۰
plusresetminus

رییس جمهوری با کفش های کتانی (به نقل از خبرگزاری فارس)

تاریخ انتشارچهارشنبه ۲۹ شهريور ۱۳۹۱ ساعت ۱۴:۱۸

فارس به مناسبت حماسه سوم تیر نوشت:
بايد قبول کرد که «احمدي نژاد» سوم تيرماه سال 84 که در دوره اول انتخابات رياست جمهوري به قدرت رسيد، پديده اي در عالم سياست ايراني محسوب مي‌شد که پس از دوران «سازندگي» و «اصلاحات» سبک جديدي از زمامداري را وارد واژگان قدرت کرد.
در خرداد ماه سال 1384 احمدي نژاد سياستمدار چندان معروفي نبود، مدت نه چندان بلندي فعاليت در شهرداري تهران و البته استانداري اردبيل در سال‌هاي دهه هفتاد که در مقابل سابقه اجرايي و سياسي ساير کانديداها عملا چيز دندان گيري محسوب نمي‌شد.
شايد بسياري از ناظران و تحليل گران احمدي نژاد را به نوعي مجلس
گرم کن عرصه انتخابات مي‌دانستند که البته بايد در مرحله آخر به نفع بعضي کانديداها کنار مي‌کشيد، چون شانسي براي پيروزي نداشت.
اما خود احمدي نژاد عقيده اي غير ازآن داشت و خود را با اطمينان در مقابل اشخاصي همچون علي لاريجاني، محمد باقر قاليباف و‌هاشمي‌رفسنجاني برنده بلا منازع عرصه انتخابات و مهمان بعدي پاستور مي‌دانست.
اما احمدي نژاد سال 84 چه چيزي را دراختيار داشت که بقيه فاقد آن بودند. احمدي نژاد نمادي از ايده‌آليسم انقلابي بود که در طول سال‌هاي پس از پايان جنگ تحميلي عملا تحقق آن براي مردم يک آرزو باقي مانده بود.
دوري از تجمل،‌ ارتباط نزديک با مردم و البته سلامت مالي همه و همه ويژگي‌هايي بود که احمدي نژاد را تبديل به دولتمرد نمونه مي‌کرد و البته ادعايي هم درخصوص ايجاد اصلاحات در انقلاب نداشت، بلکه معتقد به اجراي اصول اوليه انقلابي در دولت خود بود.
اين جمع خصال سبب شد تا نه تنها طيف انقلابي جامعه بلکه در مرحله دوم حتي اقشار متوسط و خاکستري جامعه نيز راي خود را به کيسه احمدي نژاد بريزند و‌هاشمي رفسنجاني عملا قافيه را باخته ببيند.
واقعيت آن بود که احمدي نژاد برخلاف تمام چيزهايي دويد که بقيه کانديداها به دنبال آن بودند.احمدي‌نژاد نه به دنبال راي قشر خاکستري جامعه رفت و نه خود را جنتلمني در لباس يک سياستمدار نشان داد که درعرصه بين المللي بدرخشد و نه سخن از نظريات جديد اقتصادي به ميان آورد، اما پس از مدتي تمام اين‌ها به دنبال احمدي نژاد دويدند.
احمدي نژاد رييس جمهوري ايده آل با کفش‌هاي کتاني در اواسط دهه هشتاد براي مردم ايران بود.
دوران چهار ساله اول احمدي نژاد با تمام فراز و نشيب‌ها با موفقيت نسبي طي شد. احمدي نژاد تغييرات بنيادين را در دولت شروع کرد و به دنبال آن چيزي رفت که براي آن آمده بود.
سفرهاي استاني شروع شد، تمام برنامه‌هاي قبلي براي محدود کردن کمک‌هاي اجتماعي برداشته شد و پول نفت که به مدد بالا رفتن قيمت نفت ديگر حکم کيميا را نداشت با قدرت تمام به پروژه‌هاي عمراني پمپاژ شد.
تاسيسات هسته اي فک پلمپ شد و ايران با قدرت تمام به غني سازي اورانيوم پرداخت و اسراييل از سخنان ضد صهيونيستي احمدي نژاد به شوراي امنيت سازمان ملل متحد عارض شد.
برنامه‌هاي فضايي پيش رفت و ايران اولين ماهواره را به فضا فرستاد، توان دفاعي کشور تقويت شد و حتي سازمان مديريت و برنامه ريزي با قدمت پنجاه ساله نيز با يک جلسه منحل شد.
البته در اين بين ناکامي‌هايي وجود داشت، اما احمدي نژاد همچنان مي‌توانست ادعا کند که همان رييس جمهور ايده آل سال 1384 است.
گرچه ديگر در اواخر اين دوره کفش‌هاي کتاني به کناري گذاشته شده بود و کت و شلوار رسمي اغلب به تن رييس جمهور ايران مي‌نشست، ولي هنوز احمدي نژاد يک ايده آل بود.
يک نظام پشت سر يک رييس جمهور
انتخابات سال 88 يک زورآزمايي جدي براي احمدي نژاد بود و وي با زيرکي هرچه تمام‌تر توانست با تبديل فضاي انتخاباتي به يک فضاي دو قطبي بين خود و‌هاشمي‌رفسنجاني رقيب سرسخت خود را با راي بيست و چهارميليوني کنار بزند.
التهابات پس از انتخابات رياست جمهوري عملا سبب شد تا نظام با تمام قدرت از احمدي نژاد حمايت کند، رييس جمهوري که حالا به نظر ديگر رويين تن شده بود.
اما تاريخ نشان داد که هيچ گاه از طعنه خالي نخواهد بود.
اولين دست انداز دولت
اولين دست انداز تنها اندکي پس از انتخابات رياست جمهوري سال 88 به وقوع پوست، زماني که اسفنديار رحيم مشايي به عنوان معاون اول رييس جمهور منصوب شد و مقام معظم رهبري در نامه اي که بعدها رسانه اي شد، نارضايتي خود را از اين انتصاب به رييس جمهور منعکس کردند.
اسفندياري که يکبار با اظهار دوستي با مردم اسراييل جنجالي رسانه اي را در کشور ايجاد کرده بود و طرفداران احمدي نژاد از همان زمان دل خوشي از وي نداشتند و حالا هم انتظار برکناري سريع وي از سمت معاون اولي را داشتند.اما احمدي نژاد تعلل کرد، چنان که نامه مقام معظم رهبري رسانه اي شد و کار به جنجال رسانه اي کشيد و اولين خط بر چهره رييس جمهور ايده آل کشيده شد.
در نهايت رحيم مشايي به دفتر رييس جمهور نقل مکان کرد و غائله خوابيد، اما مشايي کم کم به مرد دوم دولت تبديل مي‌شد با سمت‌هاي بي شماري که پشت هرکدام حرف و حديثي بود.
مرثيه اي براي يک ايده آليسم
دو سال ديگر از آن واقعه،کجدار و مريض گذشت، احمدي نژاد طرح هدفمندي يارانه‌ها را اجرا کرد و نشان داد که مرد کارهاي ماندگار بود، اما به نظر مي‌رسيد که احمدي نژاد فکر ديگري در سر دارد. او نمي‌خواست
ايده آل باشد و آن را درارديبهشت ماه سال 90 نشان داد.
اما اين بار حساب‌ها غلط درآمد، برکناري مصلحي از سمت وزارت اطلاعات و حکم حکومتي رهبر معظم انقلاب درخصوص بازگشت مصلحي و خانه نشيني يازده روزه احمدي نژاد کار وي را به عنوان يک ايده‌آل تمام کرد.احمدي نژاد هم چنان رييس جمهور بود اما ديگر ايده آل کساني نبود که روزي فکر مي‌کردند ايده آل است.
نگاهي کوتاه به عملکرد سياسي احمدي نژاد از سوم تيرماه سال 84 تا سوم تيرماه سال 91 نشان مي‌دهد که وي از ايده آليسم شروع کرد و در نهايت با برخي عملکردهاي عجيب و غريب تنها به يک سمبل تبديل شد.
حالا دولت احمدي نژاد با دردسرهاي فراواني روبه رو است، اقتصاد با دشواري‌هاي فراواني روبه رواست و زماني نيست که در بررسي پرونده‌هاي فساد، نام يکي از ياران وي به ميان نيايد.
واقعيت اين است که احمدي نژاد سمبلي از يک ايده آليسم است، ايده آليسمي‌که براي مردم همچنان عزيزاست و احمدي نژاد را به عنوان نشانه و سمبلي از آن مي‌شمارند که حالا از آن فاصله دارد.
مديريت به سبک احمدي نژاد که سفرهاي استاني و ارتباط نزديک با مردم از اصلي ترين مولفه‌هاي آن است، هم چنان حضور پر رنگي در صحنه سياسي ايران خواهد داشت، اما بدون ترديد احمدي نژاد ديگر در آن نقش مستقيم ندارد.
کد مطلب : ۱۵۷
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما