به گزارش
"حافظ نیوز" با توجه به اینکه تحریمهای مطرح شده در قانون تحریم ایران در برجام به عنوان تحریم مرتبط با هستهای تلقی شده است، در نتیجه تا زمانی که برجام از سوی ایران نقض نشده است، هیچ دلیلی برای طرح مجدد تحریمهای این قانون در کنگره آمریکا وجود ندارد. چرا که تحریم مرتبط با هستهای برای مهار ایران در موضوع هستهای بوده و با توجه به توافق صورت گرفته، دیگر دلیلی برای وجود نگرانی از برنامه هستهای ایران وجود ندارد. لذا طرح تمدید قانون تحریم ایران نشان دهنده بیفایده بودن برجام است.
1. در آمریکا مسیر قانون شدن یک طرح به این صورت است که ابتدا باید در کنگره تصویب شود و بعد در سنا تایید شود و در نهایت رئیس جمهور آن را امضا کند. در حالت میگویند که قانون شده است (Become Law) و قابلیت اجرایی شدن پیدا میکند.
2. قانون تحریم ایران و لیبی (ILSA) یا همان داماتو، ابتدا در سال 96 میلادی به بهانههای تروریسم و سلاحهای کشتار جمعی تصویب شده بود و حوزه بالادستی نفت ایران را هدف قرار داد. به گزارش منتشر شده از رجانیوز طبق این تحریم که اولین تحریم فراسرزمینی یا ثانویه آمریکا است، هیچ شخص حقیقی و یا حقوقی نمیتوانست بیش از 20 میلیون دلار در طول یک سال در بالادستی نفت ایران سرمایهگذاری کند.
3. این قانون در 2006 با اصلاح این قانون، تحریمهای لیبی حذف شد و اسم قانون به قانون تحریم ایران (ISA) تغییر کرد. در قانون جامع تحریم ایران سیسادا (CISADA,2010) این قانون اصلاح شد وتحریم صادرات فراوردههای نفتی به ایران نیز به آن افزوده شد.
4. آنچه که در رسانهها از تمدید قانون تحریم ایران بیان میشود، عملا وضع یک قانون جدید است. در قانون تحریم ایران آمده است که عمر قانون در دسامبر 2016 به پایان میرسد و هیچ شرطی نیز برای تمدید آن در نظر نگرفته است. در نتیجه تمدید قانون تحریم ایران علیرغم اسم آن عملا قانونگذاری جدید است.
5. بر اساس بند 24 برجام، آمریکا و اتحادیه اروپا اظهار میکنند که لیست جامع و کامل تحریمهای مرتبط با هستهای در ضمیمه دوم برجام آمده است. همچنین در بند 26 بیان شده است که:
«دولتمردان آمریکا مطابق با نقش رئیس جمهور و کنگره، از بازگرداندن و دوباره اعمال کردن تحریمهایی که در ضمیمه دوم مشخص شده است خودداری میکنند. فارغ از فرآیند حل و فصل اختلافات پیش بینی شده در این برجام.»
پس میتوان گفت که از منظر برجام هرآنچه از تحریمها که در ضمیمه دوم بیان شده است، تحریم مرتبط با هستهای بوده و آمریکا تعهد داده است که از اعمال و بازگرداندن آنها خودداری کند.
6. در ضمیمه دوم و بخش 4 تحریمهایی که باید از سوی دولت آمریکا اعمالشان متوقف شود بیان شده است. در زیربخش 4.3 که تحریمهای حوزه انرژی بیان شده است، اصلیترین تحریمها مربوط به تحریمهای قانون تحریم ایران است. بند 4.3.2 و بند 4.3.4 مهمترین بندهای مرتبط با قانون تحریم ایران است که شامل تحریم سرمایهگذاری در بالادستی نفت ایران و تحریم فروش فراوردههای نفتی میشود. بر این اساس بخشهای اصلی قانون تحریم ایران بر اساس برجام به عنوان تحریم مرتبط با هستهای تشخیص داده شده است و آمریکا متعهد شده است که از بازگرداندن و اعمال مجدد آنها خودداری کند.
7. با توجه به فرایند تصویب قانون در آمریکا میتوان گفت:
7.1. تا زمانی که این طرح به امضا رئیس جمهور آمریکا نرسد نقض برجام نخواهد بود.
7.2. با توجه به اینکه تحریمهای مطرح شده در قانون تحریم ایران در برجام به عنوان تحریم مرتبط با هستهای تلقی شده است، در نتیجه تا زمانی که برجام از سوی ایران نقض نشده است، هیچ دلیلی برای طرح مجدد تحریمهای این قانون در کنگره آمریکا وجود ندارد. چرا که تحریم مرتبط با هستهای برای مهار ایران در موضوع هستهای بوده و با توجه به توافق صورت گرفته، دیگر دلیلی برای وجود نگرانی از برنامه هستهای ایران وجود ندارد. لذا طرح تمدید قانون تحریم ایران نشان دهنده بیفایده بودن برجام است.
7.3. اگر رئیس جمهور آمریکا بخواهد این قانون را امضا کند، عملا تعهد خود در برجام را نقض کرده است. طبق بند 26 برجام دولت آمریکا تعهد داده است که از بازگرداندن و تحمیل مجدد تحریمهای مشخص شده جلوگیری کند. هرچند تاکید شده است که این تعهد مطابق با نقش رئیس جمهور خواهد بود، اما از آنجایی که امضا کردن قانون یکی از شئون قانونی رئیس جمهور است، پس شامل این تعهد میشود. در نتیجه اگر رئیس جمهور آمریکا این قانون را امضا کند، تعهد خود در برجام را نقض کرده است.
7.4. شاید دولت آمریکا مانند قانون ویزا اینگونه توجیه کند که قانون را امضا میکند اما در اجرای تحریم از حق صرف نظر کردن (Waive) استفاده خواهد کرد تا مشکلی در اجرای برجام به وجود نیاید. اما باید توجه کرد که امضا کردن قانون خود نقض برجام است و اصولا تصویب دوباره تحریمی که بر اساس برجام مرتبط با هستهای تلقی شده است و تا زمانی که برجام از سوی ایران نقض نشده است، بیمعنی نقض برجام است.
7.5. حالت دیگر آن است که رئیس جمهور آمریکا طرح تمدید قانون تحریم ایران را امضا نکند و وتو هم نکند. این کار عملا پس از ده روز مصوبه حالت قانون به خود میگیرد. در این وضعیت دولت آمریکا میتواند ادعا کند که قانون را امضا نکرده و لذا نقض برجام صورت نگرفته است و سپس با استفاده از حق صرف نظر کردن اجرای قانون به تعهد خود در برجام عمل کند. این مساله نباید از سوی ایران پذیرفته شود و ایران باید تاکید کند که قانون شدن مجدد این تحریمها عملا نادیده گرفتن برجام و نقض برجام خواهد بود، بر اساس توضیحی که در بند 7.2 بیان شد.
7.6. حالت دیگر آن است که رئیس جمهور آمریکا قانون را وتو کند و به کنگره بازگردد. در صورتیکه کنگره و سنا با دو سوم آرا مجدد طرح را تایید کنند، وتوی رئیس جمهور از سوی آنها وتو خواهد شد و طرح به قانون تبدیل میشود. در این حالت هم دولت آمریکا میتواند ادعا کند که نقشی در قانون شدن مجدد تحریمها نداشته است و با استفاده از حق صرف نظر کردن تعهدات خود در برجام را اجرایی میکند. طرف ایرانی نباید این توجیه را در حالت مفروض بپذیرد چرا که طرح دوباره تحریمهایی که دربرجام به عنوان تحریمهای هستهای شناخته شده است، ناقض برجام است.
8. متاسفانه متن برجام فضا را برای تفسیرپذیری مهیا کرده است و برای تامین منافع ملی باید اقدامات حقوقی بسیار قوی صورت گیرد.
انتهای خبر/110