سوگند خداوند در قرآن به نام قلم، گویاترین شاهد بر شرافت و قداست آن است: «ن وَ الْقَلَمِ وَ ما یَسْطُرُونَ» در جایی که خداوند، صاحب هستی به آفریده ای از آفریده های خود قسم یاد می کند، بشر در چه جایگاهی می تواند از ارج و منزلت آن سخن براند.
به گزارش "حافظ نیوز"،قلم، زبان عقل و معرفت و احساس انسان ها و بیان کننده اندیشه و شخصیت صاحب آن است. قلم، زبان دوم انسان هاست. هویت، چیستی و قلمرو قلم بسیار گسترده تر از آن است که در بیان بگنجد. هرگونه رشد و پیشرفت، پیروزی و آرامش و معرفت و شناخت، ریشه در قلم دارد. تمدن ها، تجربه های تلخ و شیرین و علوم با نوشتن ماندگار می شوند.
تاریخ نوشتار، حداکثر به بیست هزار سال پیش باز می گردد و با محدود ساختن به نظام های نوشتاری مدوّن، رقمی حدود شش هزار سال پیش را نشان می دهد. این ارقام و آمارها فقط تخمینی است از سوی کاوشگران علمی، در صورتی که بدون شک پیشرفتی از سوی جوامع گوناگون، بدون کمک خط و زبان امکان پذیر نبوده است. در آستانه،روز قلم، یکی از جدی ترین سوالاتی که برای بسیاری از اهالی علم و دانش و قلم مطرح می شود، این است که در حوزه نشر با چه خلاء های مواجه هستیم. نقاط ضعف و قوت نشر کتاب در کشور چیست؟ ناشران و نویسندگان و مخاطبین کتاب ها هر کدام در این خصوص دیدگاه های خاص خود را دارند. با چنین نگاهی،نوشتار پیش روی، به آسیب شناسی نشر در حوزه علوم انسانی می پردازد. الف.گلایه های ناشران نشرهای مختلف:
با مراجعه به ناشران(اعم از تخصصی یا عمومی) همه گلایه مند هستند و از مشکلات پیش رو خود در این عرصه سخن می گویند. بسیاری از چالشهایی که در جامعه اتفاق میافتد به دلیل بیتوجهی به مقوله فرهنگ است که در نهایت این چالشها، نخستین تاثیر منفی خود را بر این عرصه و به دنبال آن، بزرگترین ضربه را به ناشران میزند که نقش بزرگی را در این حوزه ایفا میکنند. از اینرو عدم سیاستهای منسجم در حوزههای فرهنگی چالشهای بسیاری را به وجود آورده و به نظر میرسد باید با دید مناسبتر و بلند نظرتری به مسایل فرهنگی نگاه کرد؛ چراکه اگر فرهنگ زیربنای جامعه باشد بسیاری از مسایل حل میشود.
در وهله بعدی، کمبود نقدینگی یکی دیگر از مهمترین مسائلی است که همه ناشران با آن مواجهاند که این مشکل به طور قطع، بر کیفیت و کمیت کتابها نیز تاثیر منفی میگذارد. نوشتار حاضر بنا ندارد به مشکلات ناشران ورود کند از این رو بر اساس سخنان ناشران به ارزیابی سخنان آنها می پردازیم:
برای نمونه اگر بخواهیم در رابطه با وضعیت نشر کتابهای علوم سیاسی نوعی قیاس زمانی نسبت به سالهای پیش داشته باشیم، انتشار کتابهای علوم سیاسی در سالهای اخیر چه از لحاظ کمی و چه کیفی رشد بهتری داشته است.اما در عین حال، نمیتوان عوامل اقتصادی(به عنوان یک مانع) را در این امر نادیده گرفت؛ چراکه این عامل، خواه ناخواه قبول کار چاپ کتابها و تامین هزینههای آن را با مشکلاتی روبهرو کرده است. اکثر ناشران یکی از مشکلات نشر حوزه علومی و کتابهای تخصصی را مسایل جانبی نشر نظیر زمانبر بودن فرایند کسب مجوز و نوسانات بازار کاغذ می دانند و معتقدند؛ از آنجایی که در ارایه کتابهای حوزه های مختلف بخصوص حوزه علوم سیاسی و روابط بینالملل ارایه آثار جدید و تازههای پژوهش در زمینه تدوین نظریات علمی از اهمیت ویژهای برخوردار است، چنین وقفهای موجب برآورده نشدن انتظار مخاطبان از سوی ناشران و دلسردی اهالی کتاب خواهد شد. ب.بحران های پیش روی مولفان:
بسیاری از کسانی که در این حوزه مشغول به تالیف هستند در باره وضعیت نشر کتاب های حوزه، سیاسی، روابط بین الملل، فلسفه، منطق و...در کشور براین باور هستند که بطور متناوب در کشور سه یا چهار ناشر به صورت تخصصی به این حوزه ها می پردازد.تیراژ ناشران خصوصی در حدود 3000 جلد است که این مقدار در جامعه هفتاد میلیونی یا حداقل یک جامعه دانشجویی کشور ایران، سه سال طول می کشد تا به فروش برسد. این تازه درباره کتاب خوب است والا کتاب های دیگر در انبار می ماند و از بین می رود. نکته دیگر در مورد کتاب های مربوط به رشته های علوم سیاسی این است که ما هنوز یک کتاب جامع که فرهنگ اصطلاحات علوم سیاسی باشد و برای دانشجویان این رشته قابل استفاده باشد، نداریم. البته چند کتابی با این محور وجود دارند که ناقص هستند.
در مورد کتاب های علوم انسانی یک وضعیت کمی داریم و یک وضیعت کیفی. کمی اش به این صورت است که اگر شما به کتاب فروشی ها بروید با تعداد زیادی کتاب روبرو می شوید. اما از نظر کیفی وضعیت بحرانی است به این صورت که عمدتا تالیفات خارجی است که ترجمه می شود. به طوری که علی الاصول کتابی نوشته استادان و صاحبظران خود ما باشد، بسیار کم است و این جای بررسی دارد که چرا بیشتر علاقه استادان ما در رجوع به منابع خارجی است. ج.کیفیت پایین آثار ترجمه ای:
بیشترین تولید کتابهای سیاسی، روابط بین الملل؛ مطالعات منطقه ای،آسیای مرکزی، شبه قاره و... طبق گفتوگوهایی که با کارشناسان حوزه ترجمه و ناشران صورت گرفت، مبتنی بر ترجمه است؛ ترجمههایي که گاه از سوی افراد متخصص و اهل فن صورت گرفته و گاه از سوی افرادی که از سر تفنن و خودنمایی وارد این عرصه میشوند. به همین دلیل ترجمه کتابهای سیاسی امروز به دلیل کیفیت پایین و ورود افراد بی تجربه به معضل بزرگی در حوزه علوم سياسي تبدیل شده است. 1-نبود مترجم متخصص:
یکی از مشکلات نازل بودن ترجمهها به تسلط نداشتن مترجم برمیگردد. ناآشنایی با زبان خارجی و ادبیات علوم سیاسی را میتوان از دلایل اصلی پایینبودن کیفیت ترجمه ذکر کرد. مشکلی که چهار ناشر نامبرده به آن اشاره کردهاند و آن را یکی از دلایل عمده پایین بودن سطح ترجمهها دانسته اند. تسلط نداشتن کافی مترجم به زبان خارجی باعث شده ترجمه دارای کیفیت بسیار نازل باشد و بعضا اصلا قابل فهم نبوده و در بسیاری از موارد مفاهیم نادرستی ارائه میكند. عدهای تنها برای آشنایی به یک زبان آن هم در سطوحی نه چندان بالا اقدام به ترجمه کتاب میکنند. این گونه عملکرد غیرحرفهای باعث شده در بسیاری کتابهای ترجمه شده با نبود درک درست محتوای کلام و در کنار آن با نارسایی در بیان مطالب مواجه شویم.ضعف انتقال مفاهيم ترجمه شده به فارسي يكي ديگر از مشكلات اين حوزه است. مساله بياهميتي به دروس مربوط به زبان فارسي روز به روز وخیمتر ميشود. در صورتي كه ترجمه یک متن بدون آشنایی کامل و تسلط به ساختار زبان مقصد بی معنا به نظر میرسد». 2-ضغف ویراستار فنی کتاب های ترجمه ای را رنج می دهد:
ویراستار فنی یکی از مقولههایی است که به نظر میرسد استفاده از آن چندان مورد توجه ناشران نیست؛ حتی اگر به قیمت ترجمههای نازل تمام شود.آرمان رضاپور، مدیر تولید نشر صمدیه بدون اشاره به تعهد نویسنده یا ناشر به استفاده از ویراستار فنی میگوید: «در ویراستاری فنی ترجمهها بسیار ضعیف هستیم. اگر ترجمههای یکسان برخی از کتابها را با هم مقایسه کنیم از لحاظ زبان ویرایش و محتوایی متفاوت و گاه ضعیف است». مدیر انتشارات وزارت خارجه با قبول ویراستاری فنی از سوی ناشر برای افزایش کیفیت ترجمه معتقد است: «این انتشارات خود را موظف به بهرهگیری از توان ویراستاران مرتبط و آشنا به علوم سیاسی میداند تا کتابهای ترجمه شده در سطح کیفی خوبی در اختیار استادان و دانشجویان رشته علوم سیاسی و روابط بینالملل قرار گیرد. از طرفی آرش بهشتی، مدیر نشر روزنه چندان معتقد به ویراستاری فنی ترجمه کتابهای سیاسی نیست و میگوید: «با توجه به افزايش هزينههاي چاپ یک كتاب كه همان هزينههاي مربوط به كاغذ، صحافي و چاپ است، تحمیل هزینههای ویراستاری به هزینه تمام شده کتابها بسیار دشوار است. همچنین باید در نظر داشت که به طور كلي، يك كار و ترجمه کم کیفیت را حتي با ويراستاري نميتوان درست كرد». 3-اهرم های تشویقی:
مدیر تولید نشر صمدیه درباره تاثیر اهرمهای تشویقی در ترجمه عنوان میکند: «جایزههای کتاب فصل در بخش ترجمه کتابهای مهمی را انتخاب میکنند و این کتابها میتواند مبنایی برای ترجمه باشد زیرا اعضای هیات داوران در بخش ترجمه بسیار مهم هستند. این هیات باید متشکل از افراد صاحب نظر در ترجمه باشند و علاوه بر کارشناسان زبان انگلیسی و عربی، کارشناسان سایر زبانهای مطرح نیز حضور داشته باشند. اگر افراد صاحب نام در هیات داوران جایزه ترجمه حضور داشته باشند، این موضوع سبب ارتقای سطح مسابقات خواهد شد.» 4-تالیف یا ترجمه!! وضعیت بازار نشر در ایران حاکی از آن است که بیشتر گرایشها به سوی کتابهای ترجمهای است و برای آن هم دلایل گوناگونی وجود دارد. برای مثال در زمینه کتابهای دانشگاهی در حوزههای مختلف علمی ملاحظه منابع غنی به کار رفته در کتابهای ترجمه شده خود عاملی است برای اعتماد بیشتر در میان مخاطبان و ترجیحا خرید راحت آنها. از سوی دیگر،آثار تالیفی روند بسیار کندی دارد و در حوزه علوم سیاسی شاهد ارايه تالیفات کمتری از سوی محققان هستیم. از اینرو هر قدر بر تعداد کتابهای تالیفی افزوده شود و ارايه آنها روند مستمری داشته باشد قطعا ناشران تمایل بیشتری به چاپ آن نسبت به آثار ترجمهای نشان خواهند داد اما از آنجايیکه آثار تالیفی اندک و روند ارايه آن دارای نوسان است، برای ناشران چاپ کتابهای ترجمهای آسانتر است. ه.ثقیل نویسی هنر نیست:
برخی از ناشران معتقدند ترجمه و تالیف آثار سیاسی در ایران نوعی تفنن و لغتبازی است که به جای تولید دانش به توهم دانش منجر میشوند.به گونه ای که وقتی نویسنده ای در حال ترجمه یا حتی تالیف یک متن سیاسی هست، تلاش میکند چنان ثقیل و سنگین بنویسد که کسی جرات نکند بگوید بیسواد هست. یعنی نویسنده و مترجم ما پشت سختنویسی قایم میشوند تا دیگران آنها را باسواد بپندارند. گاهی شما باید از مترجم بپرسید که این لغت مورد استفاده شما یعنی چه؟ اکثراً سعی میکنند فارسی سره بنویسند و اصطلاحات مندرآوردی به کار میبرند تا لغات عربی به ترجمهشان راه پیدا نکند و باسواد به نظر آیند. برای اینکه سطح پایین ننویسد، جوری مینویسند که کسی نمیتواند بفهمد. یعنی جوری مینویسد که همه بگویند چقدر این آدم برجسته است که ما یک کلام نفهمیدیم چه گفت و نوشت !!