در پاسخ به ذخیره نظام خواندن صفدر حسینی از سوی نوبخت؛
افشاگری احمد توکلی
تاریخ انتشارشنبه ۱۶ مرداد ۱۳۹۵ ساعت ۱۰:۱۱
احمد توکلی در کانال تلگرامی خود نوشت:
برعکس نهند نام زنگی کافور
" هر گاه از کسی یا چیزی به غلط و عکس قضیه تعریف یا تشبیه کنند و خلاف آنچه گویند در ممدوح یا مورد نظر جمع باشد از ضربالمثل بالا استفاده کنند. زنگی به معنای سیاه پوست و کافور گیاهی خوشبو و سپید است".
دو سه روز پیش در جلسه معارفه رئیس جدید هیئت عامل صندوق توسعه ملی، سایت رسمی صندوق از قول سخنگوی دولت چنین گزارش کرد:
" وی از دکتر صفدرحسینی به عنوان یکی از ذخیره های نظام یاد کرد و افزود: گذشته از ارادت شخصی بنده به دکتر صفدرحسینی، سایر اعضاء هیأت عامل سابق صندوق توسعه ملی نیز از بزرگان اقتصاد کشور هستند و الحق در دوران مسوولیت خود امانتداران بزرگی برای کشور بودند"
در حالی آقا نوبخت به صفدرحسینی ارادت میورزد، او را ذخیره نظام مینامد و امانتدار بزرگش میخواند که وقتی در اواسط سال 92 وی به عنوان رئیس هیئت عامل وارد صندوق توسعه ملی شد حقوق و مزایای ماهانه وی ناخالص 222 میلیون ریال بود. خودش این دریافتی را در سال 1393 با دو و نیم برابر افزایش به 524 و در سال 1394 به مبلغ 565 میلیون ریال رساند. بدون آنکه همه ضوابط قانونی ذیربط رعایت شود. به عنوان نمونه ای از نقض قانون، میگویم دریافتی ماهانه صفدر حسینی در بدو ورودش به جای آن که حداکثر 10 برابر حداقل حقوق و مزایای کارگران دردمند و زحمتکش باشد، 46 برابر آن بود. ولی او بدین حد نیز قانع نبود و با دریافتی 57 میلیون تومانی خود در سال 1394، آن را به 80 برابر دریافتی کارگران رساند! اختیاراتی را که به رسم امانت بدو سپرده بودند تا منابع صندوق را آسان تر و بهتر برای اشتغال جوانان بکار گیرد، در راه ارضاء شهوت مال اندوزی خویش بکار گرفت. مثلا به ناحق و برخلاف واقع برای خودش ماهانه 175 ساعت اضافهکار منظور کرد و چون ساعت رسمی کار ماهانه 176 ساعت است با این ترفند یکباره حقوق خود را تا دو و نیم برابر افزایش داد. و یا برای خویش 300 میلیون وام قرض الحسنه قرار داده و دریافت کرده است. این خیانت در امانتی است که بدو سپرده شده است، برای منافع شخصی و رفاه برخی از همکاران.
فقط برخی از آنها:
حقوق و مزایای ناخالص ماهانه چهار عضو دیگر هیئت عامل در سال 94 چنین بوده است: قاسم حسینی 428 میلیون ریال، نوری نائینی 380 میلیون ریال، مزینی 369 میلیون ریال و شجاع الدینی 366 میلیون ریال. معاون اداری و مالی نیز همین حدود حقوق و مزایای ناخالص داشت. مزد خیانتِ اغماض از خیانت هیئت عامل را دریافت میکرد.
صفدرحسینی تا حالا 7920 میلیون ریال از اموال چپاول شده را باید بازگردانده باشد. اگر این آزمندی و بی آزرمی و خیانت نیست، پس چیست؟
رهبر فرهیخته که در واقع حاکم شرع ارشد کشور است با نامشروع اعلام کردن تمامی این قبیل دریافتی ها، حرام خواری آنان را مسجل کرد. آقای میرانزاده رئیس محترم شعبه دادیاری دادسرای دیوان محاسبات به این حرام خواران اعلام کرده است که سریعا اموال ملت را باز گردانند.
حالا با این پرونده سیاه که گند حرص و طمع و بی حیایی برخاسته از آن مشام هر انسان منصفی را می آزارد، آقای نوبخت، این رئیس را ذخیره نظام میخواند، و وی و چهار نفر دیگر را از بزرگان اقتصاد کشور (با پوزش از اقتصاددانان محترم کشور) و از امانتداران بزرگ میشمارد. توجیه چپاول حق بیچارگان، آبرومندان شرمنده اهل و عیال و یتیمان بی سرپرست، . . . از خود چپاول زشت تر است. در حدیث نبوی آمده است : من رضی بفعل قوم فهو منهم- هرکس به کار دسته ای راضی باشد، خود نیز از آنان است. این خائنین را امانتدار خواندن استهزای امانتداری است. آقای رئیس جمهور و اعضای هیئت دولت اگر در قبال این موضعگیری سخنگوی دولت به سکوت خود ادامه دهند در معصیت هجمه به ارزشهای انقلاب اسلامی شریک وهمبازند. ارادت ورزی آقای نوبخت نسبت به این آرمندان بی آزرم مرا به یاد این بیت می اندازد:
از دستبوس میل به پابوس کرده ای
خاکم به سر ترقی معکوس کرده ای
مطلب را با این کلام گهربار امیر مؤمنان علی اسوه عدالت به پایان میبرم که علت فقیر شدن مردم را تبیین میکند : « انَّما یُعْوِزُ اَهْلُها اِشْرافِ اَنْفُسِ الْوُلاةِ عَلَى الْجَمْعِ، وَ سُوءِ ظَنِّهِمْ بِالْبَقاءِ، وَ قِلَّةِ انْتِفاعِهِـمْ بِالْعِبَـرِ
فقر و ندارى مردم ناشى از میل مسئولان به زراندوزى، و بدگمانی نسبت به باقی ماندن در قدرت (احساس میکنند صدارتشان چندان دوام ندارد)، و کم بهره گیرى آنان از عبرتها و پندهاست»