روز دانشجوی امسال پیشاپیش با حاشیههایی روبهرو شده است و دونوع برنامه را برای آن روز شاهد هستیم.
به گزارش "حافظ نیوز"،روز دانشجوی امسال پیشاپیش با حاشیههایی روبهرو شده است و دونوع برنامه را برای آن روز شاهد هستیم. در نوع نخست در برخی از دانشگاهها از دانشجویان برای جشن و پایکوبی و بذلهگویی دانشجویی با حضور سلبریتیها و شومنهای کمدی دعوت به عمل آمده است و در مقابل در دانشگاههایی دیگر فعالان سیاسی حزبی.
در این میان برنامههای گونه نخست از سوی طرفداران و برگزار کنندگان گونه دوم که تشکلهای دانشجویی متمایل به اصلاحطلبان و اپوزیسیون هستند با این استدلال مورد هجمه و انتقاد قرار گرفتهاند که این دست برنامهها توطئهای برای «غیرسیاسی کردن» دانشگاههاست. با این حال با نگاهی به پوسترهای تبلیغاتی گونه دوم میتوانیم معنای آنها از «سیاسی کردن/شدن» دانشگاهها را درک کنیم.
در گونه دوم دعوتشدگان اغلب از یک طیف خاص سیاسی خاص هستند و هیچ شخصیت مقابل و منتقدی برای گفتوگو و دیالوگ دیده نمیشود. اغلب دعوتشدگان از حزب کارگزاران سازندگی هستند؛ حزبی که به واسطه ارتباطش با هاشمی رفسنجانی در افواه عمومی بهعنوان نماد محافظهکاری، سرمایهسالاری و رانتجویی شناخته میشود. عنوان برنامهها هیچ عنوان و موضوعی ندارند و مشخص نیست که سخنرانان جلسه قرار است راجع به چه چیزی صحبت کنند؛ گویا که حتی برای مخاطبانی که به برنامه دعوت شدهاند هم هیچ امکانی برای انتخاب موضوع و دیالوگ دیده نشده است و مخاطبان صرفاً بهعنوان سیاهی لشکر و نهایتاً تشویق سخنرانان دیده شدهاند.
با توجه به سابقه مدعوین و نیز برنامههایی از این دست، میتوان احتمالات و پیشبینیهایی پیرامون محتوای برنامهها طرح کرد: در این برنامهها به احتمال خیلی زیاد انتقادی نسبت به برنامههای سیاسی و اقتصادی و اجرایی دولت یازدهم طرح نخواهد شد. موضوعاتی چون «اختلاس هشت هزار میلیاردی منتسبان دولت در صندوق ذخیره فرهنگیان، اختلاس در بانک ملت توسط نزدیکان برادر رییسجمهور، گرانی دلار، افزایش ضریب جینی در سه سال گذشته، افزایش حدود سه برابری هزینههای جاری دولت یازدهم در شرایط تحریم، نقض برجام توسط سنای آمریکا به واسطه توافق ضعیف برجام، حقوقهای نجومی مدیران دولتی، عدم اجرای (مخالفت یا حذفِ) ابزارهای شفافیتساز داخلی چون «کارت سوخت، طرح شبنم، ایران کد، طرح نظارت بر حسابهای بانکی، پرونده الکترونیک سلامت» پنهانکاری در قراردادهای خارجی از برجام تا نفتی تا حتی قرارداد با رنو، مخالفت با شفاف شدن حقوق مدیران دولتی در مجلس دهم، سو مدیریت در حوادث جادهای و ریلی و سرگردانی مردم در مسکن مهر، بیکاری رو به تزاید، رکود و تعطیلی واحدهای تولیدی، تلاش وزیر صنعت برای خروج پتروشیمیها از بورس به نفع عدهای خاص، فشار وزارت بهداشت بر رسانهها برای تعطیلی برنامههای کارشناسی نقد طرح تحول سلامت و ایده تجمیع بیمهها، افزایش چندصد درصدی تعرفههای پزشکی و درآمد پزشکان خاص، پیگیری ویژه بازاری کردن آموزش و پرورش، ادبیات نامناسب رییس جمهور با منتقدین و...» به احتمال زیاد هیچگاه در چنین نشستهایی طرح نخواهند شد. در مقابل به احتمال زیاد موضوعاتی چون لغو کنسرت و سخنرانی در بعضی شهرها، دستور جلب یک نماینده و... محور اصلی این نشستها خواهد بود.
با این اوصاف به نظر میرسد بهرغم تلاش بانیان برنامههای گونه دوم، بین این دوگونه برنامه خیلی نمیتوان تفاوتی قائل شد و هر دو به نوعی برای برگزاری جنگگونه این برنامه تلاش میکنند. با این تفاوت که گونه نخست صادقانه و مبتنی بر تصوری که از واقعیتِ زیست در دانشگاههای مصرفی امروز ایرانی برای او حاصل شده تلاش میکند خودش باشد و روز 16 آذر را به یک دورِهمی شاد و شنگول ویژه شهروند مصرفی تبدیل کرده و عِرض خود را ببرد. بانیان گونه دوم اما مذبوحانه تلاش میکنند تقلیدی از جنبش دانشجویی آنگونه که در کتابها و تاریخ غربی خواندهاند اینجا برپا کنند اما چون توجه ندارند دانشگاه ایرانی نسخه قلابی و فیک (fake و نه حتی ترجمهای) دانشگاه اروپایی بوده و قرار نبوده و نیست که نسبتی با امر سیاسی و اجتماعی واقعی جامعه ایرانی پیدا کند، این تقلید به نمایشی سیاستزده و مضحک تبدیل میشود.