آدمها باید به دهههای پنجم و ششم عمرشان که میرسند، در بلندای زندگی بایستند و نگاهی از سر تأمل به پشتسر بيندازند.
به گزارش "حافظ نیوز"،آدمها باید به دهههای پنجم و ششم عمرشان که میرسند، در بلندای زندگی بایستند و نگاهی از سر تأمل به پشتسر بيندازند. این همان محاسبه عمل است که سفارشش به ما شده، آنهم نه پس از گذشت چند دهه از عمر، بلکه در پایان روز، وقتی که میخواهیم چشم برهم نهیم و نمیدانیم آیا فردا بار دیگر چشم به دنیا باز خواهیم کرد یا نه! آدمها اگر چشمها را ببندند و گوشها را بگیرند و در یک مسیر دوار فقط بدوند، وقتی که از نفس افتادند میبینند که ای دل غافل، همه عمر درگیر چه دور باطلی بودهاند و چه راه بیمقصودی را طی کردهاند که بعد از همه تلاشها تازه رسیدهاند به همانجايي که بودهاند، بیهیچ دستاوردي، بیهیچ اندوختهاي و هیچچیز اندوهبارتر و تأسفآورتر از دستان خالی در پایان عمر نیست!
آدمهای زیادی به دنیا میآیند و بچگی میکنند و جوانی میکنند و زندگی میکنند و پیر میشوند و دوباره بچگی میکنند و سرانجام با زندگی وداع میکنند؛ گاه با عزت و گاه با خفت و میروند و از آنان نامی هم نمیماند، اما آدمهایی هم هستند که همه این دوران را طی میکنند، اما خشت خام وجودشان در گذرگاههای سخت و صعب زندگی که حکم کورههای گداخته دارد، پخته میشود؛ آدمهایی که لفظ آدم برازنده آنان است، چراکه میدانند از کجا آمدهاند و چرا آمدهاند و به کجا میروند و در این مسیر لحظهای را به سستی و کاهلی نمیگذرانند. آدمهایی که میآیند تا درسآموزی و عبرتآموزی کنند و تجربههای گرانسنگشان را چون دری گرانبها در طبق اخلاص در اختیار محتاجان بصیر قرار دهند. چهارشنبه، ١٥ دی جمعی از دوستان فهیم یکی از این آدمها، حاجهاشم مهیمنی، در امتداد جادهای که به دل طبیعت راه داشت، مجلسی را به مهر آراسته بودند تا در حیات یار صدیق همولایتیهای گرگانی یکبار دیگر «پندار نیک و گفتار نیک و کردار نیک» را که در وجود مردی از این دیار تجسم یافته گرامی بدارند. میهمانان، زنان و مردانی از استان گلستان و نیز از تهران و مازندران و شهرهای دور و نزدیک بودند، دوست و رفیق و خویش و قوم و همرزم و همکار و همراه که هر یک وجهی از شخصیت ارجمند این مرد خدمتگزار و مدیر توانمند، فرمانده سپاه و مؤسس بسیج گرگان و استاندار گلستان در دوره اصلاحات را میشناختند.
آنها آمده بودند تا با گفتار و نوشتار و حتی با نگاههای پرمهر و با زبان بیزبانی قطعاتی از پازلی را که بنا بود در تالاری در امتداد جاده همدلی و همزبانی تصویر شود در کنار هم قرار دهند.
شب باشکوهی بود آن شب که هر مدعو دست یار همدل دیگری را نیز گرفته و با خود همراه کرده بود تا حق مطلب بهتر ادا شود و ازدحام جمعیت و طولانیشدن برنامه کسی را نمیآزرد. بخش کوچکی از فیلم مستندی که تدارک ديده شده بود به نمایش درآمد تا درآمدی باشد بر زندگی یک خدمتگزار از تولد و کودکی و جوانی و ازدواج تا دوران خدمت و ایثار و سازندگی و اصلاحات و عسرت و عزت و باز هم خدمت و خدمت و خدمتش.
آدمها از نفس میافتند در سربالاییهای نفسگیر زندگی و خدا نکند که دستهای پلیدی در مسیر، مانع صعود رهنوردان سختکوش مخلص و ایثارگر به قلههای موفقیت و کمال شوند و خدا نکند حرص و حسد و کین و دغل، رهنوردان را از راه بازدارد. آدمها خسته میشوند و از نفس میافتند اگر همراهانشان همراه نباشند و شریک و یاور زندگی محمدهاشم مهیمنی زنی از جنس خودش بود از نسل خودمان؛ از نسل ما که خستگی را از پای درمیآوردیم و برای استراحت همیشه وقت را بسیار میدانستیم و اسبهای زینکرده را در جاده زندگی چنان میتازاندیم که در گردوخاک بهپاشده هیچ کاستیاي به چشم نمیآمد.
باری آن شب همه آمده بودند تا نه از یک مرد، بلکه از یک زوج مثالی تقدیر کنند که در کنار هم معنی پیدا کرده بودند و در کنار هم توانسته بودند سختیها را تاب آورند. پایداری این زوج برای گذراندن دوران سخت، آنان را چنان ورزیده كرد که چون الگویی برای نسل خود، بلکه نسل بعد از خود باقی ماندند و اینک آرامشی که در نگاه این زوج میبینی، دیگر تنها آرامش بعد از توفان است؛ توفانی که با صبوری و آرامش از سر گذراندهاند و حالا تجربیاتشان مانند گوهری ارجمند در طبق اخلاص در اختیار طالبان و نیازمندان آن است.
خدا کند همه ما آموخته باشیم که در همه عالم تجربههای آدمهاست که تبدیل به دانش بشری شده و خدا کند تجربیات حاجهاشمها که امروز بهدلیل حسن خلق و حسن گفتار و کردار، وطندوستی، صداقت، صراحت، جسارت، خدمت، امانتداری و پاکدستی محبوبالقلوب هستند ثبت و ضبط و مستند شود تا بهموقع مورد بهرهبرداری قرار گیرد و چه چیز مفیدتر از حاصل عمر آدمی برای دیگران که همانا تجربیات گرانسنگ اوست!
فخرالسادات محتشمیپور
مشاور وزیر و مدیرکل امور بانوان وزارت کشور دوره اصلاحات
انتهای خبر/111