نقدی بر سخنان اخیر دکتر حسن روحانی در حمایت از یکی از سران فتنه؛
حضرت آقای رئیس جمهور! فتنه ۸۸ شوخی نبود!/ چرا برخی مسئولان بر تطهیر سران فتنه اصرار می ورزند؟
تاریخ انتشارسه شنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۴ ساعت ۱۱:۴۷
بی شک اگر ملاطفت نظام اسلامی نبود، سران فتنه با حضور در دادگاه عدل به مجازاتی بسیار بیش از حصر و یا ممنوع التصویری گرفتار می آمدند؛ اما حال که رافت اسلامی شامل حال این افراد شده چرا برخی در پی تطهیر این افراد و بازگرداندن آنها به متن سیاست هستند؟
حسن روحانی
به گزارش "حافظ نیوز" دکتر حسن روحانی در هشتمین نشست خبری خود طی سخنان تامل برانگیزی، در پاسخ به سوال خبرنگاری با غیرقانونی خواندن مصوبه ای مبنی بر ممنوع التصویر بودن رییس جمهور دولت هفتم و هشتم و در دفاع از یکی از سران فتنه سال 88 تصریح کرد: هیچ مصوبهای نسبت به ممنوعالتصویری حضرت آقای خاتمی رییس جمهور دولتهای هفتم و هشتم وجود ندارد. هیچ زمانی در هیچ دورهای همچنین مساله ای مطرح نبوده است. وی در ادامه درباره ممنوع التصویری رییس دولت اصلاحات گفت: ممنوع التصویری آقای خاتمی بیشتر شبیه یک شوخی است!
تنها یک روز پس از این سخنان، رئیس جمهور این بار در جمع مردم یزد بار دیگر به نحوی سخنان خود را در حمایت از یکی از سران فتنه سال 88 تکرار کرد گفت: در دورانی که من در مجلس حضور داشتم بزرگانی مثل شهید سید رضا پاکنژاد و برادر عزیز من سید محمد خاتمی از اردکان در مجلس حضور داشتند. ایران قهرمان خدمتگزاران خود و آنهایی که برای عظمت ایران تلاش کردند را هیچگاه فراموش نخواهد کرد.
در این باره، ذکر چند نکته لازم و ضروری به نظر می رسد:
نخست آنکه سخنگوی وزارت فرهنگ و ارشاد در مورخ 25 آذرماه سال جاری، در کنفرانس خبری خود بحث ممنوع التصویری خاتمی را مبتنی بر رای قوه قضائیه دانسته و اظهار کرده بود: در مورد ممنوع التصویری آقای خاتمی، قوه قضائیه رای خود را صادر کرده و آن حکم و رای به رسانه ها ارسال شده و مطبوعات آن را رعایت می کنند، هر کس هم برخلاف قانون عمل کند با آن برخورد می شود.
بنابراین، ممنوع التصویری رئیس دولت اصلاحات وجه قانونی داشته و دولت نیز پیش از این، از تمکین از قانون در این باره سخن گفته بود. حال پرسش این است که چه اتفاق جدیدی ظرف چند روز اخیر افتاده که رئیس جمهور شخصا دو بار با الفاظی چون (حضرت آقای خاتمی) و (عدم فراموشی خدمات و عظمت بزرگان) از رئیس دولت اصلاحات یاد می کند؟ آیا نتایج انتخابات 7 اسفند به دولت این مجوز را می دهد که اینچنین، برای رفع محدودیت از سران فتنه بدون آنکه محاکمه شوند تلاش کند؟
دومین نکته آنکه آنچه که آن را فتنه 88 می نامند، یک شوخی سیاسی و یا یک اتفاق معمول اجتماعی در کشور ما نبوده است که امروز بتوان اصطلاحا با یک صلوات بر گذشته ها، همه چیز را از یاد برد و کسانی که پایه های جمهوریت نظام را به لرزه درآوردند، نتایج یک انتخابات سالم را به کلی زیر سوال بردند، هشت ماه کشور را درگیر آشوب و فتنه های خیابانی کردند، خون انسانهای بیگناه بسیاری را بر زمین ریختند، یکی از بزرگترین فرصت های تاریخ انقلاب که به واسطه حضور هشتاد درصدی مردم در انتخابات حاصل شده بود را به یک تهدید بزرگ تبدیل کردند و نهایتا، وجهه منطقه ای و بین المللی نظام اسلامی را خدشه دار کردند، بدون هیچ مواخذه، محاکمه و یا اعمال محدودیتی در جامعه آزاد گذارد.
سومین نکته نیز آنکه رئیس دولت اصلاحات قطعا یکی از سران فتنه 88 است و هرکس در این باره تشکیک کند، خود را به جهالت و فراموشی سیاسی زده است! ”همه شواهد امر حاکی است که مهندس موسوی انتخابات را برده است اما من پیشگو نیستم.“ این جمله محمد خاتمی در 22 خرداد 88 بود که جرقه همراهی وی با فتنه را روشن کرد. در ساعت 21:06 روز 23 خرداد سایت جمهوریت پیام تبریک خاتمی به مناسبت انتخاب شدن میرحسین موسوی به ریاست جمهوری را منتشر کرد و پس از آغاز اعتراضات موسوی و شروع صدور بیانیه های وی، خاتمی ضمن همراهی با موسوی در راهپیمایی 25 خرداد نیز در جمع کسانی که تصور می کردند در انتخابات تقلب شده شرکت کرد و با این عمل، بر توهم تقلب دامن زد و در ادامه، مردم را به حضور در خیابان ها برای تداوم تظاهرات علیه نتیجه انتخابات فراخواند و در بیانیه ای گفت: ”حضور شاداب و پرنشاط شما با روشهای مسالمتآمیز حق شما است که آن را رعایت کردهاید...“ این پایان کار خاتمی نبود و وی در ادامه با انتشار نامه ای خطاب به مراجع تقلید و رئیس قوه قضائیه، همچنان بر طبل توخالی تقلب و لزوم ابطال انتخابات و برگزاری همه پرسی کوبید و بدین سان، در توهمی که بخشی از جامعه را گرفتار خود کرد شریک شد.
و چهارمین نکته آنکه بی شک اگر ملاطفت نظام اسلامی نبود، سران فتنه با حضور در دادگاه عدل به مجازاتی بسیار بیش از حصر و یا ممنوع التصویری گرفتار می آمدند؛ اما حال که گذشت و رافت اسلامی شامل حال این افراد شده، به راستی چرا برخی در پی تطهیر این افراد و بازگرداندن آنها به متن سیاست هستند؟ آیا فتنه جدیدی در راه است؟! نویسنده: مصطفی مشفقیان