روزها همانند هم نيستند ، آدمي خود موجب يکنواختي ايام مي شود يکنواختي که آمد، روزمرگي هم مي آيد و روزمرگي که بيايد گمگشتگي خواهد آمد...
روزها همانند هم نيستند ، آدمي خود موجب يکنواختي ايام مي شود يکنواختي که آمد، روزمرگي هم مي آيد و روزمرگي که بيايد گمگشتگي خواهد آمد از اين رو بود که باکري (رضوان الله عليه) آرزو مي کرد که پس ازجنگ زنده نماند تاشاهد سقوط برخي دوستان و هم کيشان جهادي در روزمرگي ها نباشد . بعضي آدمها امير شب و روزشانند وبرخي اسير ايام خود و تو خود مي داني که هويت آدمها درکشاکش همين اميري واسيري است که شکل مي گيرد و ساخته مي شود وانگهي آدمها دير يا زود ، روز واقعه اي در پيش دارند
روز واقعة هرکس امّا به اندازه سعة وجودي آدمها در فهم تحولات عالم است. وتو خود مي داني که تاريخ بشر و تاريخ اسلام وايران پر است از اين روزها وشب هايي که در قامت يک واقعه تبلور يافته اند. آدم و حوّا را که مي داني ! خود ، درآن روز واقعه هبوط کرده اند ! ، ابراهيم وهاجر واسماعيل را که مي شناسي ! و چه سرافراز شدند از آن واقعه!
و چه سرافراز شدند آن روز که مطهري و بهشتي ، رجايي و باهنر ، دستغيب و مدني و همت و صياد در راه ولایت باده شهادت نوشیدند. و اما امروز...
همه چیز از انتخابات دهم شروع شد. رفته رفته فکر و ذکر افراد جامعه، اعم از زن و مرد و کوچک و بزرگ معطوف به مهمترین مساله سال، یعنی دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری می شد. بعد از کشمکش و اختلافاتی که در طیف موسوم به اصلاح طلبان برای معرفی نامزد ایجاد شده بود، آنها تصمیم گرفتند که به جای معرفی روحانیِ روشنفکر نمایشان، چهره ی موجه تری را وارد میدان رقابت کنند که هم سابقه ی انقلابیِ خوبی داشته باشد و هم دارای پایگاه مردمی مناسبتری باشد. میر حسین موسوی گزینه ای که به اعتقاد خیلی ها مانند هندوانه ی در بسته ای بود که می توانست پیش بینی نتیجه ی انتخابات را دشوارتر کند.
انتخابات صورت گرفت و حضور خیره کننده ی مردم می رفت تا مردم سالاری واقعی نظام اسلامی را به جهانیان نشان دهد و نقطه قوتی باشد برای پیش بردِ هر چه سریع تر اهداف عالی انقلاب اسلامی. اما شب روز انتخابات موسوی در یک اقدام عجیب و تامل برانگیز، قبل از شمارش آرا، خود را برنده انتخابات معرفی کرد! اینجا بود که جرقه ی آتش فتنه ی امویان زده شد. بعد از شمارش آرا که احمدی نژاد را برنده ی انتخابات نشان می داد، بحث تقلب به عنوان اسم رمز آشوب توسط افرادی مطرح شد. فضا، فضای مناسبی بود برای فعالیت تمام گروه های معاند و ضد انقلاب. همین طور هم شد. بزمی برپا شد! تمام گروهها اعم از سلطنت طلب ها، لیبرال ها، ملی گراها، سازمان مجاهدین، خارج نشینان مخالف دین و قرآن و وحی و... میدان را برای تاخت و تاز مناسب دیدند.روزهای اول بعد از انتخابات، بحث و دعواهای اصلی بر سر تقلب شدن یا تقلب نشدن در انتخابات بود. اما با بررسی مجدد و در نهایت منصوب کردن احمدی نژاد به عنوان رئیس جمهور توسط حضرت آقا، اعتراضات و مخالفت ها همچنان ادامه داشت و هر روز رادیکال تر هم میشد و به نظر می رسید هدف فتنه گرها چیزی غیر از اعتراض ساده، به نتایج انتخابات بوده است؛ گویا آنها موجودیت نظام اسلامی را هدف گرفته اند. اگر مسامحتاً فرض را بر این بگیریم که در ابتدا افسار شتر نفاق، در دست فتنه گرهای داخلی بود، اما رفته رفته شعارهایشان(مانند مرگ بر اصل ولایت فقیه و نه غزه و نه لبنان و ...) نشان می داد، افسار این شترِ بد ترکیب به دست ارباب فتنه گران افتاده است.فتنه ای که هر روز ابعاد گسترده تری میافت و می رفت که پایه های اقتدار و امنیت نظام را بلرزاند، اما...
اما مردم به ناگاه به وسط میدان آمدند و نه دی، تبدیل به یوم الله شد. و چه سرافراز شدند مردمی که نه دی را یوم الله کردند؛ آنها سرافرازان همه تاریخ اند.