استراتژی توسعه در استان فارس غلط تعریف شده است/ برخی شهرهای فارس، در واقع روستاهای بزرگ و پرجمعیت هستند/ باید برای دسترسی شیراز به مرکز کشور و اتصال به دریا فکر اساسی شود
تاریخ انتشارپنجشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۴ ساعت ۱۵:۵۲
برای آگاهی و شناخت بیشتر نسبت به علل عقب افتادگی استان در سلسله مطالبی که از این پس خواهد آمد، سعی میکنیم تا با ریزبینی و دقت لازم، عوامل عقب افتادگی استان را مرور نمائیم.
جعفر قادری
حافظ نیوز/به قلم دکتر جعفر قادری در گذشته استان فارس یکی از استانهای توسعه یافته و پیشگام در کشور بوده است. وضعیت توسعه استان بگونه ای بوده که در ردیف استانهای دوم تا سوم کشور قرار داشته است. گذشت زمان و تلاش سایر استانها از یک طرف و کم تحرکی استان فارس از طرف دیگر باعث شده تا جایگاه فارس روزبروز تنزل یافته و در توسعه، استانهائی که قبلا مطرح نبوده اند، گوی سبقت را استان فارس ربوده و جایگاههای بالاتری نسبت به فارس اشغال نمایند. این عقب افتادگی بگونه ای است که در حال حاضر رتبه استان در توسعه اگر بیش از ده نباشد، قطعا کمتر از ده نخواهد بود.
برای آگاهی و شناخت بیشتر نسبت به علل عقب افتادگی استان در سلسله مطالبی که از این پس خواهد آمد، سعی میکنیم تا با ریزبینی و دقت لازم، عوامل عقب افتادگی استان را مرور نمائیم.
1-استراتژی های غلط توسعه
استراتژی توسعه، مسیر و سرعت حرکت توسعه را در هر استان تعیین میکند. انتخاب یک استراتژی مناسب برای توسعه، هم مسیر رشد و توسعه را به درستی تعیین می کند و هم رسیدن به اهداف توسعه را سرعت می بخشد. در انتخاب استراتژی توسعه میبایست هم توانمندیها و هم معضلات و مشکلات استان را در نظر گرفت.
وقتی توان و ظرفیت استان در توسعه فعالیتهای کشاورزی محدود است و متوسط بارندگی در این استان پائین تر از متوسط بارندگی بسیاری از استانهای کشور است و در استان، عرضه زمانی و مکانی آب با تقاضای زمانی و مکانی آن باهم تطبیق نمی کند، در توسعه استان، نمی توان به افزایش سطح زیرکشت فعالیتهای کشاورزی و یا روی آوردن به کشت محصولات با مصرف بالای آب، به عنوان یک فعالیت قابل اتکاء دل بست. اگر بر روی همه رودخانه های قابل مهار استان، سد احداث شود و در همه دشتهای استان طرحهای پخش سیلاب و تزریق آب به سفره های زیرزمینی اجرا شود و همه کانالهای توزیع آب در پشت سدهای استان احداث و زمینهای زراعی کشاورزی تسطیح گردند، بازهم امکان به زیر کشت بردن همه زمینهای استان وجود ندارد. وقتی تقاضا برای آب صنعتی و خدماتی، رقیب تقاضا برای آب کشاورزی است و امکان ایجاد اشتغال در سایر بخشها بیشتر از بخش کشاورزی وجود دارد، تکیه بر توسعه بخش کشاورزی به عنوان بخش پیشرو در توسعه استان توجیهی ندارد.
وقتی استان فارس یک استان صنعتی نیست و بخش عمده ای از نیازهای روزمره مردم را کالاهای صنعتی تشکیل می دهد و برای تامین این نیازها، مردم فارس باید هزینه حمل و نقل زیادتری پرداخت نمایند و با نبود خطوط ریلی و خطوط جاده ای مناسب، هزینه حمل ونقل کالاهای وارده به فارس بالا باشد، بالا بودن هزینه زندگی درفارس یک امر طبیعی است. بالا بودن هزینه های حمل و نقل کالاهای صادره از فارس به سایر استانها سبب شده تا عملا کشاورزان فارسی قدرت رقابت با تولیدکنندگان کشاورزی در سایر استانها را نداشته باشند و از اشتغال خود در بخش کشاورزی نیز درآمد مناسبی بدست نیاورند.
در مجموع اگرچه عدم دسترسی به راههای مناسب و نداشتن خطوط ریلی باعث فراوانی محصولات تولیدی کشاورزی استان برای عرضه به مردم شده است، ولی این ارزانی به ضرر تولید کننده فارسی است و اگر مصرف کننده در خرید محصولات کشاورزی هزینه کمتری می پردازد، در خرید محصولات صنعتی که باید خارج از استان تامین شود، ناچار به پرداخت هزینه بیشتری است. (مشروح)
2-مشکلات فرهنگی
در فارس برخلاف بسیاری از استانها مردم ارزش را بجای تولید کشاورزی، صنعتی و خدماتی، در حفظ و نگهداری زمین می بینند. حفظ و احتکار زمین، به مفهوم پیگیری نفع شخصی به قیمت زیان و ضرر مردم است. زمینی که برای مالک حکم یک کالای سرمایه ای دارد، برای سایر مردم حکم یک کالای واسطه ای دارد. در حالتیکه مالک نفع خود را در نگهداری و گرانی زمین می بیند، نفع سایر مردم در ارزانی زمین و ورود آن به چرخه تولید به عنوان یک کالای واسطه ای است. کسی که زمین را برای افزایش قیمت احتکار کرده است، امید به افزایش خدمات دولتی برای افزایش ثروت خود دارد، در حالیکه یک استفاده کننده از زمین، خود ایجاد کننده ثروت برای دیگران است. تا زمانیکه صاحبان زمین در استان، منافع خود را نه همراه با افزایش منافع عمومی بلکه در تضاد با منافع عمومی می بینند، در استان از رشد و توسعه خبری نخواهد بود.
بعضی از شهرهای ما اگرچه پر جمعیت هستند ولی فرهنگ مردم آنها در سطح بالایی نیست. به بیان دیگر برخی از شهرهای ما در استان فارس، روستاهای بزرگی هستند که از فرهنگ مترقی و پیشرفته صنعتی، بهره ای نبرده اند. هرچند با گذشت زمان، میزان برخورداری مردم فارس از امکانات افزایش یافته و تولیدات صنعتی وارد زندگی ما شده است، ولی فرهنگ تولید بویژه تولید صنعتی در استان ما چندان رشد نکرده است. لازمه رشد فرهنگ صنعتی، جدا شدن از دیدگاههای فئودالیستی است. در یک فرهنگ صنعتی، جمع کردن سرمایه های خرد برای ایجاد واحدهای بزرگ تولیدی، موضوعیت دارد. در این فرهنگ زمینهای کوچک را یکپارچه می نمایند تا واحدهای بزرگ تولیدی کشاورزی و صنعتی ایجاد شود، نه اینکه زمینهای بزرگ را قطعه قطعه و محصور تا در آن باغشهر ایجاد نمایند.
فرهنگ کار و تلاش در استان فارس چندان بالا نیست. تمایل به تفریح بر کار و کوشش غلبه دارد. از مردمی که تحت هر شرایطی از تفریح آخر هفته خود صرف نظر نکرده و برای تفریح حتی از چمن وسط بلوارها نیز نمی گذرند، انتظار تحرک وجدیتی مشابه کرمانی ها، یزدی ها و اصفهانیها، انتظار بالایی است. برای ساختن فارس و غلبه بر مسائل و مشکلات آن، نیازمند تقویت فرهنگ کار هستیم. مطمئنا از مردم سخت کوش یزد که آب را از عمق صدها متر دل زمین بیرون می آورند، باید انتظار بیشتری نسبت به مردم فارس داشت. اگر در سایراستانها به عنوان یک مسافر، خودرو شما با مشکلی روبرو شود، تعمیرکار تا خودرو شما را تعمیر نکند دست از کار نخواهد کشید، ولی اگر چنین اتفاقی برای شما در فارس بیافتد، به احتمال زیاد، تعمیرکار شما را در آخر وقت کاری تنها خواهد گذاشت. مردمی که سخت کوشی را وجهه همت خود قرار داده اند، قطعا بر هر مشکلی غلبه خواهند کرد. در صورتیکه در نگاه مردم، کار و کوشش بر تفریح و سرگرمی غلبه کند، هر مشکلی به راحتی از پیش پای استان برداشته خواهد شد.
در استان، میزان اختلاف و تفرقه زیاد است و در این اختلاف ها کسی که حرف آخر را بزند وجود ندارد. مشهور است که اگر در سایر استانها حتی بر سر اسلام دعوا داشته باشند، بر سر منافع استان خود دعوا ندارند.
ما در فرصت سوزی در کشور جایگاه بالائی داریم. دو سال است که با نامگذاری مقام معظم رهبری، شیراز به عنوان سومین شهر مذهبی کشور شناخته شده است. در استفاده از این فرصت چه اتفاقی در استان روی داده است؟ کدام توسعه سخت افزاری و یا نرم افزاری برای استفاده از این توانمندی ایجاد شده است؟ (مشروح)
3-مشکلات دسترسی شیراز و فارس به مرکز کشور
دوری جغرافیایی فارس از مرکز کشور و عدم وجود بزرگراهها و آزادراههای ارتباط دهنده این استان به مرکز کشور، عدم وجود خطوط ریلی در استان و بین استان و مرکز کشور و نیز حجم پایین تعداد پروازهای بین شیراز و مراکز برخی از شهرستانهای دارای فرودگاه و تهران باعث شده تا دسترسی مردم ما به فرصت های اداری، کاری، آموزشی، شغلی و درآمدی موجود در پایتخت نسبت به استانهای همجوار با تهران کمتر باشد. استانهای فاقد دسترسی در معادلات ملی جایگاه مناسبی نداشته و در تصمیم گیری ها، محلی از اعراب ندارند. استانی که در کابینه و مسئولیت های اداری ملی سهم زیادی نداشته باشد، نمی تواند از حقوق خود در معادلات اداری دفاع کند. در شرایطی که دسترسی به تهران برای برخی از استانها عامل محدود کننده است، در توزیع فرصتهای سیاسی وکاری در پایتخت، شایستگی ها و توانمندیهای همه نیروهای ملی مورد توجه قرار نمی گیرد و در این مسابقه نابرابر، نتیجه به نفع استانهای دارای دسترسی بیشتر رقم خواهد خورد.
همین مشکلات دسترسی سبب شده تا مهاجرت از استان به مرکز کشور کمتر اتفاق بیافتد. بسیاری از فارسی ها که خودشان هم تمایل به مهاجرت دارند به علت دوری فارس تا تهران و مشکلات رفت و آمد بین پایتخت و فارس، با مخالفت خانواده های خود مواجه می شوند.
در استان ما نه تنها دسترسی های ملی مسئله ساز است، بلکه دسترسی های بین المللی نیز دارای مشکل است. اگر در فرودگاه اصفهان با وجود نزدیکی به فرودگاه امام، دایر کردن پروازهای بین المللی چندان توجیهی ندارد، در فرودگاه شیراز این پروازها کاملا دارای توجیه است. در شرایطی که بخش عمده ای از مسافرین فارسی برای سفر به مقاصد اروپائی و آمریکائی به علت انجام پروازهای بینالمللی کشور در فرودگاه امام (ره) و هزینه ها و وقت تلف شده مترتب بر انتقال از فرودگاه مهرآباد به فرودگاه امام ترجیح می دهند از پروازهای ترانزیتی کشورهای عربی برای رسیدن به این مقاصد استفاده نمایند و انواع تحقیرها را در این پروازها بر خود هموار نمایند، دایر کردن پروازهای ترانزیتی از مقصد شیراز به اروپا و آمریکا از طریق ترکیه و سایر کشورهای واسطه نه تنها مستحب، بلکه واجب است. وقتی این امکان برای شرکتهای دارای ایستگاه در شیراز وجود ندارد، یا باید شرکتهای دارای این امکان در شیراز ایجاد شود و یا از ظرفیت شرکتهای داخلی و یا خارجی دارای این امکان استفاده شود. (مشروح)
4-فراهم نبودن زیر ساختها
راه و راه آهن و فرودگاه، لازمه توسعه و گسترش بازارهای تولیدی است و با ایجاد آنها، هم مواد اولیه با هزینه کمتری در اختیار تولید کننده قرار می گیرد و هم کالای تولیدی با قیمت بالاتری توسط تولیدکننده در اختیار مصرف کننده بیرونی قرار می گیرد. برق، آب، گاز و تلفن، زیر ساختهای لازم برای توسعه فعالیتهای تولیدی در همه بخشها است. مناطق ویژه اقتصادی، شهرکها و نواحی صنعتی هزینه تولید را در استانها کاهش داده و فضای رقابتی تری را برای صنایع فراهم می کنند. در استانی که این زیرساختها به شکل مناسبتری فراهم تر است، شانس بیشتری برای جذب سرمایه های بخشهای دولتی و غیر دولتی دارد.
در استان فارس برای تکمیل زیرساختها نیاز به سرمایه گذاریهای زیادی داریم. بخشی از این زیرساختها باید توسط دولت ایجاد شود. بخشی از آن با استفاده از ظرفیت بخشهای عمومی غیر دولتی و یا شرکتها و کارخانجات قابل انجام است و بخش دیگری از آنها باید توسط بخش غیر دولتی و در قالب سرمایه گذاریهای انتفاعی انجام شود.
آزادراههای فارس، بخش هائی از فرودگاههای استان، بخش هائی از حمل و نقل ریلی استان و دانشگاهها و مراکز بیمارستانی و مناطق ویزه اقتصادی و دهها و صدها زمینه دیگر، امکان تعریف طرح و پروژه اقتصادی را دارند که هنر مدیران ما باید مصروف به تعریف این طرحها و پروژه ها در قالب بسته های سرمایه گذاری و ارائه آن به سرمایه گذاران باشد. مدیرانی که فقط برای رفع و رجوع کارهای جاری و روزمره توان گذاشته و برای انجام کارها و فعالیتهای حوزه خود از ظرفیت بخشهای غیردولتی در کنار بخش دولتی استفاده نمی کنند، حلال مشکل استان نیستند. اگر برای مدیران غیربومی ورود به برنامهریزیهای بلندمدت و تلاش برای استفاده از توان و ظرفیت بخش غیردولتی چندان توجیهی ندارد، از مدیران بومی انتظار می رود که از کارهای سطحی و روزمره عبور کرده و برای ارتقاء جایگاه استان به طرحهای ابتکاری و نو و با افق برنامه ریزی بلندمدت روی آورند. (مشروح)
5- عدم تجانس شهرستانهای استان، تنوع های قومی و قبیله ای
استان فارس از نظر تعداد شهرستان، اقوام، قبایل و لهجه ها یکی از استانهای متکثر کشور است. اگر فضای حاکم بر استان یک فضای منطقی و معقول باشد، این تنوع ها و تکثرها مایه رشد و توسعه است. اگر بر عکس بر استان منطق، درایت و تدبیر حاکم نباشد این تنوع ها منشا اختلاف و درگیری می شود. وقتی در انتخاب نمایندگان، اعضاء شوراها و گزینش مسئولان، ملاکهائی چون تخصص، تعهد، تجربه، جای خود را به ملاکهای قومی، قبیله ای، فامیلی، خانوادگی و جناحی بدهد، فرصت برای رقابتهای سالم سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و آموزشی در استان از بین می رود. وقتی در استان رقابتهای سالمی وجود نداشته باشد، نیروهای متخصص، متعهد و مجرب از گردونه رقابتها خارج شده و فضای احساس مسئولیت و کار جای خود را به فضای تنپروری، بی تفاوتی و تملق و چاپلوسی میدهد. استانی با تعداد کمتر شهرستان ولی با جو منطقی حاکم بر آن خیلی بهتر از استانی با تعداد شهرستانهای بیشتر ولی بدور از ملاکهای مناسب و شایسته، قادر است فرآیند رشد و توسعه را با سرعت بیشتری طی نماید. تنوع قومی و قبیلهای در حالت درک و شناخت درست این مزیت، یعنی فرصتهای بیشتر گردشگری، یعنی رقابت بهتر و بیشتر سیاسی و اقتصادی و به عبارت بهتر یعنی سرعت بیشتر در رشد و توسعه اقتصادی. حال اگر این فرصت به درستی شناخته نشده و از آن بدرستی استفاده نشود، قطعا این فرصت به تهدید تبدیل می شود. (مشروح)
6-عدم استفاده از مزیتهای تجاری استان
اگر به واقعیتهای کشور و اعداد و ارقام توجه داشته باشیم، متوجه می شویم که بخش عمده ای از کالاهای وارده و یا صادره به کشور و حتی توزیعی در کشور از مسیرهای جنوبی به شمالی و بالعکس عبور می کند. وقتی بخش عمده ای از تجارت ما با دنیای خارج مربوط به کشورهای غیر همسایه است و حمل و نقل دریائی سهم بالائی در حمل و نقل کالاهای وارده و صادره به کشور دارد، کریدورهای جنوبی- شمالی اهمیت ویژه ای در حمل و نقل کشور دارند. اگر بخواهیم برای استان در بخشهای بازرگانی و تجاری مزیت ایجاد کرده و یا از مزیتهای موجود استفاده نمائیم، باید استان را در مسیر یکی از این مسیرهای ترانزیتی قرار دهیم. بخش عمده ای از رشد استانهائی چون استانهای کرمان، خوزستان، یزد و اصفهان، مدیون واقع شدن این استانها در مسیرهای ترانزینی جنوب به شمال کشور است. در کشور چند کریدور عمده جنوب به شمال وجود دارد که از مهمترین این کریدورها که بخش عمده ای از صادرات و واردات کشور از کانال همین کریدورها صورت می گیرد، کریدور بندر امام، اهواز، مرکز و شمال کشور و کریدور بندرعباس، مرکز و شمال کشور است. (مشروح)
7-عدم استفاده از دریا
در شرایط فعلی دریا تنها منبع تامین کننده غذاهای دریائی نیست. دریا مهمترین بستر حمل و نقل و فراهم کننده ارزانترین شیوه حمل و نقل، تامین کننده مهم آب صنایع و در بردارنده مهمترین منابع نفت و گاز بحساب می آیند. اینکه صنایع آب بر، نیازمند به حمل و نقل ارزان مواد اولیه و کالاهای تولیدی را در کنار دریاها مستقر می کنند، امری کاملا بدیهی و روشن است.
وقتی مصرف آب یک صنعت پتروشیمی بیشتر از آب مصرفی یک شهر است، طبیعی است که این صنعت را باید در کنار دریا یعنی منبع پایان ناپذیر آب مستقر نمود. در شرایطی که استان از نظر تامین آب شرب و کشاورزی در بخشهای مرکزی، شمالی و شرقی در مضیقه است باید از توان برداشت آب از دریا برای احداث صنایع با مصرف بالای آب در بخشهای جنوبی خود استفاده کند. در شرایطی که بخش قابل توجهی از گاز تولیدی کشور از بستر دریاها و به ویژه حوزه گازی پارس جنوبی استخراج می شود، استان باید از این همجواری خود با پارس جنوبی در احداث صنایع انرزی بر استفاده کند.