از کیسه چه کسانی خرج می کنند این مدعیان اصولگرایی؟!
تاریخ انتشارسه شنبه ۱۶ شهريور ۱۳۹۵ ساعت ۱۱:۰۱
اینگونه نیست که حیات جریان اصولگرایی که برامده از گفتمان اصیل انقلاب اسلامی است، در گرو همراهی و یا تایید برخی چهره ها و یا جریانات سیاسی باشد.
حافظ نیوز/سرویس سیاسی طی روزها و هفته های گذشته، ساحت سیاست ایران شاهد بروز و ظهور سیاستمدارانی است که هر کدام فارغ از عملکرد، پیشینه سیاسی و جایگاه فعلی خود به اظهار نظر پرداخته و به اصطلاح برای جریانات مختلف سیاسی نسخه می پیچند.
به این جملات دقت کنید: (مصباحی مقدم: احتمالا اصولگرایان در انتخابات 96 از روحانی حمایت کنند.
حسن غفوری فرد: روحانی خیلی خوب عمل کرده و شانس او برای دوره دوم زیاد است.)
این قبیل اظهارات از سوی چهره های سیاسی که پیشتر با عنوان سران و چهره های اصلی جریان اصولگرا شناخته می شدند، این شائبه را ممکن است برای بخشی از جامعه ایجاد کند که آیا اصولگرایان ممکن است به دلیل حمایت پدرخوانده های پیشین جریان خود، در انتخابات 96 از شخص یا اشخاصی حمایت کنند که طی سالیان گذشته، هر لحظه در پی اثبات این گزاره بوده اند که با اصولگرایی و اصولگرایان نسبت و قرابتی ندارند؟
پاسخ به این پرسش شفاف و روشن است! اصولگرایی یک تفکر و منش اخلاقی در عرصه سیاست است که هیچگاه در اشخاص خلاصه و یا تعریف نمی شود.
اینگونه نیست که حیات جریان اصولگرایی که برامده از گفتمان اصیل انقلاب اسلامی است، در گرو همراهی و یا تایید برخی چهره ها و یا جریانات سیاسی باشد. بلکه اصولگرایی یک گفتمان غالب و فراگیر مردمی است که چهره ها و شخصیت ها و احزاب سیاسی باید تلاش کنند همواره قرابت و نزدیکی خود با آن را حفظ کنند در غیر این صورت قرار نیست که اشخاصی چون علی لاریجانی، سعید جلیلی، محمدرضا باهنر، غلامرضا مصباحی مقدم، حسین شریعتمداری، حسن غفوری فرد، غلامعلی حداد عادل و یا ... همواره به عنوان نماد اصولگرایی و اصولگرایان محسوب شوند بلکه اعمال، رفتار و موضع گیری های این اشخاص است که قرابت آنها را با این جریان مشخص می کند.
علاوه بر این، باید به این نکته نیز توجه کرد که یکی از شاخصه های اصلی گفتمان اصولگرایی، قرابت با آرمانهای اصیل و بنیادین انقلاب اسلامی و ولایت فقیه است. بر این اساس، این اصل اساسی و بنیادین هیچگاه در مواجهه با امکان رای آوری یک نامزد که احتمال رای آوری بالایی نیز در سطح جامعه دارد اما در عمل، قرابت مطلوبی با آرمانهای انقلاب اسلامی ندارد وجه المصالحه قرار نمی گیرد و به فراموشی سپرده نمی شود.
بنابراین قرار نبوده و نیست که مردمی که در طول مدت یک دهه، در تمامی انتخابات ها به اصولگرایی و اصولگرایان رای داده اند، در انتخابات های پیش رو نیز به آنها چک سفید امضا دهند و آنها را به عنوان نمایندگان خود انتخاب کنند. از طرفی، چشمان تیزبین افکار عمومی این چرخش ها و تغییر مواضع عجیب و غریب سیاسیون در ساحت سیاست را می بینند و رصد می کنند و قطعا نسبت به آن واکنش منفی نشان می دهند.
بنابراین اگر برخی چهره های اصولگرا، در پی یافتن راه حلی برای کسب اعتماد مجدد مردم هستند نباید آن را در ”اصولگرا سازی از چهره های غیر اصولگرا“ دنبال کنند؛ بلکه باید ضمن بازنگری در عملکرد و رویکردهای خود، طرحی نو دراندازند و بار دیگر به کف جامعه رجوع کرده و به بازتولید گفتمان ناب عدالتخواهی، ساده زیستی، پیروی عملی از ولایت فقیه و تدبیر صحیح در امور اجرایی و اقتصادی کشور بپردازند.