دفتر او منعکس بود، صدر به قول خودش قصد دارد یک نوع «توازن» ایجاد کند؛ یعنی به همان میزان که عراق با ایران ارتباط دارد، بتواند با عربستان نیز ارتباط داشته باشد. فراموش نکنید که حیدر العبادی در تأیید سفر صدر گفت از او «حمایت میکنیم». به بیان دیگر این تنها مقتدی صدر نیست که چنین تفکری داشته و قصد دارد توازنی از این دست به وجود آورد. به نظر میرسد بخش مهمی از رهبران کنونی عراق به دنبال ایجاد چنین توازنی باشند یا دستکم احساس کنند برای حمایت از منافع ملی کشورشان نیاز به چنین توازنی دارند.
از اینها گذشته صدر در داخل عراق نقش یک مرجع مذهبی عرب را بازی میکند. او بهشدت بر مرجعیت عربی تأکید میورزد و تاکنون بارها از حقوق اهل سنت در فلوجه و تکریت و بقیه اماکن دفاع کرده است. صدر بهشدت مخالف ادامه فعالیت حشد الشعبی یا همان بسیج مردمی عراق است و براساس شنیدهها قصد دارد در انتخابات آینده با ایاد علاوی، نخستوزیر اسبق عراق متحد شود. میتوان به اینها، جدایی حکیم از مجلس اعلا و تشکیل حزب «حکمت ملی» و نیز احتمال جدایی حیدر العبادی از «حزب الدعوه» را هم که شایعاتش بر سر زبانهاست، اضافه کرد. مجموع این تحولات نشان میدهد عراق در حال یک دگردیسی و یک انتقال رویکرد است. عراق میرود تا با درپیشگرفتن استراتژی ملیگرایی به همان توازنی دست پیدا کند که امثال صدر از آن حرف میزنند. این رویکرد هرچند به معنای نزدیکی فوری عراق به عربستان نخواهد بود اما میتواند به معنای احتمال فاصلهگرفتن تدریجی این کشور از ایران در آینده باشد.