فقر امری نکوهیده در اسلام است که با تعبیر «کاد الفقر ان یکون کفرا» از آن تبری جسته شده است.
به گزارش "حافظ نیوز"،فقر امری نکوهیده در اسلام است که با تعبیر «کاد الفقر ان یکون کفرا» از آن تبری جسته شده است. با این حال، گویا کشور ما سیاست مستقلی در این حوزه دارد، چرا که چند روزی است که موضوع عقیم کردن در سطح رسانهها مطرح شده و اکنون به کف جامعه رسیده و همه گروهها و آحاد مردم را درگیر خود کرده است. اگرچه این موضوع بحث جدیدی نیست، چرا که همیشه در ابعاد مختلف روابط زناشویی مطرح بوده است، ولی اخیرا برخی از مسئولین و مدعیان روشنفکری در موضوع آسیبهای اجتماعی گروهی از شهروندان، به جای بررسی ریشهای این معضلات و ارائه راهکارهای جدی، عقیم کردن آنها را با این توجیه که مانع اقدام تولد نوزادان به اصطلاح معتاد، جلوگیری شود، مطرح ساختهاند.
این امر در حالی و از سوی کسانی مطرح میشود که گویا نه آماری از آسیبهای اجتماعی جامعه دارند، نه آسیبهای اجتماعی را مورد بررسی قرار دادهاند و نه راهکاری برای آن ارائه دادهاند. جای تعجب دارد که چند مدت پیش بحث عقیم کردن گربههای پایتخت مطرح شده بود، همین گروههای به اصطلاح روشنفکر آه و ناله به راه انداخته بودند که این کار درست نیست و حال چگونه است که این مبحث بدون تامل و سیاستگذاری درباره انسان مطرح میشود.
سوالی که به ذهن متبادر میگردد این است که مسئولین تا حالا چه اقدامی در خصوص مواجهه با آسیبهای اجتماعی صورت دادهاند که نتیجه نداده و حالا فکر میکنند تنها و بهترین راه حل این است که دست به عقیم کردن زنان دچار آسیبهای اجتماعی که ناشی از فقر و بیتوجهی خود این افراد صورت گرفته است، بپردازند؟
حال فرض کنیم این اقدام صورت بگیرد. در آن صورت و با این اقدام، نسل کارتنها خواب و افراد دچار آسیبهای اجتماعی از بین میرود؟ و نکته دیگر درباره پرسشها این است که آیا این سیاست، راهکار درمان است؟ و..
حرمت عقیم کردن و نازا سازی خود و دیگران امری مخفی و نهان نیست؛ چرا که هم خلاف حکمت آفرینش است و هم آنکه اضرار به خود است که از نظر آموزههای قرآنی حرام است؛ چرا که در فقه اسلامی یکی از عناوینی که متعلق حرمت قرار گرفته است، «إضرار به نفس» است؛ به این معنی که انسان حق ضرر زدن به جان و بدن خویش را ندارد و این عملی حرام است.
اما گویا افرادی که حکم بر عقیم سازی کارتن خواب ها می دهند فراموش کرده اند این افرادی که امروز دچار آسیبهایی از این دست شدهاند، در همین فضا و در همین جامعه متولد شدهاند و در همین فضای اجتماعی و اقتصادی به این روز افتادهاند. شاید این افراد روزگاری در تولید ثروت و ارزشافزوده صنایع بزرگ نقش داشتند، حالا تبدیل به افراد فقیر و کارتنخواب شدهاند، چون در جامعه ما مسئولیت اجتماعی وجود نداشته است. گویا در اینجامعه تا فاجعهای رخ ندهد تا فسادی واگیر نشود کسی بدان توجه نمیکند و حتی هیچ متولی مسوولیت آن را بر عهده نمیگیرد و زمانی که فراگیر شود، فرافکنی جای پاسخگویی را میگیرد و امروز سخن از آن هم بالا رفته و بحث انقطاع نسل گروهی بیان میگردد.
از طرفی اینکه گفته میشود باید این چرخه متوقف شود، کاملا مشخص است که مسأله درست فهمیده نشده است چرا که باید جلوی چرخه تولید فقر گرفته شود. چرا به این موضوع توجه نمیشود؟ فقر است که عامل این بزهکاریها و نابسامانیهای اجتماعی شده است. فقر است که فرد را به علت نداریها به گورخوابی و انزوای اجتماعی میکشاند و اگر روزی هم دنبال درمان باشد باز این فقر است که اجازه درمان نمیدهد، چون خدمات درمانی رایگانی وجود ندارد، چون نهادی مسئولی برای رسیدگی و مراجعه وجود ندارد و اگر وجود داشته باشد پاسخگو نیست.
بنابراین توجه به این نکته ضرورت دارد که کسانی میتوانند دراینباره نظر دهند که ازنظر تخصصی، علمی و عملی از نزدیک شاهد رنج این افراد بودهاند. اگر قرار است تصمیمی گرفته شود، باید نظر کسانی که در کنار آسیبهای اجتماعی هستند و در حوزه کاهش آسیبهای اجتماعی فعالیت دارند، نه افرادی که آسیب دیدگان اجتماعی را اصلا انسان نمیدانند!