1-کودتاگران چهکسانی هستند؟
بیتردید اولین متهم این کودتا، طرفداران جنبش گولن در ترکیه هستند، اما گولن کیست و جنبش گولنیسم چه میگوید؟
متهم ردیف اول: گولن؛ رهبر جنبش خدمت
در اوایل دههی نود، فتحالله گولن از واعظان مساجد مشهور استانبول و ازمیر بود. او در مارس 1999، برای معالجه به آمریکا مهاجرت کرد و هماکنون نیز با جمعی از دانشجویان و نویسندگان مقیم ایالت پنسیلوانیای آمریکاست.
گولن یکی از اسلامگرایان ترکیه است که ابتدا در حزب عدالت و توسعه بود و بعد از نارضایتی از سیاستهای حزب، از حزب جدا شد و جنبش خدمت را رهبری کرد. وی منادی اسلام منهای حضور در سیاست است. وی متهم ردیفاول این کودتا شناخته شده است.
گولن یکی از اسلامگرایان ترکیه است که ابتدا در حزب عدالت و توسعه بود و بعد از نارضایتی از سیاستهای حزب، از حزب جدا شد و جنبش خدمت را رهبری کرد. وی منادی اسلام منهای حضور در سیاست است. وی متهم ردیفاول این کودتا شناخته شده است.
بااینحال فتحالله گولن هرگونه ارتباط با این کودتا را رد کرده و این اقدام را محکوم کرده است و اظهار داشته که «هیچ ارتباطی با کودتای ترکیه نداشته» و بیان داشته است: «من بهشدت تلاش برای کودتای نظامی در ترکیه را محکوم میکنم. دولت باید از طریق یک فرایند انتخابات آزاد و منصفانه، نه زور، پیروز شود. بهعنوان کسی که تحت چندین کودتای نظامی در پنج دههی گذشته رنج کشیدهام، واقعاً توهینآمیز است که هماکنون به داشتن ارتباط با چنین تلاشی برای کودتا متهم شود.»
اما دولت مستقر ترکیه متهم ردیفاول این جنبش را وی معرفی کرده است؛ تاجاییکه اردوغان در جمع هواداران خود تصریح کرد که محکم ایستادگی میکند و مصالحه نمیکند و خطاب به فتحالله گولن و هوادارانش گفت که دیگر بس است و ادامه داد: اگر جرئت دارید، به ترکیه بازگردید.
2-جنبش گولن چه میگوید؟
3- برندهی اصلی این مناقشهی خیابانی کیست؟
سوای از اینکه متهم اصلی و ردیفاول این مهم کیست، بیتردید بهرهبردار اصلی این مناقشهی خیابانی، کسی نیست جز رجب طیب اردوغان. وی که در یکی دو سال اخیر با شعار افزایش اختیارات ریاستجمهوری مخالفانش را سرکوب کرده، اینک میتواند بیشترین بهرهبرداری را از این موضوع داشته باشد و خویش را سردمدار برقراری امنیت در ترکیه معرفی کند.
4- ناآرامی در ترکیه بههیچوجه موضوع خوشایند جمهوری اسلامی نیست. چرا؟
سوای از اینکه این ناآرامی بهواقع مهندسی مخالفان اردوغان و مخالفان حزب عدالت و توسعه باشد یا این مهندسی موافق، و سوای از اینکه برندهی این ناآرامی چندساعته در ترکیه در ساحت سیاسی ترکیه چهکسی باشد، آنچه در اینجا حائز اهمیت است، پرداختن به این موضوع است که جایگاه ناامنی ترکیه در سیاست خارجی ایران کجاست؟
4. 1. منطقهی ناامن غرب آسیا و عدم تحمل بحران جدید. ما در منطقهای قرار داریم که آبستن بزرگترین بحرانهای جهان قرار گرفته است؛ تروریسم دولتی اسرائیل، جنایات سازمانیافتهی دولتی مثل بحرین و عربستان و گروههای تروریستی نیابتی مثل داعش و نهایتاً جنگهای منطقهای مثل جنگ عربستان علیه یمن. بنابراین این منطقه درگیر وحشتناکترین نزاعهاست و توان تحمل جنگ داخلی دیگر و ناآرامی در یک کشور دیگر را ندارد.
4. 2. ایران ترکیه را کشور باثباتی میخواهد. سوای از دیدگاه امنیتی و سیاست خارجی جمهوری اسلامی نسبتبه ترکیه بهعنوان یک همسایهی غربی با مرزهای زیاد با ایران که در صورت ایجاد ناامنی، بیم انتقال بحران از آن وجود دارد، در بُعد اقتصادی نیز ایران روابط بسیار عمیقی با ترکیه دارد که ایجاد ناامنی در این کشور، روابط اقتصادی دو کشور را تحتالشعاع قرار خواهد داد.
4. 3. بیم سرایت افراطگرایی در ترکیه. بحرانها مثل بیماریهای واگیر سرایت میکنند. هرچند ترکیه در سالهای اخیر روند سیاست خارجی نادرستی در حمایت از داعش و ایجاد آشوب در منطقه را پیش گرفته است، ولی ایجاد ناامنی در این کشور نیز میتواند شهرهای این کشور را زیر چکمههای افراطگرایانی چون داعش قرار دهد و ایران بههیچوجه مایل نیست همسایهی امن و باثباتش دچار جنگ داخلی و افراطگرایی شود. همانطور که شب کودتا از استانبول خبر میرسید «یک عامل انتحاری خود را در میان نیروهای ارتش در آنکارا منفجر کرد.»
4. 4. ناامنی و دولت ضعیف در ترکیه، هدف اسرائیل. استراتژیستهای آمریکایی و افسران ارشد اطلاعاتی اسرائیلی از ناآرامی دیگری در غرب آسیا ناراحت نمیشوند؛ چراکه یک بار دیگر منطقه را دچار آشوب میکنند و کشورهای منطقه تبدیل به دولتهای ضعیف و ضعیفتر میشوند و این همان چیزی است که اسرائیل بهدنبال آن است. این در حالی است که جمهوری اسلامی دقیقاً برعکس بهدنبال دولتهای قوی و دموکراتیک در منطقه است.