۰
plusresetminus
یادداشت دکتر موسی غنی نژاد؛

تکنوکرات یا جهادی ، کدامیک؟

تاریخ انتشارچهارشنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۵ ساعت ۱۱:۵۸
سه عنوان اختلاف جدی میان مدیریت تکنوکرات با مدیریت جهادی وجود دارد.
تکنوکرات یا جهادی ، کدامیک؟
به گزارش "حافظ نیوز"،دکتر موسی غنی‌نژاد اخیراً مقاله‌ای مرقوم فرمودند در نسبت مدیریت تکنوکرات با مدیریت جهادی و نتیجه گرفتند که این مقایسه همان داستان قدیمی و اختلاف تاریخی تعهد و تخصص است که به ذبح تخصص می‌انجامد. به گفته وی همیشه و همه‌جا، کارآمدی ناشی از حضور مدیران تکنوکرات بوده است و مدیریت جهادی «حرفی است بی محتوا».
بررسی دقیق و علمی این 2 عنوان ضرورت امروز ماست؛ اما مقاله این استاد عزیز اقتصاد، بهانه‌ای شد تا چند نکته مختصر در قیاس این دو مفهوم مطرح شود:
سه عنوان اختلاف جدی میان مدیریت تکنوکرات با مدیریت جهادی وجود دارد. عنوان نخست جهت فردی این 2 سبک مدیریت است. عنوان دوم اثر اجتماعی در جامعه و در نهایت سرفصل سوم  اثر کارکردی این 2 مدیریت در یک سازمان است.
قبل از پرداختن به این سه سرفصل، لازم است یک توضیح مختصر در نسبت «تعهد و تخصص» مطرح شود. ابهام این اختلاف تاریخی برخلاف نظر جناب غنی‌نژاد در سال‌های دور توسط بزرگان انقلاب از جمله شهید بزرگوار بهشتی، ارائه شده است. پاسخ این است که تعهد و تخصص هیچ دوگانه‌ای نمی‌سازد و در هر جامعه‌ای و نه فقط جامعه اسلامی، برای انتخاب یک متخصص به جمع متعهدان رجوع می‌کنند و متخصص از بین آنها انتخاب می‌شود. باید توجه داشت که تخصص یکی از ویژگی‌های تعهد برای مدیریت است. مثل اینکه بگوییم حسابدار خبره‌ای می‌شناسیم که دزد است؛ تعهد شرط لازم است و تخصص کافی. اصل شایسته‌سالاری می‌گوید تخصص خودش جزئی از تعهد است.
با این مقدمه سراغ بحث اصلی یادداشت می‌رویم. اختلاف مدیریت تکنوکرات‌ها با مدیریت جهادی در سه عنوان بحث است.
یکم. تفاوت فردی
تفاوت مدیریت تکنوکرات‌ها با مدیریت جهادی در حوزه فردی بسیار کلیدی است. حوزه فردی مدیر مربوط به حوزه شناخت‌ها و انگیزه‌ها و انگیخته‌هاست. مدیر تکنوکرات انگیزه‌اش در بهترین حالت «کارایی» است. بهترین نتیجه و بیشتر کارایی بالاترین سطح انگیزشی برای مدیرتکنوکرات است؛ اما در مدیریت جهادی خروجی کارا فقط یکی از انگیزه‌هاست. اصل مهم‌تری در انگیزه‌های فردی وجود دارد که تعالی‌بخش مدیریت فردی است و آن انگیزه‌های دینی و ارزشی مدیر است. مدیری که شغلش را جهت الهی می‌بخشد، کار را عبادت می‌داند نه صرفاً اشتغال و منبع درآمدی. آثار این تفاوت انگیزشی در حوزه نتایج بسیار معنادار است؛ اما مهم‌ترین اختلاف را باید در بزنگاه‌ها مشاهده کرد. در شرایطی که فقط انگیزه فرا مادی است که می‌تواند یک کار بحران‌زده را خارج از بستر طبیعی‌اش به سرانجام برساند.
طبیعی است که از مدیر جهادی، کار در شرایط سخت با توقع پایین میسر است ولی مدیر تکنوکرات در شرایط بحرانی ناکارآمد است. به تعبیری در شرایط خاص، مدیر تکنوکرات هویت ذاتی‌اش که کارآمدی است، از دست می‌دهد. بنابراین طبیعی است که عنوانی به‌نام «مقاومت» در هر سطحی از برنامه‌ریزی به مدیر تکنوکرات تعلق نمی‌گیرد و از عهده‌اش خارج است.
دوم. تفاوت اجتماعی
و اما مهم‌ترین تفاوت این‌ 2 مدیریت در پیوست اعتقادی‌اش است. مدیریت تکنوکرات به کارایی خلاصه می‌شود و آثار و زمینه کار مورد توجه‌اش نیست. در مدیریت جهادی کار به خودی خود قابل برآورد نیست بلکه این پیوست اعتقادی و اجتماعی و سیاسی است که همراه کارایی اهمیت دارند.  مدیر جهادی اثر اجتماعی یک تصمیم اقتصادی را مورد توجه قرار می‌دهد. برای او اهمیت دارد که اثر فرهنگی یک تصمیم خدماتی چیست. اثر اعتقادی یک سیاست عمرانی تا کجاست. به همین جهت مدیر جهادی برای کار عمرانی‌اش نیز به فکر پیوست فرهنگی و اعتقادی است. همین مدیریت جهادی است که یک سازمان خدماتی را تبدیل به یک نهاد اجتماعی می‌کند. همین نگاه جهادی است که یک سیاست عمرانی را تبدیل به یک اثر فرهنگی ماندگار می‌کند. همین نگاه است که مبارزه با فقر را از طریق روش کریمانه انفاق‌های مدنی -و نه کمک‌های کمیته امدادی و حمایت‌های حاکمیتی- پی‌گیری می‌کند.
سوم. تفاوت کارکردی
تفاوت دیگر در آثار کارکردی این 2 مدیریت در یک سازمان است. در مدیریت تکنوکرات‌ها همه چیز در خدمت کارایی، ابزار تلقی می‌شود و در مدیریت جهادی به‌کارگیری ابزار خودش یک ملاحظه اساسی و جزئی از کارایی است. برای تکنوکرات‌ها ارزیابی و رده‌بندی شئون کارگر و سرمایه و پول و ساختمان و زمین و تکنولوژی در نسبت با کارایی تعیین تکلیف می‌شود اما در مدیریت جهادی ابزار خودش جزئی از خروجی و نتیجه کار است نه مقدمه آن. چنین نگاهی اخلاقی است که کارگر را ابزار تلقی نمی‌کند و برای زندگی و معیشت و مسکن کارگر دغدغه دارد و اهمیت قائل است. مهم‌تر اینکه مدیرتکنوکرات هیچ‌گاه نمی‌تواند یک مدیر جهادی را به‌کار بگیرد چون از عهده مواجه شدن با انگیزه‌های ارزشی و فرا تکنیکی این مدیر جهادی برنمی‌آید، اما یک مدیر جهادی قدرت به‌کارگیری ده‌ها مدیرتکنوکرات را هم دارد؛ چراکه می‌تواند از توانایی افراد برای هدایت کار به سمت هدف اصلی‌اش بهره ببرد.
و در یک جمله و خلاصه اینکه مدیریت جهادی به کار روح و معنا می‌بخشد؛ حال آنکه مدیریت تکنوکرات خالی از چنین محتوایی است.
انتهای خبر/111
کد مطلب : ۱۵۸۹۴
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما