بیش از ۵۰ درصد از واحدهای صنعتی به طور کامل خوابیدهاند/ اگر اقتصاد مقاومتی را اجرا میکردیم وضعمان خیلی بهتر از الان بود
تاریخ انتشاريکشنبه ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۶ ساعت ۱۵:۳۲
مشاور وزیر صنعت گفت: در این دو سال بیشترین زیان را بخش ساخت و ساز کرد، حدود ۶۰۰ رشتهای که با بخش ساختمان مرتبط بودند بدترین وضعیت را پیدا کردند، بعد از آن بخش نساجی و لوازم خانگی ما بود که صدمه زیادی خورد، صنعت کفش ما هم به همین شکل.
به گزارش "حافظ نیوز"،مشکلات بخش تولید همچنان ادامه دارد. در 4 سال اخیر کمتر روزی را میتوان سراغ داشت که یک واحد تولیدی در کشور تعطیل نشده باشد. یک روز واحدهای تولیدی معروفی مانند ارج، آزمایش و پارس الکتریکی تعطیل میشوند و روز دیگر نوبت به روغن نباتی قو، صنایع لبنی، صنایع چوب و صنایع ساختمانی میرسد. این در حالی است که دولت تدبیر و امید وعدههای زیادی در خصوص بهتر شدن وضعیت اقتصادی و معیشتی کشور بعد از برجام را داده بود. اما بررسی وضعیت واحدهای تولیدی نشان میدهد که برجام هم نتوانسته گره تولید را باز کند. برای آگاهی بیشتر از وضعیت واحدهای تولید و برآورد سهم بخش صنعت از رشد 7.4 درصد اعلام شده توسط بانک مرکزی در نیمه اول سال 95، به سراغ احمد پورفلاح رئیس اسبق کمیسیون صنایع اتاق بازرگانی و مشاور وزیر صنعت و معدن و تجارت رفتیم.
پورفلاح در این گفتگو تاکید داشت که انتظارات اقتصادی که قبل از اجرای برجام وعده داده میشد در یک سال گذشته محقق نشده و وضعیت اکثریت صنایع به خصوص صنایع ساختمانی بسیار بغرنج است. مشاور نعمتزاده نسبت به وضعیت شهرکهای صنعتی هم گلهمند بود و اعلام کرد که نصف دودکشهای این شهرکها خاموش شده زیرا واحدهای صنعتی یا تعطیلند یا با 30 درصد ظرفیت خود کار میکنند. مشروح گفتگو با احمد پورفلاح به شرح زیر است:
دولتمردان یازدهم در 4 سال گذشته بارها اعلام کردهاند که از رکود خارج شدیم. شما به عنوان یک فعال اقتصادی و مشاور وزیر صنعت به ما بگویید که آیا واقعا از رکود خارج شدیم و شما با نظر مسئولان دولت موافقید یا نه؟
از رکود خارج نشدیم، ولی از روند فرو رفتن بیشتر در رکود کاسته شده است. نسبت به سال گذشته حدود 10 تا 15 درصد در برخی از صنایع به خصوص SMEها و شرکتهای کوچک و متوسط شرایط بهتر شده، ولی این مقدار پیشرفت با پیش بینیهایی که در دوران قبل از برجام می کردیم خیلی فاصله دارد. قبل از برجام گفته میشد که شرایط اقتصادی خیلی تغییر میکند، اما این طور نشد. به هر حال بحث من همیشه این بود که شیب تندی که برای کاهش تورم وجود داشت یکی از پارامترهایی بود که به رکود دامن زد. در 4 سال گذشته تلاشهایی که شده بیشتر ناشی از خوداتکایی بخش خصوصی و دست روی زانو گذاشتن و بلند شدن است. این تلاشها باعث شده در smeها ده تا 15 درصد رونق را نسبت به سال گذشته ببینیم. ولی مطلقا از رکود خارج نشدیم این یعنی وضعیت بنگاههای اقتصادی کوچک نسبت به قبل قدری بهتر شده است؟
نسبت به قبل بهتر شده ولی در حد قابل قبول نیست. یعنی آن نیروی کار و بازارها و سرمایه گذاری داخلی و خارجی که تولید کنندگان قبلا از دست دادند، مطلقا تامین نشده و شرایط هنوز عادی نشده است. هر روز که به اخبار نگاه می کنیم شاهد اخبار ناگواری در بخش تولید هستیم. همین چند روز قبل خبری آمد مبنی بر این که 350 کارخانه لبنی کوچک تعطیل شده اند، یا خبری منتشر شد که 100 کارخانه جوراب بافی در زنجان تعطیل شد. به نظرتان این تعطیلی با پیشرفت 10 تا 15 درصدی بنگاههای کوچک تطابق دارد؟
آمار من نسبت به آمارهایی که امروز مطرح می شود متفاوت است. امروز آمارهای 7 تا 8 درصد رشد اقتصادی مطرح می شود که من این آمارها را قبول ندارم و نگاهم به شرایط بدبینانه تر است. اما این را هم باید بگویم که در برخی از رشتههای صنعتی سقوط ادامه دارد. صنعت ریسندگی وضعیت خوبی ندارد. لوازم خانگی هم همین طور. از طرف دیگر می بینیم که شوینده ها تولید خود را افزایش داده اند. تولید موادغذایی افزایش یافته و سرمایه گذاری بیشتری در این بخش شده است. ولی به هر حال به عنوان یکی از دست اندراکاران صنعت ساخت و ساز در زمستان سال 95 نسبت به سال 94، 10 تا 15 درصد رونق را میبینم. ولی این پیشرفت با آن 70 درصدی که قبلا از دست دادیم هنوز خیلی فاصله داریم. در حوزه تولید حداقل در سالهای 94 و 95 کدام واحدها زیانهای سنگینی را از ناحیه تولید دیدهاند؟ در این دو سال بیشترین زیان را بخش ساخت و ساز کرد. حدود 600 رشته ای که با بخش ساختمان مرتبط بودند. بدترین وضعیت را پیدا کردند. بعد از آن بخش نساجی و لوازم خانگی ما بود که صدمه زیادی خورد. صنعت کفش ما هم به همین شکل. به نظر من در واحدهای بزرگ دولتی فولاد، خودرو و پتروشیمیها شرایط خوبی وجود داشت که همانها توانستند مقداری بر مثبت شدن آمار اثر بگذارند. در بخش خصوصی هم همانطور که گفتم لوازم بهداشتی، شویندهها، مواد غذایی به نسبت بقیه شرایط بهتری را داشتند. ولی در بخش مسکن در حال حاضر وضعیت کارخانجات کاشی و سرامیک فوق العاده بد است. وضعیت تولید کنندگان شیشه فوق العاده بد است. صنعت لوله و پروفیل اصلا شرایط خوبی ندارد. صنعت در و پنجره و نمای ساختمان وضعیت خوبی ندارند. برخی از واحدها به دلیل عدم تداوم مسکن مهر تعطیل شدند. آنها قبلا مثل قارچ ایجاد شدند ولی امروز مشکل گردش چرخهایشان را دارند. آمار عددی و رسمی دارید در این خصوص که چند واحد کاشی و سرامیک و یا کفش تعطیل شدهاند و یا در مورد صنعت نساجی آماری هست؟
نه متاسفانه در ایران تفاوت آمار زیاد است. امکان اعلام آمار دقیق در کشور وجود ندارد و یا آن را در اختیار ما نمی گذارند که دلیل آن هم موضوع بحث ما نیست. ولی استنباط من به عنوان یک مدیر صنعت و کسی که سالها کمیسیون صنایع اتاق بازرگانی را اداره کرده و در شهرکهای صنعتی ارتباط دارد. به نظر من صنایع ساختمانی ما در بهترین حالت با 25 درصد ظرفیت خود کار میکنند. صنعت نساجی هم در بهترین حالت با 30 درصد ظرفیت خود کار میکند. لوازم خانگی زیر 50 درصد ظرفیت خود کار میکند. ولی متاسفانه آماری وجود ندارد که بتوانیم بفهمیم صنعت کاشی و سرامیک ما امروز با چند درصد ظرفیت خود کار می کند. به هیچ عنوان هم این آمار را در اختیار ما نمیگذارند و آمار گریزی یکی از پدیده های منفی است که مطالبه بخش خصوصی ما هم است. برخی ها نگران هستند که بگویند واحد تولیدی من با 30 درصد ظرفیتش کار می کند و بعد از آن بازارش را یا اعتماد مصرف کنندگان را از دست بدهد. ولی قدر مسلم صنعت کاشی و سرامیک امروز حتما زیر 50 درصد کار می کند. آیا آماری وجود دارد که اعلام کند چند درصد از واحدهای صنعتی در این چند سال تعطیل و یا نیمه تعطیل شده اند؟ چون بعضی اوقات آماری از سوی مسئولین دولتی، غیر دولتی و یا اعضای اتاق گفته می شود که 60 درصد واحدهای تولیدی کشور همچنان در پسابرجام نیمه تعطیلند. به عنوان یک فعال اقتصادی آماری در این زمینه دارید؟ وقتی در یک شهرک صنعتی از 450 واحد صنعتی 200 واحد تعطیل است و از 250 واحد باقی مانده هم نصفشان زیر 50 درصد کار میکنند، این آمار را به صورت کلی می توان گفت و میتوان قبول کرد. یعنی با یک گردش در یک شهرک صنعتی و مشاهده خاموش بودن دودکشهای واحدهای تولیدی میتوان فهمید که بیش از 50 درصد واحدهای صنعتی ما یا به طور کامل خوابیدهاند و یا زیر 50 درصد ظرفیت کار میکنند. ولی اینکه بخواهیم دقیق بررسی کنیم که مثلا ما آمار تولید کفشمان مثلا 10 میلیون جفت در سال است و ما مثلا در حال تولید دو میلیون هستیم جز آمارهایی است که در ایران هیچ مرکز آماری آن را ارائه نمیکند.
قرار است ما در اتاق بازرگانی یک مرکز آمار فعال کنیم که از جوانانی تشکیل شده که به آنها آموزشهای لازم داده شود که پروژههای خاصی را به واحد آمارسازی خودمان پیشنهاد بدهیم که هم به مسئولین عرضه کنند و هم در تشکلهای بخش خصوصی مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. چگونه میتوانیم بگوییم که یک اقتصاد از رکود خارج شده و دیگر در رکود نیست؟ آیا تعریف خاصی در این زمینه وجود دارد؟ مثلا باید چند فصل پیاپی رشد اقتصادی مثبت شود؟
وقتی رشد اقتصاد شروع به حرکت به سمت بالا کند و مثلا اگر در شرایط فعلی 13.5 درصد افراد جامعه ما بیکار هستند، این آمار سال آینده به 13 یا 12.5 درصد برسد نشان میدهد که ما به تدریج در حال خروج از رکود هستیم و معنی آن بازهم از رکود خارج شدن نیست. وقتی تعداد پروانههای صنعتی صادر شده امسال از سال گذشته کمتر شود، یعنی ما از رکود خارج نشدیم، اگر هم برعکس این مسئله اتفاق بیفتد یعنی ما در حال عبور از رکود هستیم.
اگر حجم سرمایهگذاریها از سال گذشته مثبتتر شود نشان میدهد که ما کم کم در حال فاصله گرفتن از رکود هستیم. یا شاخص دیگر میزان جذب سرمایه گذاری خارجی است. واقعیت این است که آنطور که انتظار داشتیم سرمایه خارجی جذب اقتصاد کشور نشده است. دولت یازدهم هم دلش میخواهد که در این پارامترها موفقیتهای بیشتری به دست بیاورد ولی به دلایل مختلف نشده که همه را هم نباید به گردن دولت انداخت. از این سه شاخصی که نام بردین هر سه در دولت یازدهم در وضعیت منفی قرار داشتند؟
البته اخیرا وزیر کار و وزیر صنعت اعلام کردند که ما توانستیم 700 هزار شغل ایجاد کنیم. ولی اگر در کنار این آمار تعداد شغلهایی که از دست رفته را هم بگذاریم، شاید بتوانیم برداشت بهتری از این آمار داشته باشیم، تا این که به صورت مجرد به این آمار نگاه کنیم. ولی به نظر من در ایجاد شغل و جذب سرمایه موفقیت ما در این حد نبوده که بتوانیم فرصتهای از دست رفته سالهای دورتر را پاسخ دهیم. اخیرا خبرهایی که در مورد خوب نبودن وضعیت واحدهای تولیدی منتشر میشود. درباره این که این که یا تعطیل شدهاند و یا ظرفیت تولید خود را کاهش دادهاند. مثلا برندهای قدیمی مثل ارج و آزمایش و پارس الکتریک و روغن نباتی و قو تعطیل شدهاند. با وجود این شرایط به نظر شما میزان حمایت دولت از تولید کنندگان چگونه بوده است؟ دولت از واحدهای تولیدی ورشکسته حمایت کرده است یا نه؟
ورشکستگی برخی از پروسه سرمایه گذاری و رفتن در وادی تولید است. اصولا ورشکستگی هم جز قانون است. در همه جای دنیا هم وجود دارد که مثلا واحدهای تولیدی ایجاد میشوند و سالی 10 درصد آنها تعطیل می شوند و واحدهای جدید جایگزین میشوند. بنابراین از این نظر ایرادی وجود ندارد. نباید ورشکستگی را امری مضموم بدانیم. یک تولید کننده اگر محصولی تولید میکند که مطابق میل بازار نیست، میتواند واحد تولیدی خود را تعطیل کند. این تولید کننده میتواند در وادی دیگری هم کار کند و نیاز جامعه را در آن بخش برطرف نماید. اما این که به خاطر بیتوجهی، سهم طلبی، غلط اجرا کردن خصوصیسازی و واگذار کردن برخی از بنگاهها به نااهلان واحدی را به ورشکستگی کشانده باشیم، واقعا قابل بخشش نیست. دنیا برای برندهای خود ارزش قائل است و به شکلهای مختلف سعی میکند که برندهای ملی خود را حفظ کند. ما در بحران آمریکا دیدیم که کمپانی جنرال موتورز در حال ورشکستگی بود و یا در سوئیس سوئیس ایر داشت از بین می رفت، ولی در نهایت مردم کوچه و بازار هم حساسیت نشان دادند که این برندهای ملی که تاریخ ما را میسازند حفظ شود. ما کاملا به مسائلی از این دست بیتوجه بودیم، به همین دلیل ما دیگر کارخانههایی مثل ارج و آزمایش را نداریم یا واحدهای زنجیرهای پارس الکتریک که روزی افتخار این کشور بودند، یکی بعد از دیگری به تعطیلی رسیده و یا سر در آن مینویسند که به فروش میرسند. حداقل این تجربه به دست آمده به نشان میدهد که ما باید حواسمان به برندهای دیگرمان باشد که به سرنوشت پارس، ارج، آزمایش و قو دچار نشود. این خیلی هم سخت نیست و با مقداری حمایت میسر میشود. امروز سیستمی روی سیستمهای بانکی ایجاد شده که به واحدهای تولیدی به دلیل بدهکار بودن پولی داده نمیشود. از آن طرف اگر واحدی پول نداشته باشد نمیتواند تولید کند. این واحد تولیدی کارگرانش را به سمت بیمه بیکاری سوق میدهد که به بودجه دولت تحمیل میشود. عملا اگر دولت پولی را که به عنوان بیمه بیکاری به کارگران بیکار شده میدهد به واحدهای تولیدی میداد شاید خیلی از آنها به چرخه تولید برمیگردند. تا آنجا که من در جریان هستم دولت به دنبال این است که جلوی این شرایط منفی را بگیرد، ولی دولت با مشکلی به نام بدهی خودش به سیستم بانکی رو به رو است. وقتی دولت بزرگترین بدهکار سیستم بانکی است، نمیتواند به بانک توصیه کند که به من تولید کننده که خودم هم به بانک بدهکار هستم وام بدهد. در حال حاضر وضعیت واحدهای تولیداتی به چرخه باطلی تبدیل شده که خروج از این وضعیت شجاعت میخواهد. خروج از این وضعیت، تصمیم گیری خیلی مدبرانه و پیگیرانهای را میخواهد که برای این روند، باید ببینیم در آینده چه پیش خواهد آمد. چقدر از رشد 7.4 درصدی که بانک مرکزی برای اقتصاد کشور نیمه اول اعلام کرده مرهون صنعت و تولید است؟
آمارهایی که داشتیم نشان میدهد که این رشد بیشتر متوجه بخش پتروشیمیها و صنعت خودروی ما بود که بعد از مدتی که کاهش تولید را در آنها شاهد بودیم تولید بالایی داشتند. در بخش فولاد و لوله پروفیل رشد داشتیم، ولی آمارهایی که من از بخش صنعت شنیدم 3 درصد آن متعلق به تولید به معنای فراگیر آن است. به نظر شما این رشد خوبی برای نیمه اول امسال است؟
ما دو سال پیش شاهد رشد منفی بودیم. حالا به رشد منفی یک و صفر رسیدیم. 3 درصد خوب است، ولی مطلوب نیست. شما می دانید که ما اگر بخواهیم عقب ماندگیهای سند چشم انداز را تامین کنیم، باید سالی 8 درصد رشد داشته باشیم و به رشد 12 تا 13 درصد برسیم تا بتوانیم عقب ماندگیها را جبران کنیم. این عدد رشد بسیار بالایی است. هر یک درصد رشد به سرمایه گذاری فوق العاده بالاتر از میزان بودجه هایی است که دولت در بخش عمران تخصیص داده نیاز دارد. یک سال از اجرای برجام می گذرد. به نظر شما چرا برجام نتواست باعث رونق در اقتصاد کشور شود و تعبیر پیشرفت در اقتصاد پسابرجام را که دولت روی آن تاکید داشت را محقق کند؟
به عنوان یک شهروند ایرانی اعتقاد دارم که اگر برجام در همین حد هم به توافق منجر نمیشد، شرایط ما در حال حاضر فوق العاده بدتر بود. اگر ما در بخش پتروشیمی رشد داریم مدیون برجام هستیم. اگر امروز می توانیم راحت فولاد صادر کنیم مدیون برجام هستیم. اگر صنعت خودروی ما امروز به تولید رسیده است، مدیون بازگشت پژو و رنوست که عملا باعث شدند که خودروسازان ما تولید خود را به حجم انبوه برسانند. اما این که وضعیت اقتصادی کشور بعد از برجام به پیشرفت قابل انتظاری نرسید درست است. به هر حال پارامترهای مختلفی روی این مقوله تاثیر گذارند. یکی اینکه ممکن است برآورد ما نادرست بوده باشد. اگر کشورهایی که دچار تحریم شده اند را رصد کنیم به این می رسیم که این کشورها بعد از دو تا سه سال نتوانستند به چرخه اقتصادی سالم بازگردند. این رویه طول کشید. در حال حاضر 10 سال از رفع تحریمها در عراق میگذرد اما می بینیم که خیلی اتفاق خاصی نیفتاده است. بنابراین قبل از برجام کمی خوش بینانه برآورد کردیم. نظرات مخالف و موافق هم باعث شد که دنیا کمی با تردید به مسئله برجام نگاه کرد. کشورهای خارجی با همان شور و حرارتی که در ابتدای اجرای برجام به سراغ ما آمدند، ادامه ندادند.
البته تغییراتی که در سیستم حکومتی برخی کشورها به وجود آمد، موثر بود. روی کار آمدن یک سری آدم محافظه کار که بیشتر به مقولههای ناسیونالیتی خودشان فکر میکنند. اینها باعث شد که ما در حد قابل انتظار از برجام خوشه چینی نکنیم. به نظر من به عنوان یک شهروند ایرانی اگر کمی تحمل داشته باشیم، صبورانه مسائل را پیگیری کنیم، مدبرانه مسائل را جلو ببریم و بهانه به دست افراد خودخواه زیاده طلب ندهیم. به تدریج می توان به اتنظارات ناشی از برجام رسید. ولی اینکه بخواهیم این بازی را بهم بزنیم مسلما به نفع نسل امروز و فردای ما نخواهد بود. بهتر نبود همان سه سال قبل که مقام معظم رهبری سیاستهای اقتصادی مقاومتی را ابلاغ کردند به جای تمرکز روی برجام به سمت اقتصاد مقاومتی می رفتیم و اگر برجام هم به نتیجه رسید از ثمرات آن در کنار اقتصاد مقاومتی بهره میبردیم؟ اصولا چه در برجام موفق میشدیم و چه نمیشدیم فرمولهای اقتصاد مقاومتی که بیشتر در محور تولید و حمایت از بخش مولد میگذرد، هر لحظه اجرایی میشد، یک راه نجات برای مملکت بود. راه نجات اقتصاد کشور جز راه حمایت از تولید که محور بندهای اقتصاد مقاومتی است، از راه دیگری نمیگذرد. در این مورد واقعا غفلت کردیم. با پارامترهای مختلف درگیر شدیم نهایتا نتوانستیم آن طور که باید و شاید این سیاستهای نجات دهنده را اجرایی کنیم. اجرایی کردن اقتصاد مقاومتی را هر روزی انجام دهیم دیر نیست. تنها راه نجات کشور میتواند بر مبنای پارامترهای اقتصاد مقاوتی باشد.