مواجهه سلبی با آیتالله پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سه سطح قابل تعریف است. در مرحله اول مغضوب ضدانقلاب، منافقین و بنیصدر بود که البته این بغض خاص او نبود بلکه شامل حال همه یاران تراز اول امام میشد. در مرحله دوم و پس از چرخش معرفتی در نخبگان چپ (1376-1368) مورد کینه کسانی قرار گرفت که مشی رفتاری، سیاسی و اقتصادی وی را نمیپسندیدند و عمدتاً وی را متهم به عدم اعتقاد به دموکراسی و عدم پاسخگویی میکردند. اما در سطح سوم مورد نقد و بعضاً تخریب کسانی بود که او را ناهمسو با جهتگیریهای اساسی انقلاب اسلامی میدانستند.